انرژی هسته ای و سوره قارعه
عبارت محوری
القارعه
بیان مطلب علمی
معمولا "قارعه" را کوبنده معنا می نمایند. این پدیده مورد اشاره در این سوره، هر چه که باشد، بایستی بسیار سهمگین باشد. این امر را می توان از دیگر فرازهای آیات این سوره شریفه دانست.
به هر سوی، با رویکرد چندمعنایی و بدون انکار یا ضدیت با دیگر معانی مشهور برای این سوره، می توان پیشنهاد تدبر و تفسیر آیات این سوره شریفه را در راستای مفاهیم علمی انرژی هسته ای مطرح نمود. این مهم مستظهر به ادله زیر است:
1- مصداق یا مصادیق قارعه، بایستی سهمگین باشد. انرژی هسته ای هم می تواند سبب بروز انفجارهایی طبیعی (مانند نواخترها) یا مصنوعی به صورتی بسیار سهمگین شود. این تناسب، تناسبی مهم است که در فرآیند اجتهاد لغت و معانی و مفاهیم منصوص و مفهوم این سوره، با لحاظ رویکرد چندمعنایی، بایستی لحاظ شود.
2- قرآن کریم در هر زمان و مکان و نزد تمامی اقوام و مردمان، نو است. کهنه نمی شود. لذا نمی توان چنین مصادیقی را ابتداء به ساکن، برای آیات شریفه قرآنی، بعید و محل استبعاد و نفی دانست. البته ادله موید بایستی با رعایت روش تفسیر علمی، بایستی ارائه گردد که می گردد.
3- برخی از مفسرین و مجتهدین قرآنی معتقدند که تمامی پدیده ها، دارای محل ربط و ارتباط در قرآن است (لا رطب و لا یابس...). البته برخی دیگر با ایشان مخالف اند. به هر سوی، نظر یا رایی تفسیری وجود دارد که قرآن کریم را مشتمل بر امهات معانی یا تمامی معانی (و از آن جمله، امهات معانی علوم طبیعی یا تمامی معانی علوم طبیعی) می داند. وجود چنین اجتهادی را نمی توان منکر شد چون برخی از کبار و معاریف مفسرین، قائل به آن بوده اند. با لحاظ چنین اجتهادی، این پرسش قابل طرح است که کدام یک از آیات شریفه قرآن کریم، محل ربط یا ارتباط با انرژی هسته ای (که تشکیل دهنده 2 نیرو یا انرژی بنیادی از 4 نیرو یا انرژی بنیادی علم فیزیک است) می باشد؟ پاسخ به این پرسش، می تواند ما را در بررسی این احتمال (و البته بررسی ادله آن) پیرامون احتمال ارتباط سوره قارعه با انرژی هسته ای با رویکرد چندمعنایی، تشجیع نماید. والله اعلم.
4- از جمله کلمات کلیدی این سوره، لفظ "ناس" است. از جمله معانی ناس، "جماعت" و "عده کثیر" است. در این صورت می توان این احتمال را مطرح کرد که خانواده آیات حاوی لفظ ناس، با رویکرد چندمعنایی و در جهت تدبر و تفسیر علمی قرآن کریم و در افق معانی میکروسکوپیک و نانوسکوپیک، ممکن است با رویکرد چندمعنایی دارای ارتباطی با "جماعت ذرات" و "عده کثیری از ذرات" و "شار ذرات" باشد. در این صورت آیه چهارم سوره قارعه با رویکرد چندمعنایی دارای اشاره مستقیم و قوی به مفهوم "واکنش زنجیره ای واپاشی اتمی ناشی از شار ذرات" خواهد بود. والله اعلم.
5- تنها پدیده طبیعی متعارف شناخته شده که می تواند به ناگهان یک کوه را مانند پشم زده شده کند، انفجارهای ناشی از انرژی هسته ای است. در این صورت می توان آیه پنجم را از نظر مصداقی، کاملا در جهت و همسوی این احتمال تفسیری و تدبری، فهم کرد. البته با رویکرد چندمعنایی و بدون انکار یا ضدیت با دیگر معانی مشهور این سوره.
6- هیچ اشکالی ندارد که القارعه در عین این که یک پدیده نزدیک قیامت باشد، با این وجود، القارعه در بستر قوانین طبیعی فیزیک هم رخ داده باشد. در این صورت ممکن است سوره شریفه ما را از یک انفجار سهمگین ناشی از انرژی هسته ای در نزدیکی قیامت مطلع نموده باشد. والله اعلم. در این صورت بین معانی متعارف و مشهور این سوره و معنای پیشنهادی علمی، قابلیت جمع وجود خواهد داشت.
7- آیات 6 تا 9 اشاره به "ثقل موازین" و نتیجه آن "عیشه راضیه" و همچنین "خفافه موازین" و در نتیجه آن "آتش و عذاب" دارد. این آیات را با رویکرد چندمعنایی و در جهت معنای پیشنهادی، می توان به کندکننده های شار ذرات که حرکت شار را سنگین نموده و اجازه کنترل فرآیندهای زنجیره ای هسته ای را در جهت استفاده صلح آمیز می دهند، تفسیر نمود. والله اعلم. در این صورت آیات 6 تا 9 به دو گونه انرژی هسته ای اشاره دارد: تحت کنترل که می توان از آن برای عیشه راضیه بهره برداری صلح آمیز نمود و خارج از کنترل که موجب آتش و عذاب و ... است. پس حتی بحث کنترل پذیری و نحوه کنترل پذیری واکنش های زنجیره ای ناشی از شار ذرات در آیات این سوره با ظرافت می تواند و ممکن است مورد اشاره قرار گرفته باشد. والله اعلم. در این صورت با یک نوع اعجاز علمی یا تفسیر علمی قرآن کریم در افق معانی پدیده های علوم و فنون هسته ای در این سوره مواجه هستیم. والله اعلم.