مدت درنگ اصحاب کهف
بیان ایده
اصحاب کهف را میتوان از جمله آیات و نشانههای تأمل برانگیز الهی دانست که نشان دهنده حقانیت وعده خداوند و حتمی بودن رستاخیز است. مسائل مبهم و اختلافی متعددی پیرامون آنها وجود دارد که از آن جمله میتوان از تعداد، اسامی، مدت درنگ در غار، دوران و دین آنها نام برد. قرآن اختلاف درباره مدت درنگ آنها در غار را تأیید کرده و میفرماید که خداوند به مدت درنگ آنها در غار داناتر است. خداوند این مدت را 300 سال بیان کرده و در ادامه میفرماید که آنها 9 سال بر آن افزودند. به نظر میآید که این تعبیر قرآن بیانگر اختلاف سالهای شمسی و قمری باشد، چرا که 300 سال شمسی تقریبا معادل 309 سال قمری است.
سال شمسی= 232217/365 روز
سال قمری= 367068/354 روز
(365/232217 ×300)/(354/367068)=309/198
از این رو میتوان گفت که تعبیر شگفت قرآن از سالهای درنگ اصحاب کهف در غار به 300 سال و افزودن 9 سال برآن، اشاره به اختلاف محاسبه اقوام مختلف بر اساس تقویمهای شمسی و قمری است.
البته برخی از مفسران گفتهاند که در سه آیه قبل خداوند در باره اختلاف نظر اهل کتاب در مورد تعداد اصحاب کهف سخن گفته و این آیه نیز نقل قول از اهل کتاب است و شاهد بر این ادعا، سخن خداوند در آیه بعد است که میفرماید خداوند به مدت درنگشان داناتر است، یعنی اهل کتاب در این مورد اختلاف کرده و این اعداد را بیان کردهاند، درحالیکه این تنها خداوند است که مدت درنگ آنها را میداند. گر چه "اين قول ضعيف است، زيرا ظاهر آيه، نشان مىدهد كه خداوند در صدد خبر دادن از مدت خواب آنهاست، نه در صدد حكايت قول يهوديان. حمل آيه بر حكايت، احتياج به دليلى قطعى دارد" [۱].
سؤال دیگر درباره این آیه، آن است که اگر منظور از 300 سال، سالهای شمسی و مراد از اضافه کردن 9 سال، سالهای قمری باشد، چگونه میتوان این دو عدد را با هم جمع نمود و عدد 309 را به دست آورد، زیرا برای جمع کردن دو کمیت الزاماً باید هر دو، واحد یکسانی داشته باشند. در پاسخ باید گفت که شاید شیوه عجیب بیان این اعداد در آیه اشاره به همین موضوع داشته باشد. علاوهبراین، جمع آوردن تمیز عدد «ثلاث مائة» که قاعدتاً باید مفرد باشد و نیز حذف تمیز عدد «تسع»، نیز ممکن است بیارتباط با این موضوع نباشد.
بررسی لغوی و تفسیری
کلمات اصلی
- لَبِثُوا: از ریشه «ل- ب- ث» به معنای درنگ کردن، "لبث بالمکان" یعنی در آن مکان اقامت و درنگ کرد [۲].
- كَهْف: غار در کوه [۳]
اهداف و روش تحقیق
هرچند که استنباط اختلاف سالهای شمسی و قمری از این آیه، امری دور از ذهن نیست، اما با توجه به اطلاعاتی که اعراب جاهلی درباره نسیء و هماهنگ کردن سالهای قمری با شمسی داشتند، نمیتوان گفت که این مسئله از جمله مطالبی است که در عصر نزول، علم بدان دست نیافته بود. البته هرچند که ممکن است، عموم مردم از این موضوع بیاطلاع بوده و تنها عده معدودی از دانشمندان زمان از آن آگاهی داشته اند، اما اطلاع همان عده معدود نیز وجود اعجاز در این آیه را منتفی مینماید. البته معجزه نبودن این مطلب نمیتواند چیزی از عظمت و شگفت انگیزی قرآن بکاهد و باید گفت که این آیه از جمله اشارات علمی زیبای قرآن به شمار میرود.
آیات مرتبط
روایات مرتبط
در روايت است كه مردى يهودى از على (ع) درباره مدت درنگ اصحاب كهف در غار سؤال كرد. على (ع) مطلبى را كه در قرآن كريم بود، براي او بازگو نمود. وی گفت: در كتاب ما سيصد سال آمده است. فرمود: آنچه در كتاب شماست، از روى سالهاى شمسى است و آنچه در كتاب ماست، از روى سالهاى قمرى است (طبرسی، 6/715).
سوالات تحقیق
- آیا میتوان گفت که مفرد نیامدن تمیز عدد «ثلاث مائه» برای بیان و اشاره به موضوع خاصی است؟
- مرجع ضمیر فاعل در فعل «ازْدَادُوا» کدام است؟
- آیا میتوان گفت که عبارت «وَ ازْدَادُوا تِسْعاً» نقل قول از مردم آن عصر است؟
- آیا عبارت «قُلِ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا لَبِثُواْ» در آیه بعد در تأیید اعداد ذکر شده است یا در رد آنها؟
- محاسبه سال های شمسی و قمری و تقویم نگاری از چه زمانی آغاز شده است؟
- آیا اعراب در عصر نزول قرآن از دانش تقویم نگاری اطلاع داشتند؟
منابع
1. راغب اصفهانی، حسین، مفردات الفاظ القرآن، تحقیق صفوان عدنان داودی، دار القلم، دمشق
2. طبرسی، فضل، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مؤسسه هدی، 1417ق