پرده های جنینی از منظر قرآن و علم
چکیده
هدف از این مقاله، بیان اشارات قرآنی موجود در آیه شش سوره زمر است. در این آیه با عبارت «ظلمات ثلاث» هم به سه تاریکی که جنین را در شکم مادر فرا گرفته و هم بهطور ضمنی، به پوششهای سهگانهای که سبب ایجاد این تاریکی میشود، اشاره شده است. به همین سبب در این مقاله، از دیدگاه علم جنینشناسی، ضرورت وجود تاریکی در طول مدّت رشد جنین و احتمالات مطرح درباره سه لایه پوشانندۀ آن بررسی میگردد تا با تطبیق اشارات قرآنی و دستیافتههای علمی بتوان از شگفتیهای عالم خلقت و اسرار نهفته در قرآن کریم آگاه شد.
مقدمه
در قرآن، آیات بسیاری وجود دارد که از جنین و مراحل رشد آن در رحم مادر سخن میگوید. یکی از این آیات، آیه شش سوره زمر است. در آیه شش این سوره، به مسأله خلقت جنین میان سه تاریکی در رحم مادر به نوعی رمزگونه اشاره شده است: «... یَخْلُقُکُمْ فی بُطُونِ أُمَّهاتِکُمْ خَلْقاً مِنْ بَعْدِ خَلْقٍ فی ظُلُماتٍ ثَلاثٍ ...». تاریکیهای سهگانهای که قرآن با تعبیر «ظلمات ثلاث» بهطور مبهم به آن اشاره دارد تا قرون اخیر برای دانشمندان ناشناخته بود؛ ولی بهتدریج با پیشرفت علم جنینشناسی پرده از برخی اسرار آن برداشته شد. امروزه دانشمندان به ضرورت وجود تاریکی بر رشد جنین و تأثیرات مخرب نور و روشنایی بر روند تکامل جنین پیبردهاند. این دستآوردهای جدید علمی وجه دیگری از وجوه اعجاز علمی قرآن را به اثبات میرساند، زیرا در عصری که بشر از مشاهده فضای تاریک درون رحم و وجود سه لایه در اطراف جنین که نقش حفاظت، تأمین غذا، اکسیژن و کمک به دفع مواد زائد را بر عهده دارد، بیاطلاع بود؛ قرآن از نکات ظریفی سخن به میان آورده که اکنون با پیشرفت علم و فن آوری قابل تشخیص است.
بررسی واژگان
یَخْلُقُ
«یَخْلُقُ» فعل مضارع است و دلالت بر استمرار دارد و به تحولات پیدرپی جنین در مراحل مختلف رشد اشاره میکند و عبارت «خَلْقاً مِنْ بَعْدِ خَلْقٍ» به معنای پشت سرهم بودن مراحل خلقت جنین است، مانند تبدیل نطفه به علقه و علقه به مضغه و... ؛ لذا کاملاً آشکار است که منظور از آن، آفرینشهای مکرر و پیدرپی است، نه فقط دو آفرینش .
بُطُون
واژه «بُطُون» در لغت به معنای شکم و نقطه مقابل پشت است. در لسان العرب از ازهری نقل شده که «بطون» بر تعداد بسیاری بیش از ده اطلاق میگردد. گفتنی است این واژه در آیات قرآن، 13 مرتبه به منظور اشاره به شکم هر جنبندهای اعم از انسان و حیوان بهکار رفته است. از اینرو، احتمال اینکه آیه شش سوره زمر، درباره حیوانات باشد، منتفی است؛ زیرا در ادامه آیه، ذکر لفظ «امهات» قرینهای بر اختصاص آیه به انسانها است.
فی
استفاده از حرف «فی» بهعنوان ظرف مکان، به قرارگرفتن، درون و داخل چیزی اشاره دارد. از این رو، میتوان گفت که این حرف، اشاره به مکان خلقت جنین درون فضای پوشیده و پنهان دارد. همانطورکه در آیه 32 سوره نجم نیز میفرماید: «وَ إِذْ أَنْتُمْ أَجِنَّهٌ فِی بُطُونِ أُمَّهاتِکُمْ»، کلمه «أجن» جمع «جنین» از ریشه «ج-ن-ن» به معنی پوشیده و پنهانبودن چیزی از دسترس حسّ است. «أَجِنَّهٌ» یعنی چیزی بر روی آن قرار داده شده تا پوشیده گردد . لذا، این مفهوم میتواند وجود لایهها و پردههای پوشاننده جنین را نیز تأیید نماید.
ظُلُماتٍ
واژه «ظلمات» جمع «ظلمه» است. واژه «الظُّلْمَه» به معنی نبودن نور است . ابنفارس بر این باور است که ریشه «ظ-ل-م» دارای دو اصل است: اصل اول، «الظُّلْمَه» به معنی نبودن نور و روشنایی و جمع آن «ظُلُمَات» است. اصل دوم، «ظلَمَه یظلِمُه ظُلْماً» به معنی قراردادن چیزی در غیر از جای مخصوص آن است. لازم به ذکر است که واژه «ظُلْمَه» همچنین به جهل، نادانی، شرک و فسق نیز تعبیر میشود .
تاریکی و ظلمت، صرفاً با فقدان نور یا ضعف آن (در عالم ماده یا عالم روحانی و معنوی) تحقق مییابد. ظلمت با وجود مانع تشکیل شده و با زیادشدن موانع، شدت میگیرد مانند آیه ذکر شده که واژه «ظُلُمات» در آن به معنی بطن و رحم و مشیمه است . بنابراین، «ظلمات» در لغت به معنای نبودن نور و روشنایی، بهطور مطلق یا نسبی است که با زیادشدن موانع، افزایش مییابد. توجه به این مطلب، بسیار حائز اهمیت است که «ظلمات» در اصل، فقط به معنای تاریکی است؛ ولی بهطور مجازی نیز، بر پرده و پوششی اطلاق میشود که تاریکی را ایجاد میکند. بههمین دلیل، در بررسیهای علمی، هم به تاریکی درون رحم و هم به پوششهای سهگانهای که سبب ایجاد تاریکی میشود، اشاره خواهد شد.
عبارت «فی ظُلُماتٍ ثَلاثٍ» نکره آمده و میتواند بیانگر آن باشد که مفهوم «تاریکیهای سهگانه» ناشناخته است و صرفاً مختص به سه موضوع خاص «رحم، شکم و مشیمه» چنانکه در روایات آمده نیست و میتواند بر مصادیق گوناگونی دلالت نماید و احتمالات علمی متفاوتی درباره آن مطرح گردد.
امّا سؤالی که در اینجا به ذهن میرسد اینکه اگر منظور آیه، لایههای پوشاننده است، چرا به صراحت، به جای واژه «ظلمات» از واژههایی نظیر «جلد، غشاء و ...» به معنای پوست و لایه استفاده نشده است. این شاید بدان سبب باشد که مردم آن زمان، بنا بر دانش ابتدایی خود از وجود برخی لایهها اطلاع داشته؛ امّا از ضرورت تاریکی برای رشد جنین آگاه نبودهاند. بنابراین ممکن است خداوند با ذکر واژهای که هر دو معنا را در برداشته؛ ولی در وهله نخست، معنای تاریکی را میرساند و کمتر مورد توجه بوده، قصد داشته در گام اول، به اهمیت تاریکی اشاره نماید.
همچنین، واژه «ظلمات» در قرآن 23 مرتبه بهکار رفته و کاربرد آن را میتوان به دو دسته تقسیم نمود:
1. بیانگر تاریکیهای مادی است که حاصل فقدان نور خورشید و ستاره و آتش و امثال آن است و در قرآن برای زمین، آسمان، دریا و رحم مادر بهکار رفته است، مثال: «وَ هُوَ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ النُّجُومَ لِتَهْتَدُوا بِها فِی ظُلُماتِ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ ...»، انعام،6/97 2. بیانگر تاریکیهای معنوی است که حاصل فقدان نور ذات اقدس اله است و در قرآن برای جاهلین، ملحدین و مشرکین بهکار رفته است، مانند: «اللَّهُ وَلِیُّ الَّذینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ ...»، بقره،2/257
با توجه به کاربرد واژه «ظلمات» در قرآن، تاریکی حاصل فقدان نور خورشید و ستاره و آتش و سایر نورهای طبیعی است. از اینرو، در بررسیهای علمی، فقط به تاریکی حاصل از عدم نفوذ نورهای مرئی پرداخته خواهد شد و نورهای غیرمرئی مانند اشعهx که میتواند به لایههای پوشاننده جنین نفوذ نماید، بررسی نخواهد شد. عبارت «فی بُطُونِ أُمَّهاتِکُمْ» در ابتدای آیه، به مکان رشد جنین «در شکم مادر»، بهطور کلی اشاره میکند، سپس عبارت «فی ظُلُماتٍ ثَلاثٍ» به توصیف جزئیتر آن میپرازد و بیان میدارد رشد جنین در شکم مادر صورت میگیرد، جایی که خود دارای «تاریکیهای سهگانه» است. در حقیقت، عبارت «فی ظُلُماتٍ ثَلاثٍ» بدل از «فی بُطُون أُمَّهاتِکُمْ» است.
احتمالات تاریکیهای سهگانه در علم
درخصوص تاریکیهای سهگانهای که قرآن از آنها بهطور مبهم و پیچیده نام برده، از دیدگاه علم جنینشناسی چهار احتمال مطرح شده است. از این رو نخست، هر احتمال بیان میشود، سپس قوّت و ضعف آن بررسی شده و در انتها احتمال درستتر بیان میگردد.
احتمال اول
منظور از تاریکیهای سهگانه، آمنیون، کوریون و جدار رحم است. این احتمال میتواند صحیح باشد. با توجه به آیه شش سوره زمر، خلق در بدن مادر (جنس مؤنث)، مرحله به مرحله و در تاریکی سهگانه اتفاق میافتد. لذا میتوان گفت که براساس این آیه اندامهای خاص جنس ماده، مدّنظر قرآن بوده است. همچنین به دلیل ذکر واژه «فی»، مراحل خلقت باید درون این سه تاریکی اتفاق بیفتد. خلقت رویان و سپس جنین انسان با لقاح سلولهای جنسی و تشکیل سلول تخم آغاز شده و در مرحله بعد لانهگزینی اتفاق میافتد و پس از آن به تدریج پردههای جنینی و اندامهای مختلف جنین شکل میگیرد. پس، میتوان گفت که این احتمال یکی از احتمالات قوی در این موضوع میباشد؛ زیرا مطابقت زیادی با آیه دارد. امّا منظور از این تاریکی یا ضعف نور میتواند از داخل به خارج 1. تاریکی پرده آمنیون؛ 2. کوریون و 3. تاریکی رحم باشد. به نظر میرسد که نزدیکترین احتمال بهمنظور آیه نیز همین باشد؛ زیرا در دعای عرفه، امام حسین(ع) میفرماید: «وَ اَسْکَنْتَنی فی ظُلُماتٍ ثَلاثٍ بَیْنَ لَحْمٍ وَ دَمٍ وَ جِلْدٍ». ایشان «ظلمات ثلاث» را به پوست و خون و گوشت تعبیر کردهاند. «جَلَد» به معنای پوست جدا شده از بدن نوزاد شتر است که از لحاظ علمی، منظور همان پرده آمنیون است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که منظور از پوست، پرده آمنیون و منظور از خون، پرده کوریون میتواند باشد چراکه این لایه دارای خون است و منظور از لحم میتواند رحم باشد که دارای بافت عضلانی است.
احتمال دوم
منظور از تاریکیهای سهگانه، کل رحم و پرده صفاق و بقیه جدار شکم است. این احتمال به سه دلیل چندان قوی به نظر نمیرسد.
1. پرده صفاق (غشاي نازكي که ديوارههاي حفره شكم و قسمت اعظم احشا را ميپوشاند) و لایههای شکم خاص جنس مؤنث نیست و در بدن جنس مذکر نیز دیده میشود. 2. احتمال نفوذ نور به رحم وجود دارد؛ زیرا خروجی مستقل دارد. 3. هر کدام از این سه لایه، خود دارای لایههای متعدد دیگری هستند که در این صورت تعداد لایهها از سه عدد تجاوز خواهد کرد.
احتمال سوم
رحم از لحاظ بافتشناسی دارای سه لایه است که از داخل به خارج عبارتند از: اندومتر، میومتر و پریمتر. رویان در زمان لانهگزینی در لایه اندومتر قرار گرفته و شروع به تکوین میکند. لذا اگر رحم، بهتنهایی مدّ نظر قرآن بود، میتوانست از واژه «أرحام» به جای «بطون» استفاده نماید. بهعلاوه میتوان گفت که لایه اندومتر و میومتر هر کدام دارای لایههای دیگری هستند که تعداد لایهها از سه عدد تجاوز خواهد کرد.
احتمال چهارم
در برخی از مقالات آمده است که منظور از «ظلمات ثلاث» شکم، رحم و پردههای جنینی است. اگر چنین باشد، میتوان این دو ایراد را وارد نمود که شکم خود دارای چندین لایه است که در زنان و مردان وجود دارد؛ یعنی خاص زنان نیست، همچنین شاید بتوان گفت که شکم تأثیری در حذف نور از رحم ندارد؛ چون رحم از طریق گردن رحم و واژن به محیط بیرون راه داشته و امکان نفوذ نور نیز به آن وجود دارد.
حال پس از بیان احتمالات مطرح شده درباره «ظلمات ثلاث» از دیدگاه علم جنینشناسی، میتوان گفت این دو فرضیه بیشتر تأیید میگردند که عبارتند از:
1. رحم؛ کوریون؛ آمنیون 2. رحم؛ پرده صفاق؛ بقیه جدار شکم البته از بین این دو، به نظر میرسد فرضیه اول از دوم، صحیحتر است.
رحم
رحم از لحاظ فعالیت فیزیولوژیک مکان مهمی در طی سالهایی است که زن قدرت باروری دارد. دیواره رحم شامل سه لایه است:
1. لایه اندومتر که لایه داخلی رحم بوده و خود دارای سه لایه است. لایههای سطحی و میانی اندومتر در هنگام قاعدگی ریزش میکنند که به مجموع این دو لایه، لایه کارکردی گفته میشود. عمقیترین لایه اندومتر لایه قاعدهای است که لایه کارکردی را میسازد. 2. لایه میومتر یا طبقه عضلانی رحم بسیار ضخیم بوده و از چهار لایه تشکیل شده که در جهات مختلف قرار گرفتهاند. چهار لایه عضلانی میومتر بهوسیله منطقه عروقی از هم جدا میشوند. 3. لایه پریمتر که لایه خارجی رحم را تشکیل میدهد و قسمت اعظم آن از صفاق تشکیل شده است.
پرده های آمنیون
آمنیون داخلی ترین لایه جفت است که ضخامت آن از ۰٫۰۲ تا ۰٫۰۵متفاوت است و از سه لایه تشکیل یافته است: لایه سلولهای اپیتلیوم لایه غشای پایه ضخیم، لایه استروما (بافت مزانشیمی فاقد عروق) ، و . پردهی آمنیون مایع آمنیوتیکی را فراگرفته است. پایینترین قسمت رحم در زمان بارداری با مادهای چسبناک پر میگردد که ارتباط رحم را با خارج قطع میکند؛ لذا میتواند نوعی تاریکی ایجاد نماید؛ ولی اینکه آیا این ماده چسبناک، تاریکی مطلق ایجاد میکند یا پردههای جنینی به تاریکشدن قطعی کمک میکنند، هنوز مبهم است.
شکل 1 تقسیمبندیهای مطرح شده را نمایش میدهد. شکل 2 نیز لایههای شکمی و پرده صفاق را مشخص نموده است.
اهمیت تاریکی برای جنین
هر دو طیف مرئی و نامرئی نور میتوانند اثرات سوئی بر سلول داشته باشند. این اثرات در نتیجه آسیب رساندن به DNA از طریق تشکیل دایمرهای تیمیدین و پیدایش اکسیژن فعال صورت میپذیرد، اکسیژن فعال باعث تخریب DNA ، لیپیدها و پروتئینهای سلول شده و سبب مرگ سلول یا بروز نئوپلازی در آن میشود. مطالعاتی که در خصوص تأثیر نور بر رشد و نمو جنینهای اولیه در پستانداران انجام شده، معدود و با نتایج متفاوتی همراه بوده است. در شرایط طبیعی، تخمکهای پستانداران و جنینهای آنها، هرگز در معرض نور خورشید یا نورهای مصنوعی قرار نمیگیرند و در نتیجه به نظر نمیرسد که از مکانیسمهای حفاظتی در برابر آسیبهای ناشی از تابش نور برخوردار باشند.
نور مرئی، سبب القای تولید رادیکالهای آزاد اکسیژن و القای آسیب سلولی از قبیل اکسیداسیون بازها و شکستن رشتههای DNA میشود. نور با تشکیل دایمرهای تیمیدین باعث ایجاد آسیب در DNA شده، علاوه بر آن با تولید رادیکالهای آزاد اکسیژن، موجب آسیب پروتئینها و لیپیدهای سلول خواهد شد. این آسیبها، مرگ سلولی زودرس را در پیخواهند داشت.
از مجموع این مطالعات میتوان فهمید که نور بر روند تکوین جنینهای پستانداران تأثیر نامطلوب دارد؛ ولی میزان حساسیت و قدرت تحمل و توانایی پشت سرگذاشتن آسیبهای احتمالی در جنینهای گونههای مختلف، متفاوت است. احتمال میرود که جنینها بتوانند اثرات زیانبار ناشی از تابش نور را تا وقتی که از یک آستانه بالاتر نرفته باشد با مکانیسم تغییر و تنظیم چرخه سلولی، خنثی نمایند. تاکنون اینگونه مطالعات درباره جنین انسان بسیار اندک بوده است و .
نتایج
در قسمتی از آیه شش سوره زمر «... یَخْلُقُکُمْ فی بُطُونِ أُمَّهاتِکُمْ خَلْقاً مِنْ بَعْدِ خَلْقٍ فی ظُلُماتٍ ثَلاثٍ ...» با تعبیر «ظلمات ثلاث» به دو موضوع اشاره شده است. اول اینکه جنین در سه تاریکی رشد میکند و دوم اینکه پوششهای سهگانهای جنین را فرا گرفته است.
تاکنون مطالعات معدودی در زمینه تأثیر تاریکی بر رشد جنین انجام شده؛ امّا همین تحقیقات اندک بیانگر آن است که تاریکی برای تکامل جنین ضروری است. برخی طیفهای مرئی و نامرئی بر جنین اثرات سوء برجای میگذارند که عبارت است از آسیب رساندن به DNA از طریق تشکیل دایمرهای تیمیدین و پیدایش اکسیژن فعال. لازم به یاد آوری است که اکسیژن فعال باعث تخریبDNA ، لیپیدها و پروتئینهای سلول شده و سبب مرگ سلول یا بروز نئوپلازی در آن میشود. درخصوص پوششهای دربرگیرندة جنین احتمالات متعدی مطرح است؛ ولی صحیحترین احتمال آن است که منظور از تاریکی اول، پرده آمنیون و تاریکی دوم، پرده کوریون و تاریکی سوم، جدار رحم باشد؛ زیرا دو پرده آمنیون و کوریون به یکدیگر چسبیده است و در قرون اخیر به آن پی بردهاند.
بنابراین، این دو موضوع، یعنی سه تاریکی درون رحم و لایههای سهگانه پوشاننده جنین، چون نکره و مبهم بیان شده میتواند از منظر علم، مصادیق گوناگونی داشته باشد؛ امّا آنچه حائز اهمیت است اینکه بشر در زمان نزول قرآن از ضرورت تاریکی برای رشد جنین اطّلاع نداشته و همچنین قادر به رؤیت پردههایی همچون آمنیون و کوریون نبوده است، در نتیجه این تعبیر، بیانکننده اعجاز علمی قرآن است.
اگرچه موضوع تاریکیهای سهگانه، هنوز نیازمند تحقیقات وسیعتری است و این سؤال همچنان مطرح است که هر کدام از این سه ظلمت، چه ویژگیهایی دارند که در قرآن به سه نوع تاریکی اشاره شده است. بنابراین از لحاظ علمی باید درپی یافتههای جدید بود.
منابع
1. فولادوند، محمدمهدی، 1415ق، ترجمه قرآن، چ1، تهران: دار القرآنالکریم (دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی).
2. زیدان، جرجی، تاریخ التمدن الاسلامی، بیروت: دار مکتبه الحیاه.
3. آذرنوش، آذرتاش، 1388، فرهنگ معاصر عربی– فارسی، چ10، تهران: نشر نی.
4. آلوسی، سیدمحمود، 1415ق، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، چ1، بیروت: دارالکتب العلمیه.
5. ابنفارس، احمد، بیتا، معجم المقاییس فی اللغه، بهتحقیق شهابالدین ابوعمرو، بیروت: دار الفکر.
6. ابنمنظور، محمدبنمکرم، 1414ق، لسان العرب، چ3، بیروت: دار صادر.
7. ابوحیان، محمدبنیوسف، 1420ق، البحر المحیط فی التفسیر، بیروت: دار الفکر.
8. جعفری، یعقوب، کوثر.
9. درویش، محییالدین، 1415ق، اعراب القرآن و بیانه، چ4، سوریه: دار الارشاد.
10. راغباصفهانی، حسینبنمحمد، 1412ق، المفردات فی غریب القرآن، چ1، بیروت: دارالعلم، دمشق: الدار الشامیه.
11. زبیدی، سیدمحمدمرتضی، 1965م، تاج العروس من جواهر القاموس، کویت: التراث العربی.
12. زمخشری، محمود، 1407ق، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، چ3، بیروت: دار الکتاب العربی.
13. سیدبنقطب، بنابراهیمشاذلی، 1412ق، فی ظلال القرآن، چ17، بیروت: دارالشروق.
14. طباطبایی، سیدمحمدحسین، 1417ق، المیزان فی تفسیر القرآن، چ5، قم: جامعهی مدرسین حوزه علمیه قم.
15. طبرسی، فضلبنحسن، 1377ش، تفسیر جوامع الجامع، چ1، تهران: دانشگاه تهران و مدیریت حوزه علمیه قم.
16. طوسی، محمدبنحسن، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت: دار احیاء التراث العربی.
17. فخرالدینرازی، ابوعبدالله محمدبنعمر، 1420ق، مفاتیح الغیب، چ3، بیروت: دار احیاء التراث العربی.
18. فراهیدی، خلیلبناحمد،1410ق، کتاب العین، چ2، قم: هجرت.
19. فیروزآبادی، مجدالدین محمدبنیعقوب، 2003م، القاموس المحیط، چ2، بیروت: دار احیاء التراث العربی.
20. فیومی، احمدبنمحمد، مصباح المنیر.
21. مصطفوی، حسن، 1360ش، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران: نشر کتاب.
22. مکارمشیرازی، ناصر، 1374ش، تفسیر نمونه، چ1، تهران: دار الکتب الإسلامیة.
23. هاشمی، احمد، 1380، جواهر البلاغه، ترجمه محمود خورسندی و حمید مسجدسرائی، چ2، نشر فیض.