مردمسالاری دینی: میراث ذوالقرنین
عبارت محوری
سیروا فی الارض
بیان مطلب علمی
مردمسالاری دینی: میراث ذوالقرنین
پیشتر بیان شد که منظور از اسکندر ذوالقرنین، فردی به غیر از اسکندر مقدونی است (منابع متقدم هم به این تفکیک، اشاره کرده اند). ذوالقرنین بر اساس شواهد متعدد، کوروش بوده است والله اعلم.
طبق اسکندرنامه جامی، اسکندر ذوالقرنین عقیده ای را پیش می راند که در مملکت، برای نظام معینی را نگاه داشتن، موجودیت شاه ناگزیر است ولی شاه نه از روی نسب، بلکه از روی قابلیت و دانش باید انتخاب گردد. او همه مردم را برابر می دانسته است. نه از آنها برتری ندارد و نه خیال سروری. بنابر این همه مردم بالغ مملکت را جمع می کند و از آنها تقاضا می کند برای خود شاهی انتخاب کنند که کرم پرور و معدلت گستر، پرهیزگار و صاحب احسان، دوست نواز و دشمن گداز باشد، جهان را از بدی پاک سازد، اما خلق خود او را شاه می گزینند و بیعت می کنند. (به نقل از یکی از شرح های اسکندرنامه جامی).
پس می توان در کنار منطق، مردمسالاری دینی را نیز جزء مواریث ذوالقرنینی دانست والله اعلم.