میخوارگی کوهها از منظر قرآن و علم
چکیده
کوهها را میتوان بزرگترین مخلوقات خدا بر روی زمین و نمونه کوچکی از قدرت وی دانست. کوهها دارای کارکردهای گوناگونی برای بشر میباشند که یکی از آنها میخواری آنهاست که در آیه 7 سوره نبأ به آن اشاره شده است. خداوند متعال در این آیه میفرماید:
«وَ الْجِبالَ أَوْتاداً»؛«و كوهها را [چون] ميخهايى؟»
در این تحقیق پس از تعریف مفاهیم آیه، ابتدا با توجه به آیات مختلف قرآنی چگونگی خلقت کوهها بیان شده است. در مرحله بعدی وجه شباهت کوهها به میخ در این آیه با توجه به قرینه های موجود در دیگر آیات بررسی شده است. در بخش آخر ، با نگاهی گذرا به آیات قیامت که به تغییرات کوهها در پایان جهان اشاره دارد، نقش کوهها و ثبوت و عدم ثبوت زمین پس از متلاشی شدن زمین بررسی شده است .
مقدمه
آیات متعددی از قرآن کریم به بیان ویژگی کوهها پرداختهاند. یکی از این ویژگیها، میخوارگی کوهها میباشد که در آیه 7 سوره نبأ به آن اشاره شده است:
«وَ الْجِبالَ أَوْتاداً»؛«و كوهها را [چون] ميخهايى؟»
واژه «أوتاد» جمع مکسر از ریشه (و ت د) و به معنای چوبی که به دیوار یا زمین کوبیده میشود [۱]، یا همان میخ میباشد [۲]. این آیه به صراحت، کوهها را به میخهای زمین تشبیه کرده است. مفسران در مورد وجه شباهت کوهها به میخ مصادیق مختلفی را بیان کردهاند. برخی معتقدند کوهها همانند میخی زمین را از لرزش و تکان خوردن حفظ میکند [۳][۴]. درمقابل، برخی کارکردهای دیگری برای کوهها درنظر گرفتهاند. چنانکه علاوه بر حفاظت کوهها از لرزشها و زلزلههای زمین، آنها را پناهگاهی برای آسایش انسان میدانند. از طرف دیگر، مانند دیواری بلند مانع ایجاد طوفانهای سخت بوده و کانونی برای ذخیره آبها و معادن میباشند [۵][۶]. از این رو، این سؤال مطرح میشود که وجه شباهت کوهها به میخ چیست؟ آیا میتوان همه این امور را از جمله کارکردهای کوه و دلیل شباهت آن با میخ درنظر گرفت یا این که حفاظت کوهها از لرزشهای زمین ، تنها دلیل مشابهت آن دو میباشد؟ عطف این آیه به آیه:
درصدد بیان چه مطلبی است؟ آیا خلقت کوهها همزمان با خلقت زمین بوده یا بعد از آن میباشد؟ آیا با متلاشی شدن کوهها در قیامت، زمین نیز متلاشی شده و از هم میپاشد ؟
در این مقاله، پس از بیان معنای واژگان آیه، چگونگی خلقت کوهها در قرآن بررسی قرار میگیرند. در بخش بعدی، دیدگاه مفسران درباره تشبیه در این آیه و کارکردهای کوهها بیان میگردد؛ و در نهایت، آیاتی که به متلاشی شدن و از جا کنده شدن کوهها در قیامت دلالت داشته، بیان شده و چگونگی رابطه علت و معلولی میان زلزلههای زمین و متلاشی شدن کوهها بررسی میگردد.
1.مفهوم شناسی
«جبال» جمع مکسر از واژه جبل بوده و در اصل به معنای جمع شدن چیزی در ارتفاع میباشد [۷] که در نتیجه به هر چیز بزرگ اطلاق میگردد. مانند اطلاق این واژه به کوهها یا اطلاق جبلّة به شتری که کوهان بزرگ دارد [۸][۹][۱۰]. برخی لغتشناسان معتقدند، اطلاق لفظ جبل و تصور معنای بزرگی، نوعی ثبات و صلب بودن را با خود به همراه دارد [۱۱] [۱۲].
واژه «أوتاد» جمع مکسر از ریشه (و ت د) و به معنای چوبی که به دیوار یا زمین کوبیده میشود[۱۳][۱۴] یا همان میخ میباشد [۱۵] که ثبات از لوازم آن میباشد [۱۶]. به همین جهت، در قرآن کریم به فرعون «ذُو الْأَوْتادِ» اطلاق شده است. زیرا دست و پای مردم را به زمین میخکوب کرده و رهایشان میساخت [۱۷]. البته برخی معتقدند وتد به هر میخی گفته نمیشود، بلکه منظور میخهای بزرگ میباشد [۱۸].
2.چگونگی آفرینش کوهها
با توجه به این که آیه با حرف عطف (واو) شروع شده و میفرماید: «وَ الجِْبَالَ أَوْتَادًا» و در آیه قبلی میفرماید: «أَ لَمْ نجَْعَلِ الْأَرْضَ مِهَادًا»؛«آيا زمين را گهوارهاى نگردانيديم؟»، معنای آیه مورد بحث این میباشد که (وَ أَ لَمْ نجَْعَلِ الجِْبَالَ أَوْتَادًا ).
باید توجه داشت که به کار بردن کلمه «جعل» درخصوص آفرینش کوهها، نشان از این حقیقت دارد که کوهها ابتدا نبوده و سپس خلق شدهاند [۱۹] [۲۰]. به این معنا که خلقت آن همزمان با خلقت زمین نبوده است.
یکی دیگر از تعبیرات قرآنی در این زمینه، واژه «ألقی» میباشد که در آیات مختلف به آن اشاره شده است. «إلقاء» در لغت به معنای «انداختن» میباشد [۲۱][۲۲] [۲۳] [۲۴].
امام صادق(ع) در این زمینه از پیامبر(ص) این چنین نقل میکنند که ایشان در این باره میفرمایند:
«هنگامی که خدای تبارک و تعالی دریاها را خلق کرد زمین تفاخر کرده و گفت: چه چیزی بر من غلبه میکند؟ پس خدا آسمان را آفرید. پس زمین گفت چه چیزی بر من غلبه میکند؟ پس خدا کوهها را آفرید و آنها را بر پشت او همچون میخهایی ثابت ساخت و مانع از میل آن بر آن چه بر روی زمین است شد. پس زمین ساکن شد» [۲۵][۲۶][۲۷].
3.دیدگاه مفسران درباره وجه شباهت کوه به میخ
مفسران پیرامون دلیل تشبیه کوهها به میخ در این آیه دو دیدگاه برگزیدهاند که در ادامه دلایل هر دو گروه بیان شده و دیدگاه دسته دوم مورد نقد قرار میگیرد:
حفاظت زمین از لرزش و زلزله
همانگونه که بیان شد، برخی از مفسران معتقدند، وجه شباهت کوه و میخ در این است که کوهها همچون میخی که شیئی را نگه میدارد، زمین را نگه داشته و مانع از لرزش و تکانهای آن میشوند [۲۸][۲۹][۳۰][۳۱]. چنانکه خداوند در آیه 15 سوره مبارکه نحل میفرماید:
واژه «تمید» از ریشه «مید» به معنای اضطراب و لرزش میباشد [۳۲][۳۳]. برخی نیز آن را به معنای حرکت کردن و خم شدن دانستهاند [۳۴]. این مطلب در آیات متعددی بیان شده است[۳۵].
کارکردهای گوناگون کوهها
برخی از مفسران علاوه بر آنچه گروه اول بیان کردهاند، کارکردهای دیگری برای کوهها ذکر کردهاند. ایشان معتقدند، کوهها همچون دیواری بلند در زمین، مانع از ایجاد طوفانهای عظیم بر روی زمین شده و از سوی دیگر، مکانی برای ذخیره آبها و معادن میباشد و علاوه بر این، پناهگاهی برای انسانها میباشند [۳۶][۳۷].
اشکالی که بر این دیدگاه گرفته میشود این است که اگرچه کوهها دارای چنین کارکردهایی میباشند، اما این امور با کارکردهای میخ هیچ گونه تناسبی ندارند. زیرا، همانگونه که میدانیم ویژگی میخ نگه داشتن اشیاء از حرکت میباشد؛ چنان که سوره نحل نیز به همین ویژگی دلالت دارد.
درحقیقت، گرچه آیاتی مانند آیه 82 سوره مبارکه حجر:
و آیه 68 سوره مبارکه نحل:
بر این نکته دلالت دارند که کوهها پناهگاه خوبی برای زندگی میباشند، اما این مطلب با میخواری کوهها هیچ گونه ارتباطی ندارد.
4.متلاشی شدن کوهها و تأثیر آن بر زمین
یکی از حوادث قیامت متلاشی شدن و از جا کنده شدن کوهها میباشد که قرآن کریم با تعابیر گوناگونی از آن یاد کرده است:
1.سیر
یکی از تعابیر به کار رفته در آیات قرآنی درخصوص متلاشی شدن کوهها، واژه «سیر» میباشد که آیات بسیاری به آن اشاره دارد. از آن جمله میتوان به آیه 3 سوره تکویر اشاره کرد که میفرماید:
.
برخی لغت شناسان واژه «سیر» را با «حرکت کردن و رفتن» تعریف کردهاند [۳۸][۳۹][۴۰][۴۱]. اما برخی دیگر معنای این کلمه را به «رفتن بر روی زمین» مقید کردهاند [۴۲]. راغب اصفهانی معنای این واژه را در این آیه «حرکت با قهر و تسخیر» دانسته است [۴۳].
2.نسف
یکی دیگر از تعابیر به کار رفته در قرآن کریم در این زمینه واژه «نسف» میباشد. چنان که خداوند متعال در آیه 10 سوره مرسلات میفرماید:
«نسف» در لغت به معنای «ریشه کن کردن» (طریحی، 1375: ج5، 123؛ راغب اصفهانی، 802) و «سلب کردن» (ابن منظور، ج9، 328؛ فراهیدی، 1410ق: ج7، 269) میباشد.
یکی دیگر از آیاتی که به ریشه کن شدن کوهها اشاره دارد، آیه 105 سوره مبارکه طور میباشد. خداوند متعال در این آیه میفرماید:
3.عهن
برخی از آیات قرآنی احوال کوهها را در قیامت به پشمِ زده شده تشبیه کردهاند: «وَ تَكُونُ الْجِبالُ كَالْعِهْنِ»؛ «و كوهها چون پشمزده گردد» معارج: 9 و «وَ تَكُونُ الْجِبالُ كَالْعِهْنِ الْمَنْفُوشِ»؛«و كوهها مانند پشمِ زدهشده رنگين شود.» قارعه: 5
4.کثیب
نتیجهگیری
پانویس و منابع
- ↑ ابن منظور، ج3، 444؛ مصطفوی، ج13، 18
- ↑ قرشی، ج7، 178
- ↑ طوسی، ج10، 239
- ↑ فخررازی، 1420ق: ج31،8
- ↑ مکارم، ج26، 17
- ↑ ابن عاشور، ج30، 14
- ↑ ابن فارس، 233
- ↑ مصطفوی،1360: ج2، 47
- ↑ ابن منظور، ج11، 97
- ↑ فراهیدی، ج6، 136
- ↑ راغب، 185
- ↑ فراهیدی، ج6، 136
- ↑ ابن منظور، ج3، 444
- ↑ مصطفوی، ج13، 18
- ↑ قرشی، ج7، 178
- ↑ مصطفوی، ج13، ص: 18
- ↑ طریحی، ج3، ص: 153
- ↑ طوسی، ج10، ص: 239
- ↑ طالقانی، 1362: ج3، 11
- ↑ در آیه 31 سوره مبارکه انبیاء نیز از واژه «جعل» در مورد خلقت کوهها استفاده شده است.وَجَعَلْنَا فِى ٱلْأَرْضِ رَوَٰسِىَ أَن تَمِيدَ بِهِمْ وَجَعَلْنَا فِيهَا فِجَاجًا سُبُلًا لَّعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَو در زمین، کوههای ثابت و پابرجایی قرار دادیم، مبادا آنها را بلرزاند! و در آن، درّهها و راههایی قرار دادیم تا هدایت شوند!آیه 31 سوره انبیاء
- ↑ راغب اصفهانی، 745
- ↑ ابن فارس، 959
- ↑ وَأَلْقَىٰ فِى ٱلْأَرْضِ رَوَٰسِىَ أَن تَمِيدَ بِكُمْ وَأَنْهَٰرًا وَسُبُلًا لَّعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَو در زمین، کوههای ثابت و محکمی افکند تا لرزش آن را نسبت به شما بگیرد؛ و نهرها و راههایی ایجاد کرد، تا هدایت شوید.آیه 15 سوره نحل
- ↑ خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا وَأَلْقَىٰ فِى ٱلْأَرْضِ رَوَٰسِىَ أَن تَمِيدَ بِكُمْ وَبَثَّ فِيهَا مِن كُلِّ دَآبَّةٍ وَأَنزَلْنَا مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءً فَأَنۢبَتْنَا فِيهَا مِن كُلِّ زَوْجٍ كَرِيمٍ(او) آسمانها را بدون ستونی که آن را ببینید آفرید، و در زمین کوههایی افکند تا شما را نلرزاند (و جایگاه شما آرام باشد) و از هر گونه جنبندهای روی آن منتشر ساخت؛ و از آسمان آبی نازل کردیم و بوسیله آن در روی زمین انواع گوناگونی از جفتهای گیاهان پر ارزش رویاندیم.آیه 10 سوره لقمان
- ↑ بحرانی، 1416ق: ج5، 698
- ↑ آملی، 1422ق: ج2، 109
- ↑ فیض کاشانی، 1419ق: ج3، 129
- ↑ طوسی، ج10، 239
- ↑ فخررازی، 1420ق: ج31، 8
- ↑ طباطبائی، ج20، 261
- ↑ سید رضی، بی تا: 358
- ↑ فراهیدی، ج8، 89
- ↑ راغب اصفهانی، 782
- ↑ طریحی، ج3، 148
- ↑ آیات پیشین و 31 سوره انبیا
- ↑ مکارم، 1374، ج26، 17
- ↑ ابن عاشور، بی تا، ج30، 14
- ↑ ابن منظور، ج4، 389
- ↑ قرشی، 1371: ج3، 361
- ↑ ابن فارس، 500
- ↑ مصطفوی، 1360: ج5، 288
- ↑ راغب اصفهانی، 432
- ↑ راغب اصفهانی، 432