نزول آهن

از شبکه نخبگان و قرآن‌کاوی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِٱلْبَيِّنَٰتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ ٱلْكِتَٰبَ وَٱلْمِيزَانَ لِيَقُومَ ٱلنَّاسُ بِٱلْقِسْطِ وَأَنزَلْنَا ٱلْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَٰفِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ ٱللَّهُ مَن يَنصُرُهُۥ وَرُسُلَهُۥ بِٱلْغَيْبِ إِنَّ ٱللَّهَ قَوِىٌّ عَزِيزٌ
ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب (آسمانی) و میزان (شناسایی حقّ از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند؛ و آهن را نازل کردیم که در آن نیروی شدید و منافعی برای مردم است، تا خداوند بداند چه کسی او و رسولانش را یاری می‌کند بی‌آنکه او را ببینند؛ خداوند قوّی و شکست‌ناپذیر است!
آیه 25 سوره حدید

بیان ایده

آهن يکی از عناصری است که در قرآن به آن اشاره شده است. نوفل در كتاب القرآن و العلم الحديث مى‌گويد: تـا قـرن هيجدهم يعنى دوازده قرن پس از نزول قرآن صنایع فلزى در نهايت ضعف بود و نه تنها ارزش آن شناخته نشده بود، بلكه اساساً مهم و قابل توجه تلقى نمى‌شد. تا آنكه ناگهان چشم دنـيـا به آهن دوخته شد و رقابت عجيبى در ميان دانشمندان براى استخراج و استفاده بهتر از آن بـه وجـود آمـد تـاآن جا كه به اين دو قرن دوران نهضت و پيشرفت و عصر فلز اطلاق شده است. امروزه منافع آهن آنچنان براى مردم دنيا روشن شده كه احتياج به توضيح ندارد.

قـرآن حدود هزار و چهارصد سال قبل، موافق علم امروز در اهميت آهن سخن گفته و از اين راه اعجاز خود را نشان داده است.

کاربرد واژه « نازل کردن» در مورد آهن می‌تواند جنبه استعاری داشته باشد، يعنی آهن در اختيار انسان‌ها قرار گرفته است. ولی اگر معنی « نازل کردن فيزيکي از آسمان » را مد نظر قرار دهيم، مشاهده خواهيم کرد که اين آيه نکته علمي مهمی را بازگو می‌کند. کشفيات ستاره شناسی جديد و مدرن نشان می‌دهد آهنی که بر روی زمين وجود دارد، از ستاره‌های عظيم‌‌الجثه فضايی به زمين آمده است.

فلزات سنگينی که در دنيا وجود دارند، به وسيله هسته ستاره‌های بزرگ پديد آمده‌اند. منظومه شمسی ما به تنهايی از ساختار لازم برای توليد آهن برخوردار نيست. اين فلزات فقط می‌توانند در ستاره‌های بسيار بزرگتر از خورشيد که دمایي آن‌ها به صدها ميليون درجه می‌رسد، توليد شود. وقتي حجم آهن در يک ستاره از يک سطح معين تجاوز کند، آن ستاره ديگر نمي‌تواند آن را تحمل کند و منفجر مي‌شود. اين پديده را «نووآ» و يا «سوپر نووآ» می‌نامند. در پی اين انفجار، شهاب سنگ‌های محتوی آهن در کيهان پراکنده می‌شوند و در خلأ به حرکت خود ادامه می‌دهند تا اينکه به وسيله قوه گرانش يک جرم آسمانی جذب شوند. همه اين موارد نشانگر اين واقعيت است که فلز آهن بر روی زمين به وجود نيامده، بلکه پس از انفجار ستارگان به وسيله شهاب سنگ‌ها در فضا حمل شده و بدين ترتيب همان‌گونه که در آيه قرآني مذکور آمده، «بر روی زمين نازل شده است». واضح است که اين موضوع نمي‌توانسته در قرن هفتم يعنی در عصر نزول قرآن، به وسيله علم کشف شود.

تحقيقات دانشمندان نشان می‌دهد که پوسته زمين يک ماده کيهانی است و آهن نيز يکی از عناصر پوسته زمين است. این پوسته نسبت به ماده آغازين خود تمايز بسیاری یافته، چرا که فاقد عناصری چون آهن و نیکل بوده است. با بررسی سنگ‌های آسماني اخیرًا ثابت شده که آلياژهای آهن و نيکل ماده اصلی آن‌ها را تشکيل می‌دهند و به دليل وزن مخصوص زياد در مدل ساختمانی درون سيارات اهميت فراواني دارند[۱].

بسياری از سنگ‌هايی که در پوسته زمين وجود دارند، از جمله آهن از مناطق مختلف کرات آسمانی نشأت می‌گيرند[۲].

در گذشته این تصور وجود داشت که کره زمین بخشی از خورشید بوده و پس از مدتی از آن جدا شده است، بنابراین خورشید محل تشکیل آهن تلقی می‌شد. ولی با گذشت زمان این فرضیه رد شد. زیرا دمای خورشید 6000 درجه سلسیوس است، در حالیکه حتی دمای 16-15 میلیون درجه سلسیوس نیز برای تشکیل اتم آهن کافی نیست و به طور کلی آهن نمی‌تواند در دمای منظومه شمسی تشکیل شود.

بر اساس کشفیات اخیر، مقادیر به دست آمده از ایزوتوپ آهن 90 در رسوبات اعماق اقیانوس‌ها نشان می‌دهد که حدود 5 میلیون سال پیش یک انفجار سوپر نوآ در فاصله 90 سال نوری از خورشید به وقوع پیوسته است. آهن 60 یک ایزوتوپ رادیواکتیو این عنصر است که به واسطه انفجارات سوپرنوآ تشکیل می‌شود و نیمه عمر آن 5/1 میلیون سال است. وجود این ایزوتوپ در لایه‌ها و رسوبات زمین نشان می‌دهد عناصری نظیر آهن میلیون‌ها سال قبل، پس از آن انفجارات به وسیلة شهاب سنگ‌ها از فضا به زمین منتقل شده‌اند[۳].

بررسی لغوی و تفسیری

کلمات اصلی

  • حدید: اصل این کلمه از ریشه "ح- د- د" و به معنی منع و باز داشتن است."حدید" همان شیء معروفی است که نیاز به تعریف نداشته و به دلیل صلابت و نیروی باز دارندگی‌اش به این نام خوانده شده است [۴] [۵] [۶].
  • انزلنا: از "ن-ز- ل"، بر فرود آمدن دلالت می‌کند[۷].
  • بَأسٌ شَدید: شدت و سختی، عذاب [۸]

اهداف و روش تحقیق

با توجه به مطالب و مستندات ارائه شده فوق، می‌توان نتیجه گرفت که آیه 25 سورة حدید به لحاظ معنای تحت اللفظی آن در عبارت «و أنزلنا الحدید» اشاره صریح به نزول آهن داشته و چون در علوم جدیدِ "زمین شناسی و مواد" ثابت گردیده که دمای منظومه شمسی برای تولید و تشکیل آغازین فلز آهن کافی نیست و این فلز در ملیون ها درجه سلسیوس تشکیل می‌گردد، بنابراین ملیون‌ها سال قبل، در منظومه‌های دیگر و در دمای لازم ایجاد و سپس در پی انفجار‌های موسوم به «سوپر نووآ» توسط شهاب سنگ‌های محتوي آهن در کيهان پراکنده شده و به وسیله آن‌ها در اثر قوه گرانش به کره زمین منتقل شده است. همه اين موارد نشانگر اين واقعيت است که فلز آهن بر روی زمين به وجود نيامده، بلکه پس از انفجار ستارگان به وسيله شهاب سنگ‌ها در فضا حمل شده و همانگونه که در آيه شریفه آمده «بر روی زمين نازل شده است». واضح است که اين موضوع نمی‌توانسته در عصر نزول قرآن، به وسيله علم آن روز کشف شود و در نتیجه نمایان‌‌گر اعجاز علمی قرآن کریم است.

از سوی دیگر در برخی روایات و تفاسیر منظور از انزال را پدید آوردن، آماده کردن و آفریدن دانسته‌اند، ولی با این وجود، لازم به ذکر است میان مفهوم نزول آهن از کرات دیگر با روایت اميرالمؤمنين (علیه السلام) [۹] که مراد از انزال آهن توسط خداى تعالى را آفريدن (خلقت) آن معنی فرمود، تضادی نیست. زیرا آن تفسیر می‌تواند اشاره به خلقت اولیه آهن در منظومه‌های دیگر داشته باشد.

آیات مرتبط

روایات مرتبط

در تفسير شريف لاهيجي از الاحتجاج طبرسی در باره " وَ أَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ: و فرو فرستاديم آهن را " از حضرت امير المؤمنين (علیه السلام) روايت شده كه فرمود:‏«إنزالُه ذلك خَلقُه إياه»، يعنى مراد از انزال آهن توسط خداى تعالى آفريدن (خلقت) آن توسط اوست... و در كتاب توحيد[ صدوق] از آن حضرت روايت كرده كه مراد از حديد سلاح است،: در آن حديد شدت حرب و كارزار سخت است‏ [۱۰].

میان برداشت های یاد شده که در روایات اسلامی آمده، منافاتی وجود ندارد، چرا که قرآن کریم دارای لایه‌های گسترده‌ای از معانی است که با هم قابل جمعند.

سوالات تحقیق

  1. آیا سیاق آیه و قراين موجود در آن بر انزال فیزیکی آهن دلالت دارد یا خیر؟
  2. آیا منظور آیه معرفی آهن و منبع پیدایش آن است یا هدف بیان اهمیت و نقش آن در زندگی انسان‌ها است؟
  3. آیا ذکر آهن در آیه در ردیف کتاب و میزان هدف خاصی را پیگیری می‌کند؟
  4. آیا می‌توان آهن را هم از بینات (دلایل آشکار) به شمار آورد؟
  5. آیا اهمیت آهن وموارد کاربردآن تا زمان نزول آیه شناخته شده نبود؟
  6. آیا اشاره قرآن بر استفاده از آهن در آیات دیگر (در مورد ذوالقرنین و داوود) این ادعا را تأیید می‌کند؟
  7. آیا در نظر گرفتن معانی و تأویل‌های دیگر برای واژه (ارسلنا) خللی در اعجاز مذکور ایجاد می‌کند؟
  8. با توجه به سیاق آیه انزال آهن و وجود قدرت فراوان در آن در جهت برقراری قسط نیست؟
  9. تأکید بر انزال آهن و منافع موجود در آن در جهت یاری خدا ورسولش چه دلیلی می‌تواند داشته باشد؟
  10. آیا آیات دیگری مرتبط با این موضوع در قرآن وجود دارد؟
  11. کلمه‌ی انزال در قرآن در چه مواردی به کار رفته است؟
  12. "ال" در "الحدید" ازچه نوعی است وآیا نوع آن بر دلالت آیه تأثیر می‌گذارد؟
  13. آیا شواهد علمی، تشکیل آهن برروی زمین را تأیید می‌کند یا انزال فیزیکی آن را از آسمان؟
  14. معادن سنگ آهن چگونه و طی چه مراحلی به وجود آمده است؟
  15. آیا از نظر علم زمین شناسی مواد اولیه تشکیل معادن سنگ آهن در زمین به وجود آمده است یا خیر؟

منابع

1. قرآن کریم،ترجمه فولادوند

2. آلگر ـ ميشارد، مباني ژئوشيمي، ترجمه دکتر مهدي شفايي، انتشارات دانشگاه تهران

3. ابن فارس، احمد، معجم المقاییس فی اللغه، تحقیق شهاب الدین ابو عمرو، دار الفکر للطباعه و النشر و التوزیع، بیروت

4. جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، مکتبه مشکوه الاسلامیه، نسخه الکترونیکی

5.راغب اصفهانی،حسین، مفردات الفاظ القرآن، تحقیق صفوان عدنان داودی، دار القلم، دمشق

6. زبیدی، محمد مرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، تحقیق دکتر عبد العزیز مطر، التراث العربی، 1414ق

7. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، كتابفروشى مرتضوی، تهران، 1375ش

8. لاهيجى، محمد، تفسير شريف لاهيجى،دفتر نشر داد، تهران، 1373

9. ماخاچکي، فليکس، طبقه بندي کاني ها بر اساس ژئوشيمي، ترجمه دکتر حسين عرفان، انتشارات دانشگاه تهران

10. Frisch, Priscilla, “The Galactic Environment of the Sun” ,American Scientist, January-February2000

11. , www.americanscientist.org/template/AssetDetail/assetid/21173?fulltext=tru

  1. آلگر ـ ميشارد،ص 7
  2. ماخاچکی
  3. Frisch
  4. ابن فارس،ص239
  5. جوهری،1/245
  6. زبیدی،8/8
  7. راغب اصفهانی،ص799
  8. طریحی، 4/50
  9. درکتاب احتجاج وکتب دیگر
  10. لاهيجي، ‏4/ 397