اعجاز علمی معادله

ارسال شده توسط کاربران، در دست بررسی

وَٱلسَّمَآءَ رَفَعَهَا وَوَضَعَ ٱلْمِيزَانَ

و آسمان را برافراشت، و میزان و قانون (در آن) گذاشت،

آیه 7 سوره الرحمن

عبارت محوری

وَوَضَعَ الْمِيزَانَ

نکته

بالعدل قامت السموات و الارض

این حدیث از پیامبر اعظم حضرت محمد مصطفی (ص) که یادآور فراز قرآنی "و السماء رفعها و وضع المیزان" است، یک اعجاز کامل علمی است. امروزه علم فیزیک و علم شیمی و علم کامپیوتر و علم جبر و علم ریاضی و دیگر شقوق حکمت طبیعی (و حتی حکمت عملی مانند سیاسیات و اجتماعیات و اقتصاد و ...) بر حول مفهوم "معادله" فهمیده می شود.

به قول گالیله: "خداوند کتاب طبیعت را به زبان ریاضی نوشته است". اما زبان ریاضی چیست؟ اول و وسط و آخرش، بالاخره، معادله است.

پس دانش جدید در تمامی مدلسازی های موفق خود از جهان واقع، چه مدلهای نظری در علوم پایه و چه مدلهای محاسباتی رایانه ای و چه مدلهای عملگرایانه، به وضوح مفید بودن و کاربردی بودن مفهوم معادله را چشیده است و تصدیق می کند.

چرا مفهوم معادله اینقدر کاربردی و موفق است؟ چون بالعدل قامت السموات و الارض. اساس آفرینش و سامان سامانه خلق و امر بر دوش لوح محو و اثبات است که بر قضاء مقادیر و قدر مقضیات (یعنی محاسبه و معادله) استوار است. پس این حدیث نورانی و این فراز قرآنی مرتبط با آن، 1400 قبل از دانش و معرفت تجربی امروزین، بیان داشته است که عالم بر اساس معادله و موازنه و عدل استوار است و برقرار است و مدلهای فیزیکی و شیمیایی و محاسباتی امروزین از جهان واقع هم همین طور.

یک مثال دیگر: کل فضای مجازی بر دوش رایانه است و کل رایانه بر دوش حافظه اش کار می کند و تنها چیزی که در حافظه ی رایانه رخ می دهد، اعمال تساوی ها و اعمال معادلات است (اصطلاحا تنها اپراتور زبان های برنامه سازی، اپراتور انتساب (تساوی) است).

اگر یک دانشمند علوم پایه یا یک متخصص مدلسازی و محاسبه، تنها و فقط به خاطر همین حدیث و همین آیه، ایمان بیاورد سزاست. والله اعلم

پی نوشت: تابع ریاضی را می توان یکی از اساسی ترین بنیانهای ریاضیات برشمرد. به نحوی که با مفروض گرفتن مفهوم آن، می توان کل ریاضیات را تعریف کرد.

عملکرد تابع ریاضی از دو گام تشکیل می شود:

1- گرفتن ورودی و ارزیابی مقدار آن (قدر).
2- تعیین خروجی بر اساس یک ضابطه (قضاء)

پس مفهوم تابع ریاضی، 1000 سال قبل از ریاضیات اروپایی، در قالب مفهوم "لوح محو و اثبات" در کلام اسلامی تئوریزه شده بوده است. لذا اختراع دانش جبر توسط مسلمانان، یعنی خوارزمی و امثالهم، تصادفی نیست: زیرا بنیانهای مفهومی و فلسفی آن قبلا توسط علم کلام اسلامی، پی ریزی شده بوده است.