انتقال درد از طریق پوست از منظر قرآن و علم
چکیده
پوست وسیع ترین اندام بدن و اولین عضوی است که در مقابل حوادث خارجی از بدن محافظت می کند. در آیه 56 سوره نساء خداوند متعال از سوزاندن پوست کافران و تبدیل این پوست به پوست جدید پس از سوختن برای چشاندن عذاب به آنها سخن میگوید. لذا بر اساس این آیه می توان گفت که پس از سوختن (کامل) پوست درد از بین میرود و به همین جهت است که برای چشاندن عذاب، پوست جدیدی ایجاد میشود. از دیدگاه علمی نیز در سوختگی درجه سه که در آن اعصاب حسی از بین میرود، دردی وجود ندارد.
مقدمه
پوست وسیعترین اندام بدن و اولین عضوی است که در مقابل حوادث خارجی از بدن محافظت میکند. در آیه 56 سوره نساء خداوند متعال از سوزاندن پوست کافران و تبدیل این پوست به پوست جدید پس از سوختن برای چشاندن عذاب به آنها سخن میگوید:
«إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ بِآيَاتِنَا سَوْفَ نُصْلِيهِمْ نَارًا كُلَّمَا نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْنَاهُمْ جُلُودًا غَيْرَهَا لِيَذُوقُواْ الْعَذَابَ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَزِيزًا حَكِيمًا» (النساء/56)
کسانی که به آیات ما کافر شدند به زودی آن ها را به آتشی درآوریم که هرگاه پوستشان بریان شود، پوستی دیگر بر جایش نهیم تا عذاب را (به طور کامل بچشند) بی شک خداوند شکست ناپذیر حکیم است.
مفهوم شناسی
واژه «جلد»
واژه «جلد» از ریشه (ج ل د)، به معنای پوست است که عبارتست از لایه نازک دربرگیرنده، محافظ و مقاوم هر شی که به اختلاف موضوعات فرق پیدا میکند، به عنوان مثال پوست بدن، میوه و ....[۱] اما برخی از لغتشناسان تنها به معنای پوست بدن اشاره کردهاند، اعم از آن که پوست انسان باشد یا حیوان[۲][۳][۴] که در قرآن کریم در هر دو معنا استعمال شده است.
واژه نضجت
واژه «نضجت» از ریشه (ن ض ج)، به معنای سوخت می باشد[۵]. نضج، بلوغ و رسیدن ماده خام به حال گوارا و مطلوب شدن برای استفاده است[۶]. لغت شناسان غالبا آن را در مورد پخته شدن گوشت و رسیدن میوه (انگور، خرما و ...) به کار می برند[۷][۸][۹] [۱۰] [۱۱].
بررسی تفسیری آیه
یکی از مسائل بحث بر انگیز در این آیه تبدیل پوست سوخته به پوست دیگر وعذاب شدن دوباره آن است. اشکالی که برخی در این باره مطرح کرده اند، این است که گناه پوست های جدید چیست که باید عذاب شوند در حالی که پوست های اصلی گناهکارند و مجازات پوستهای تازه با اصل عدالت سازگار نیست. در این باره اقوالی مطرح است.
برخی بر این نظرند که این پوست جدید گناهی ندارد و عذاب برای شخص است و پوستها و اعضا، مورد ملاحظه و اعتبار نیستند. در واقع پوست واسطه ای است که به وسیله آن به شخصی که سزاوار عذاب است، شکنجه داده می شود.
برخی نیز می گویند: منظور این است که خداوند متعال همان پوست سوخته را به حالت اول برمی گرداند مثلا هرگاه شخصی را که تغییر صورت داده است ببینید، می گویید: تو به غیر این صورت،پیش من آمدی. در حالی که او همان است فقط تغییر صورت داده است یا اینکه هرگاه انگشتری از نو ساخته شود، می گویند: این غیر آن است. اگرچه اصل هر دو یکی است. بنابراین پوست اول با پوست دوم یکی است، تنها تغییر هیأت در آنها پیدا شده، چه اولی سوخته بود و دومی نسوخته است.
در حدیثی از امام صادق (علیه السلام) دراین باره آمده است: یکی از مخالفان دین در عصر ائمه، از امام صادق (علیه السلام )پرسید: گناه پوست های جدید چیست؟ امام فرمود: پوست های نو همان پوست های سابق است و در عین حال غیر آن است. آن شخص تقاضای مثال و توضیح بیشتر کرد. امام فرمود: اگر کسی خشتی را کوبیده و گِل کرده بار دیگر خشت بزند، آیا آن خشت اول و در عین حال غیر آن نیست.گفت: آری، امام فرمود: خدا سعادتمندت گرداند. طبق این روایت پوست های جدید از همان مواد پوست های گذشته تشکیل می شود که در عین تازه بودن صورت، وحدت ماده محفوظ است. نکته دیگری که در این آیه مطرح است، آن است که علت تبدیل پوست های سوخته به پوست های جدید چیست؟ طبق فرمایش صریح قرآن «كُلَّمَا نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْنَاهُمْ جُلُودًا غَيْرَهَا لِيَذُوقُواْ الْعَذَاب» آمدن لام تعلیل بر سر یذوقوا (متعلق به بدلناهم) نشان می دهد که پوست واسطه رساندن درد و عذاب به مجرمان است و تغییر پوست سوخته به پوست جدید و سوزاندن آن سبب افزایش چشیدن عذاب در جهنم است. در حقیقت عامل درک سختی آتش جهنم همان پوست بدن است. بنابراین می توان پوست را یکی از عوامل انتقال دهنده درد به مجرمان به شمار آورد.
پوست از دیدگاه علمی
در یک نگاه کلی پوست عضوی است که از خارج بدن را می پوشاند و آن را در مقابل عوامل خارجی محافظت نموده، درجه حرارت آن را تنظیم نموده و اطلاعات محیطی را دریافت نموده و به سیستم اعصاب مرکزی مخابره می کند. این عضو از سه لایه اپیدرمیس (لایه خارجی با وظایف رنگ دهی به پوست و محاظت از ورود عوامل خارجی )، درمیس (لایه میانی دارای عروق خونی و اعصاب، غدد مولد چربی، غدد عرق، و فولیکولهای مو) و هیپو درمیس(لایه چربی داخلی تامین کننده نیاز بدن به انرژی در حالت های خاص) تشکیل شده است. تعداد گیرنده های درد در پوست بیشتر از بخشهای دیگر بدن میباشد و میتوان انتظار داشت که تحریک پوست درد بیشتری را به همراه داشته باشد.
سوختگی و انواع آن
به طور کلی هرگاه انرژی دریافتی بدن بیشتر از توانایی آن در جذب باشد صدماتی به وجود می آید که به آن سوختگی گویند. در واقع سوختگی ضایعه ای است که در اثر حرارت شدید، مواد شیمیایی، جریان برق، تابش اشعه در پوست و غشاء مخاطی ایجاد می گردد. در علم پزشکی سوختگی ها بر اساس شدتشان به سه درجه تقسیم می گردند. در سوختگی درجه 1 تنها لایه بیرونی پوست آسیب دیده و پوست گرم، دردناک و قرمز میباشد و تاول های پوستی دیده نمیشوند (شکل 1) و و در عرض 2 تا 5 روز ترمیم می یابد. در سوختگی درجه دو صدمه و آسیب از لایه بیرونی پوست گذشته و لایه میانی پوست را نیز در بر می گیرد و با ایجاد تاول همراه میباشد (شکل 1) و در عرض 3 هفته ترمیم می یابد. در نهایت سوختگی درجه 3 با سوختن کامل لایه خارجی و میانی مشخص میگردد (شکل 1) و حتی شاید سوختگی به نسج ماهیچه و استخوان نیز رسیده و به علت از بین رفتن اعصاب حسی، درد وجود ندارد. خطر عفونت در این نوع سوختگی بالا بوده و احتمال مرگ وجود دارد و تاول شکل نمیگیرد و ترمیم نیازمند پیوند پوست می باشد.
سوختگی پوستی میتواند عوارضی از قبیل عوارض گوارشی (اتساع معده)، شوک (به علت کاهش حجم خون در اثر از دست رفتن اب بدن) و عفونت را به دنبال داشته باشد.
درد و انواع آن
درساده ترین بیان، درد یک تجربه حسی محافظتی برای آگاه کردن فرد از خطرات و آسیبهای بافتی بوده و در واقع به عنوان یکی از مکانیسمهای دفاعی بدن برای محافظت از بافتها و ارگانها در مقابل عوامل آسیب رسان می باشد که سیستم اعصاب مرکزی بدن را از محل درد آگاه می سازد. آدمی همیشه برای یافتن راههای رهایی از درد تلاش کرده است، ولیکن مشاهدات حاکی از اهمیت اساسی درد در حفظ سلامت و بقای انسان است. بطوریکه افرادی که به بی حسی مادر زادی مبتلا هستند، در سنین جوانی بر اثر آسیب شدید بافتی (به علت بی توجهی ناشی از عدم درک درد) میمیرند. عموم دردهای بدن از منظر موضع درد به 3 دسته درد سماتیک (عضله و پوست)، احشایی (اندامهای داخلی بدن)، و عصبی (سیستم اعصاب مرکزی) و از منظر شدت و زمان درد به نوع حاد (شدید و کوتاه مدت) و مزمن (کوتاه مدت) تقسیم میگردند. دردهای پوست و عضله هر دو به عنوان درد سوماتیک بشمار می آیند ولیکن تفاوتهای عملکردی و حسی بین دو نوع درد وجود دارد. به نحویکه دردهای پوستی عمدتا به شکل سوزشی و ناحیه بوده و در مقابل دردهای عضلانی بیشتر حالت مرده درد (مثل سردرد) و غیر موضعی دارند. از طرفی درد عضلانی بخش وسیعتری از مغز را فعال نموده و سریعتر از درد پوستی تعدیل میگردد. دردهای ناشی از سوختگی از جمله عوامل دردزای سوماتیک میتوان به شمار می آیند.
با توجه به موارد ذکر شده بالا درمورد آیه 56 سوره نساء موارد ذیل را می توان در نظر گرفت.
- بعد از هر بار سوختگی پوستی تعداد حسگرهای درد بیشتری در پوست نوظهور تشکیل شده و تقلیل تعداد این حسگر ها به حالت طبیعی میتواند تا 2 سال به طول بیانجامد. پس میتوان انتظار داشت که پس از هر بار ظهور پوست شخص باید درد بیشتری را تحمل کند (البته باید در نظر داشت که ترمیم پوست پس از تثبیت وضعیت فرد و قطع عامل سوختگی شروع خواهد شد و در غیر این صورت سوختگی به صورت پیشرونده میتواند به مرگ بیمار منجر شود).
- تعداد گیرنده های درد در پوست بیشتر از بخشهای دیگر بدن می باشد و می توان انتظار داشت که تحریک پوست درد بیشتری را بهمراه داشته باشد.
- سوختگیها با ضایعه های روانی توام هستند که تا یکسال به طول می انجامند و شاید بتوان از این ضایعات روانی به عنوان عذاب یاد نمود.
نتیجه گیری
همانطور که گفته شد تعداد گیرنده های درد در پوست بیشتر از بخشهای دیگر بدن است و می توان انتظار داشت که تحریک پوست درد بیشتری را به همراه داشته باشد. در آیه 56 سوره نساء دلیل ایجاد پوست جدید پس از سوختن پوست جهنمیان، چشیدن عذاب عنوان شده است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که با سوختن پوست درد افراد از بین می رود و برای اینکه عذاب الهی ادامه داشته باشد، خداوند پوست آنها را تبدیل به پوست جدید می نماید. این نوع سوختگی که در آن درد از بین می رود، در علم پزشکی سوختگی درجه 3 نام دارد. در سوختگی درجه 3 که با سوختن کامل لایه خارجی و میانی مشخص می گردد، به علت از بین رفتن اعصاب حسی، درد وجود ندارد. قرآن کریم در آیه مذکور به عذابی دردناک اشاره می کند که به وسیله سوزاندن پوست مجرمان ایجاد می گردد وسخت تر از آن تبدیل پوستهای سوخته به صورت اولیه شان برای چشیدن درد می باشد. نکته جالب آن است که بعد از هر بار سوختگی پوستی تعداد حسگرهای درد بیشتری در پوست نوظهور تشکیل می شود که این امر می تواند کامل کننده رنج و عذاب کافران باشد.
منابع
1.ابن منظور،محمدبن مکرم،لسان العرب،ج3،بیروت:دارصادر،(1388ق).
2.آذر نوش،آذرتاش،فرهنگ اصطلاحات معاصر،تهران:نشر نی،(1379).
3.تینتینالی، جودیت و استاپشینکی، استفان و اونجان، موا و کلاین، دیوید (1389)، طب اورژانس، چ7، نیویورک: انتشارات مک گرو هیل.
4.حامد، کاوتار و گیلز، ناتالی و آندرسون، جیمز و فیلیپز، جکنیل 1390، «تغییرات عصب دهی در بیماران مبتلا به درد های مزمن بعد از سوختگی»، فصلنامه سوختگی ها، ش 37، ص 631-637.
5.دبورا، واگان (1379)، سیستم یاد گیری در بافت شناسی، چ1، لندن: انتشارات دانشگاه آکسفورد.
6.راغب اصفهانی،حسین،مفردات فی غریب القرآن،تهران:مرتضوی،(502ق).
7.زمخشری،محمود،الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل،ج 2،بیروت:دارالکتب العربی،(1407ق).
8.سبزواری،محمود عادل،لغت نامه قرآن کریم،ج1،تهران:نشرثالث،(1383)
9. سیگفراید، منس و گروین، رابرت (1388)، درد عظلانی: درک مکانیسمها، چ1، نیویورک: انتشارات اسپرینگر.
10.شلی، مارتین و بایرام، اردال و راکوید، رینو 1390، «ارتباط عصب دهی پوستی در اعماق پوست و عملکرد فیبرهای عصبی کوچک»، فصلنامه درد اروپا، ش 16، ص 1414-1425
11. طاهریانفرد، مهناز و ابیضی شلمانی، علیرضا 1386، «نقش گیرنده های الفادو الدرژنیک محیطی بر درد تونیک در مراحل مختلف سیکل استروس در موش صحرایی»، فصلنامه دانشگاه علوم پزشکی یزد، ش (3)15، ص61-67.
12.طباطبائی،سید محمد حسین،المیزان فی تفسیر القرآن،ج4،قم:جامعه مدرسین حوزه علمیه قم،(1374)
13.طبرسی،فضل بن حسن،مجمع البیان، ج3،تهران:ناصر خسرو،(1372).
14.طیب،سید عبدالحسین،اطیب البیان فی تفسیر القرآن،ج4،تهران:اسلام،(1378).
15.طریحی،فخرالدین،مجمع البحرین،ج3،قم:بعثت.
16.طوسی ،ابوجعفر محمد بن الحسن،التبیان فی تفسیر القرآن، ج 3 ،بیروت:دارالاحیاء التراث العربی،بی تا.
17.طوسی، الامالی ،قم :دارالثقافه ،1414ق.
18.عندلیبی، شراره (1385)، سوختگی، چ1، تهران: انتشارات جمعیت هلال اهمر جمهوری اسلامی ایران.
19.فیض کاشانی ،ملا محسن،تفسیر صافی،ج1،تهران:الصدر،(1415ق
20.قرشی،سید علی اکبر،تفسیر احسن الحدیث، ج2 ،تهران:بنیاد بعثت،(1377).
21.قاموس قرآن،ج 1،تهران:دارالکتب الاسلامیه،(1371)
22.قرائتی،محسن،تفسیر نور،ج2 ،تهران:مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن،(1383
23.قمی ،علی بن ابراهیم،تفسیر قمی،قم:دارالکتب،(1367).
24.قمی مشهدی،محمدبن محمدرضا،تفسیر کنز الدقائق وبحر الغرائب، ج3 ،تهران:سازمان چاپ وانتشارات وزارت ارشاداسلامی،(1368).
25.کریگ، ادام وسورکین، لی (1379)، دائره المعارف علوم طبیعی: درد و بیحسی، چ10، لندن: انتشارات طبیعت.
26.مکارم شیرازی،ناصر،پیام قرآن(تفسیر نمونه موضوعی) ،ج6 ،تهران:دارالکتب الاسلامیه ،(1377).
27.همکاران،تفسیر نمونه،ج3، تهران:دارالکتب الاسلامیه ،(1378).
29.مصطفوی،حسن،التحقیق فی کلمات القرآن الکریم،ج12،تهران:مرکز نشر آثار علامه مصطفوی،(1385).
30. مجمع اللغه العربیه،معجم الفاظ القرآن الکریم،ج2،مصر:الاداره العامه للمعجمات وإحیاء التراث،(1410ق)
31.میبدی،احمدبن محمد،کشف الاسرار وعده الابرار،تهران:امیر کبیر،(1371).
32. وان لوئی، نانسی و وان سون، مارتین 1381، «آسیب شناسی روانی در بیماران داری زخمهای سوختگی: اپیدمیولوژی و مدیریت»، فصلنامه درماتولوژی کلینیکی امریکا، شم 4، ص 245-272
33. دانشگاه میامی (1392)، دائره المعارف آنلاین پزشکی، چ 1، میامی: انتشارات کتابخانه لوئیس کالدر دانشگاه میامی. http://calder.med.miami.edu/pointis/typepain.html