حضور فرهنگ ایران و اسلام تا آلاسکای قدیم

از شبکه نخبگان و قرآن‌کاوی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
ارسال شده توسط کاربران، در دست بررسی
قُلْ سِيرُوا۟ فِى ٱلْأَرْضِ فَٱنظُرُوا۟ كَيْفَ بَدَأَ ٱلْخَلْقَ ثُمَّ ٱللَّهُ يُنشِئُ ٱلنَّشْأَةَ ٱلْءَاخِرَةَ إِنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَىْءٍ قَدِيرٌ
بگو: «در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است؟ سپس خداوند (به همین‌گونه) جهان آخرت را ایجاد می‌کند؛ یقیناً خدا بر هر چیز توانا است!
آیه 20 سوره عنکبوت

عبارت محوری

قل سیروا

بیان مطلب علمی

ابن بطوطه می گوید که نوازندگان برای امیرزاده شهر خنساء (انکوریج آلاسکا) این شعر فارسی از سعدی را می خواندند:

تا دل به مهرت داده ام در بحر فکر افتاده ام
چون در نماز استاده ام گویی به محراب اندری

این سندی مهم از هیمنه و اشاعه فرهنگ و ادب فارسی و شعر شاعران ایران زمین در گستره کل آسیا و سپس قاره آمریکای شمالی (شهر خنساء یا همان انکوریج آلاسکا) است.

به نظر می رسد که تنگه برینگ (انیان) و شهر انیان (انادیر) به صورت نهر خمدان (حمدان) و شهر خمدان در کتب جغرافیایی اسلامی ذکر شده است. گفته شده که این شهر را ذوالقرنین در ترکستان تاسیس کرده است و نزدیک اقیانوس بنا شده و آخرین شهر آباد در مشرق آسیا بوده است. سپس گفته شده که آنسوی نهر خمدان (تنگه برینگ)، چند شهر بنا شده که دروازه های ورود به چین از سمت مشرق بوده اند. نام آن سرزمین، که مختصات آن 162 داده شده است، مرقان کبری (= مرکان، مریکان) نامیده شده است. (منبع: کتاب اوضح المسالک بروسوی، قرن 10 هجری قمری)

در کتاب الجغرافیای ابن سعید، محل شهر صین صین (منزی) را در مختصات 196 داده است. به این صورت که در انتهای مشرق چین یک رود به نام خمدان است. در جانب راست این رود، طول 167 قرار دارد. سپس کوهستان صین صین است. در پشت این کوهستان، شهر منزی در مختصات 196 قرار دارد. ابن سعید گفته است که تاتارها (مغولها) نتوانستند به منزی برسند.

شهری به نام خنساء در ماورای بحر چین بوده است که فاصله بین آن و خان بالغ (یکی از مشرقی ترین شهرهای چین)، 64 روز دریانوردی بوده است.

این شهر خنساء، همان شهر خانقو یا همان شهر خانفو یا شاید همان شهر بش بالغ است که در قرون مختلف ابتدا بش بالغ، سپس خانفو و خانقو و سپس خنساء نامیده شد. در شرق نهر انتهای آسیا (شرق نهر خمدان)، در منتهای مشرق، در پشت دریای چین، از آدرس های آن است.

از سوماترا تا بندر زیتون صین : 4 ماه دریانوردی

از بندر زیتون صین تا مجمع البحرین(صین کلان): 27 روز دریانوردی

از مجمع البحرین تا خنساء: کمتر از 30 روز دریانوردی

از خنساء تا خان بالغ: 64 روز دریانوردی

پیشنهادات: 1- زیتون در حوالی شمال شرق آسیا بوده است (مطابق نقشه قرن هفدهمی). 2- مجمع البحرین نزدیک به برینگ بوده است. 3- خنساء در آمریکای شمالی بوده است. 4- از خنساء در آمریکای شمالی تا خان بالغ در شمال شرق آسیا (احتمالا پکن) 64 روز دریانوردی بوده است.

به نظر می رسد که نام امروزین این شهر (خنسا)، Anchorage در آلاسکا است.

مختصات گزارش شده طول جغرافیایی این شهر، در فاصله 143 درجه از ساحل شهر طنجه مراکش بوده است. شهر انکوریج آلاسکا، در همین مختصات قرار دارد. زیرا انکوریج در 149 غربی است و طنجه مراکش در 6 غربی. لذا فاصله انکوریج تا طنجه، 143 درجه می شود.

شرح دلائل

به دلایل زیر:
1- نقشه زیر و توضیحات آن.
2- مختصات طول جغرافیایی خنساء که در فاصله 143 درجه از طنجه مراکش محاسبه شده است. انکوریج هم در همین فاصله از طنجه قرار دارد.
3- توصیف وضعیت خنساء با وضعیت انکوریج مشابه است: یک بندرگاه عمیق به طول تقریبا 40 کیلومتر، دریاچه آب شیرین، کوه بزرگ.
4- خنساء را اولین شهر صین (و بین صین و صین الصین) دانسته اند. مختصات صین الصین را هم در مختصات بیش از 190 درجه طولی داده اند.
5- از صین کلان (در نقشه بالا در محل نزدیک برینگ) تا محل سد ذوالقرنین، 2 ماه راه بوده است. این گزارش هم موید نقشه بالاست.
6- گفته شده که بین خنساء تا خانبالغ (احتمالا پکن) 64 روز دریانوردی بوده است که هیچ شهر بزرگی برای اطراق طولانی مدت در میان راه نبوده است. این موید عبور از حاشیه اقیانوس آرام شمالی برای رسیدن از خنساء به پکن است.

دو نام در ناحیه انکوریج وجود دارد که با نام های نواحی خنساء کمی مشابهت دارد: کینک ریور = خینک = خینکا = خینسا = خنسا

سکواناا ریور= سکو + اناا = سیکو = سیخو

لقب این شهر "مرسی المراکب" به معنی "لنگرگاه کشتی ها" بوده است که با نام فعلی انکوریج (به معنای لنگر) تناسب کاملی دارد.

نقشه قرن 16، نقشه شمال شرق آسیا و تنگه برینگ. ابن بطوطه از بندر زیتون (در نقشه بالا) به شهر صین کلان (کوانژو) در نقشه بالا رفته است و سپس گفته که عازم خنساء شده است. لذا خنساء بایستی در حوالی آلاسکا باشد. از نظر موقعیت جغرافیایی هم گفته شده که خنساء در مشرق زیتون بوده است و در پشت دریای چین قرار داشته است.
درباره شهر خنساء، رسم شده در حوالی طول جغرافیایی 190 شرقی.


آدرس خنساء (منزی) در 140 درجه غربی از گرینویچ.

منزی یا همان مانزی کجا بوده است؟

مارکوپولو در سفرنامه خود خبر از سرزمینی به نام مانزی Manji یا Mangi می دهد. این سرزمین بر ساحل خلیجی از اقیانوس شرقی قرار داشته که مارکوپولو طول این خلیج را بیش از 2400 کیلومتر (1500 مایل) دانسته است. وی فاصله ژاپن از سواحل این خلیج را 2400 کیلومتر دانسته است (که طبق گوگل اسکالر با فاصله ژاپن از سواحل شمال شرق کامچاتکا، برابر است).

در برخی نقشه های قرن 17 و 18، دریای Mangi در محل بین آمریکا و آسیا (اقیانوس آرام شمالی) رسم شده است.

جزایر متعددی در دریای مانزی در نقشه های زمان مارکوپولو رسم شده است.

گفته شده که اکثر سرزمین مانزی، از دسترس لشگر مغول به دور ماند و سالم ماند.

از جمع این موارد می توان پیشنهاد کرد که سرزمین مانزی (یا همان منزی)، نواحی شمال شرق کامچاتکا تا جنوب غرب آلاسکا و بریتیش کلمبیا را شامل میشده است و منظور از خلیج مانزی که 2400 کیلومتر طول داشته است، دریای بین کامچاتکا تا آلاسکا بوده است.

در نقشه های خانوادگی خاندان مارکوپولو (منسوب به دختر مارکوپولو) هم نقشه دقیق کامچاتکا تا آلاسکا و برینگ رسم شده است.

قاره آمریکا در مشرق و از طریق برینگ

ایرانیان منتهای مشرق

در کتاب زین الاخبار گردریزی (قرن پنجم) به نقل از منابع کهن ذکر شده که سرزمینی ایرانی نشین در منتهای مشرق در ترکستان (طبق منابع دیگر: در ترکستان شرقی) وجود داشته است که مردمانش در زمان ذوالقرنین از ایران به آنجا مهاجرت کرده بودند و نام آنجا ابتدا "پارس خان" به معنای "امیر پارس" بوده است و بعدا نامش "برسخان" شده است. منابع کهن دیگر هشدار داده اند که دو برسخان داشته ایم: یکی نزدیکتر که حوالی بخارا بوده است و یکی در ترکستان شرقی که دور بوده است. در برخی نقشه های اروپایی لفظ Pars در آلاسکا نوشته شده است ولی آن را امروزه به معنای "دشت" در نظر می گیرند. در منابع قرون بعدی صحبت از یک سرزمین ابریس یا ابرس در حوالی انتهای شمال شرق آسیا (احتمالا حوالی برینگ و آلاسکا) هست. در داستان سفر سلام ترجمان به محل سد ذوالقرنین، ذکر شده که بومیان مسلمان در شهر بیرون سد، به زبانهای عربی و فارسی تکلم می کرده اند.

در سفرنامه ابن بطوطه هم ذکر شده که اشعاری فارسی در شهر خنسای (که احتمالا طبق شواهد متعدد بایستی در حوالی انکوریج و برینگ بوده باشد) برای امیرزاده شهر خوانده میشده است.

ابرسین و خورس و قاف

ابرسین و خورس و قاف

اولا ابرسین (همان ابرس) را معادل واژه پارس دانسته اند. دوم آنکه آن را در حوالی قاف (منتهای مشرق آسیا، آلاسکای فعلی) دانسته اند. در کنار آن هم سرزمین خورس وجود داشته است. سوم آنکه آن را بین سیستان (احتمالا سجستان به فتح سین و نه کسره سین، در منتهای شمال شرق آسیا، در مشرق خراسان قدیم) دانسته اند. خلاصه آنکه یک سرزمین پارس در حوالی 2500 سال پیش در حوالی انتهای شمال شرق آسیا وجود داشته که ایرانی نشین بوده است. والله اعلم.


همچنین برای موارد بیشتر درباره نام آمریکا در میان مسلمین به این صفحه مراجعه کنید: نام آمریکا در میان مسلمین

منابع و پانویس