خاصیتهای بازگشتی آسمان از منظر قرآن و علم
مقاله
چکیده
آسمان از جمله پدیدههای طبیعی است که در آیات متعددی به آن اشاره شده و خداوند به عظمت و شگفتی آن بارها اشاره مینماید. از جمله ویژگیهایی که در آیات قرآن به آسمان نسبت داده شده است، ویژگی «ذات الرجع» بودن آسمان است. اکثر مفسران واژه «رجع» را در این آیه به معنای باران دانسته اند، اما باید توجه داشت که این واژه در اصل به معنای بازگشتن یا بازگرداندن است و معنای باران به صورت مجازی به آن نسبت داده شده است. یافتههای علمی جدید نشان میدهد که پدیدههای بازگشتی متعددی در آسمان رخ میدهد. به نظر میرسد که رابطه معناداری میان وجود این پدیدههای بازگشتی و معرفی آسمان با صفت «ذات الرجع» در قرآن وجود داشته باشد که میتواند مویدی بر وجود اعجاز علمی در این کتاب شگفت انگیز باشد.
مقدمه
خداوند در آیه 11 سوره طارق به یکی از ویژگیهای شگفت انگیز آسمان اشاره نموده، میفرماید: «وَالسَّمَاء ذَاتِ الرَّجْعِ» سوگند به آسمان که دارای رجع است. رجع در لغت به معنای بازگشتن و بازگرداندن است. ذات مؤنث «ذو» به معنای صاحب است (قرشی، 1371: ج3، ص30) بنابراین معنای آیه چنین است: سوگند به آسمان دارای بازگشت یا بازگرداندن. به نظر میرسد که خداوند متعال با نوعی ابهام به بیان خاصیت یا خاصیتهایی از آسمان پرداخته که در آن نوعی بازگشت یا بازگرداندن وجود دارد. اما سوال اینجاست که این بازگشتن و بازگرداندنی که در آسمان است و آیه از آن سخن میگوید، به چه معناست؟ این چه خاصیتی است که خداوند، آسمان با تمام شگفتیهایش را با آن توصیف کرده و به چنین آسمانی سوگند یاد میکند؟ منظور از سماء در این آیه کدام آسمان است؟ آیا یافتههای علمی کنونی، وجود خاصیت یا خاصیتهای بازگشتی را برای آسمان تایید میکند؟ اکثر مفسران رجع را به معنای باران دانسته اند (طبرسی، ج10، ص716) اما در عین حال احتمالات دیگری را نیز در خصوص معنای رجع و خاصیت بازگشتی آسمان بیان کرده اند. جالب اینجاست که مترجمان نیز در ترجمه این آیه به نتیجه یکسانی نرسیده و ترجمههای متفاوتی ارائه کرده اند:
- ترجمه فولادوند: سوگند به آسمان بارشانگيز.
- ترجمه مجتبوی: سوگند به آسمان بازگردنده.
- ترجمه فارسى: به آسمان كه بازگرداننده (آب به صورت باران) است، سوگند.
- ترجمه مشكينى: سوگند به آسمان داراى بازگشت.
- ترجمه احسن الحديث: قسم به آسمان كه ستارگان را بر مىگرداند.
- ترجمه روشن: و آسمان كه صاحب برگردانيدن است.
- ترجمه معزى: سوگند به آسمان داراى برگشت يا باران.
- ترجمه روان جاوید: سوگند به آسمان كه صاحب باز گشتن است.
با توجه به آنچه که گفته شد، در این نوشتار درصدد آنیم که درباره خاصیت ذات الرجع بودن آسمان موشکافی کرده و انواع احتمالات ممکن درباره آن را بررسی نماییم و در نهایت به ارزیابی میزان صحت و سقم این احتمالات و تطابق آنها با یافتههای علمی جدید بپردازیم. بدین منظور ابتدا باید به بررسی الفاظ مهم و کلیدی آیه که میتوانند نقش تعیین کننده ای در فهم پدیدههای علمی مطرح در آیه داشته باشند، بپردازیم. از جمله مهمترین الفاظی که تبیین مفهوم دقیق آن برای فهم این آیه ضروری به نظر میرسد، واژه «سماء» و «رجع» است.
معنای «سماء» در لغت
واژه «سماء» از ریشه «س-م-و» به معنای بلندی، ارتفاع و رفعت است (فراهیدی، ج7، ص318؛ ابن فارس، ص490؛ ابن منظور، ج14، ص397؛ زبیدی،38، ص301). «سماء» به صورت مونث و مذکر هر دو به کار میرود و همچنین برای مفرد و جمع نیز میتواند یکسان استعمال شود. علت این امر را چنین گفته اند که چون «سماء» از اسماء جنس است، استعمال آن با مفرد و جمع و نیز مونث و مذکر جایز است (راغب اصفهانی،ص427؛ نک. زبیدی، ج38، ص302). فراهیدی (ج7، ص318) «سماء» را به معنای سقف هر چیز و هر خانهای میداند. جوهری (ج7، ص231) میگوید: «سماء» که به صورت مذکر و مؤنث به کار رفته و جمع آن «سماوات» و «اسمیة» است، هر آن چیزیست که بر فراز تو قرار گرفته و بر تو سایه میافکند و از این باب است که به سقف خانه «سماء» گفته میشود. راغب اصفهانی (ص427) «سماء»ِ هر چیز را بالای آن میداند و میگوید که هر «سماء» نسبت به آنچه پایین آن است، «سماء» و نسبت به آنچه که بالای آن قرار میگیرد، «ارض» محسوب میشود. اما «سماء» معروف همان «سماء»ی است که بر زمین سایه افکنده است (زبیدی، ج38، ص301). به گفته ابن فارس(ص490) عرب به هر چیز بلند مشرف و مسلط، «سماء» میگوید، حتی پشت اسب و گیاهان را نیز «سماء» خوانده است. تسمیه گیاه به «سماء» یا به این دلیل است که گیاه از باران که خود «سماء» است، ایجاد میشود و یا به این دلیل است که گیاه از زمین ارتفاع میگیرد (راغب، ص427). علاوه بر این، به ابر (ابن فارس، ص490) و باران (جوهری، ج7، ص231؛ ابن فارس، ص490) نیز «سماء» گفته میشود. مصطفوی (ج5، ص218) میگوید: اصل واحد در این ریشه، آن چیزی است که مرتفع و بلند است و بالای شئ دیگری و محیط بر آن قرار میگیرد. این لغت برگرفته از آرامی، سریانی و عبری است که در عربی به صورت «سماء» به کار رفته است. در نمودار معنای کلی و مصادیق متعددی که در لغت برای واژه «سماء» بیان شده، آمده است.
بدین ترتیب، باید گفت که واژه «سماء» از گستره معنایی وسیعی برخوردار است و میتواند مصادیق متعددی را در بر گیرد. بنابراین، با توجه به اینکه جو زمین، کرات آسمانی و فضای بین آنها، بر فراز زمین و مشرف و مسلط بر آن قرار گرفتهاند، میتوانند از جمله مصادیق «سماء» به شمار روند. در کل چنین به نظر میرسد که معنای «سماء» همان رفعت و بلندی است، ولی با توجه به قرائن ممکن است، مجازاً در معانی مختلف به کار رود.
در نمودار زیر خلاصهای از آراء لغویون در رابطه با واژه «سماء» مطرح شده است.
معانی سماء در لغت | لغت شناسان |
---|---|
سقف هر چیزی و هر خانهای | فراهیدی، ج7، ص318؛ ابن منظور، ج14، ص397؛ زبیدی، ج38، ص301 |
هر چه بالاتر قرار گرفته و سایه میافکند | جوهری، ج7، ص231؛ ابن منظور، ج14، ص397؛ زبیدی، ج38، ص301 |
بالای هر چیز | راغب اصفهانی، ص427؛ ابن منظور، ج14، ص397 |
هر چیز بلند مشرف و مسلط | ابن فارس،ص490 |
سقف خانه | ابن فارس،ص490؛ جوهری،7، ص231؛ ابن منظور، 14، ص397 |
پشت اسب | ابن فارس، ص490؛ جوهری، ج7، ص231؛ ابن منظور، ج14، ص397؛ زبیدی، ج38، ص301 |
گیاه | ابن فارس، ص490؛ راغب اصفهانی، ص427؛ ابن منظور، ج14، ص397 |
ابر | ابن فارس، ص490؛ ابن منظور، ج14، ص397؛ زبیدی، ج38، ص303 |
باران | جوهری، ج7، ص231؛ ابن فارس، ص490؛ راغب، ص427؛ ابن منظور، ج14، ص397؛ زبیدی، ج38، ص303 |
همان سمائی است که بر زمین سایه افکنده | زبیدی، ج38، ص301 |
«س-م-و» به معنای بلندی، ارتفاع و رفعت | فراهیدی، ج7، ص318؛ ابن فارس، ص490؛ ابن منظور، ج14، ص397؛ زبیدی، ج38، ص301 |
آنچه مرتفع، بلند و محیط بر شئ دیگر است. | مصطفوی، ج5، ص218 |
مصادیق «سماء» در آیات
همانطور که در بررسی لغوی واژه «سماء» اشاره شد، این واژه دارای گستره معنایی وسیع و مصادیق متعددی است. از این رو، برای تعیین مصداق دقیق آن در هر آیه باید به قراین موجود و سیاق آیات توجه نمود. «سماء» و جمع آن «سماوات» جمعا 310 بار در قرآن [۱] به صورت معرفه و نکره به کار رفته است که میتوان موارد کاربرد آن در آیات را به چهار دسته زیر تقسیم کرد:
- «السماء» گاه به معنای جو، ابر و باران به کار رفته است. در این باره میتوان به آیاتی اشاره کرد که درباره نزول باران از آسمان سخن میگوید.
برخی برآنند که چون باران از ابر فرو میریزد و عرب نیز به ابر «سماء» میگوید، در اینگونه آیات، مراد «ابر» است(طبرسی، ج1، ص451). در حالیکه هیچ مانعی ندارد که منظور از این «سماء» را کمی گسترده تر در نظر گرفته و آسمانی که ابر در آن قرار دارد، یعنی جو زمین را، مصداق آن بدانیم، چنانکه برخی بر این باورند (مکارم، ج1، ص121؛ جعفری، ج1، ص183). اما در برخی از آیات نیز میتوان با استفاده از قرینههایی مشخص کرد که مراد الهی «جو زمین» است:
همانطور که میبینیم در این آیه سخن از آسمانی است که ابرها در آن قرار دارند، بنابراین مصداقی به جز جو زمین را نمیتوان برای آن در نظر گرفت. در آیاتی نظیر آیه زیر نیز مفسران غالباً مراد از «سماء» را باران دانستهاند (طبرسی، ج4، ص428)، گرچه برخی نیز در معنای آن ابر و آسمان را ذکر کردهاند. [۲]
- «السماء» گاه به معنای اجرام آسمانی (صادقی تهرانی، ج20، ص167؛ مغنیه، ج5، ص346؛ مدرسی، ج8، ص113) یا فضای حاوی آنها (رضایی اصفهانی، ص135) به کار رفته است.
البته شاهد قرآنی صریحی مبنی بر اینکه میتوان اجرام آسمانی را نیز مصداقی از «سماء» دانست، وجود ندارد و معمولاً به فضای حاوی این کرات، «سماء» اطلاق شده است. تنها در آیات معدودی مانند آیه 65 سوره حج (صادقی تهرانی، ج20، ص167؛ مغنیه، ج5، ص346؛ مدرسی، ج8، ص113؛ طیب، ج9، ص335) و 11 سوره فصلت (مکارم، ج1، ص166) برای واژه «سماء»، معنای کرات آسمانی مطرح شده است که در این آیات نیز اشاره مستقیمی به کرات آسمانی نشده و برخی از مفسران با توجه به مضمون کلی آیه این معنا را از لفظ «سماء» استنباط کرده اند:
چنانکه ملاحظه میشود در این آیه اشاره صریحی به اجرام آسمانی نشده و به نظر میرسد که این دیدگاه به دلیل آن مطرح شده که در آیه، بحث از افتادن آسمان بر روی زمین است و از آنجا که نمیتوان تصویر روشنی از افتادن فضای خالی بر زمین تصور نمود، به ناچار «السماء» را به معنای خود اجرام آسمانی گرفتهاند. درحالیکه هیچ مانعی ندارد که آسمان را در این آیه به همان معنای وسیع خود یعنی فضایی که دربردارنده اجرام آسمانی است -البته به علاوه محتویات آن- در نظر بگیریم. اما در برخی از آیات «سماء» به صراحت به معنای فضای حاوی اجرام آسمانی معرفی میشود:
در مورد معنای «بُرُوج» دو نظر اصلی مطرح است: برخی از مفسران منظور از آن را ستارگان یا ستارگان درخشان دانستهاند (نک. طوسی، ج7، ص503؛ نک. طبرسی، ج7، ص279؛ نک. فخررازی، ج24، ص479؛ طباطبایی، ج15، ص235) و برخی نیز مراد از آن را منازل خورشید و سیارات که همان برجهای دوازده گانه است، میدانند (طوسی، ج7، ص503؛ طبرسی، ج7، ص279؛ فخررازی، ج24، ص479؛ طباطبایی، ج15، ص235) که در صورت دوم نیز منظور، مجموعهای از ستارگان است که از دید ما شکل خاصی را ایجاد مینمایند. بنابراین میتوان گفت که این آیه به صراحت «السماء» را به عنوان فضای حاوی ستارگان، خورشید و ماه معرفی مینماید.
- «السماء» گاه به معنای آسمان معنوی به کار رفته و این در صورتی است که در آیه «سماء» به عنوان مکانی برای پدیدههای فرامادی مطرح شده باشد.البته مفسران تعابیر متفاوتی همچون مقام قرب و حضور (طباطبایی، ج16، ص248؛ مکارم، ج6، ص170)، عوالم بالا و روحانی (ابن عاشور، ج8، ص96) و بهشت (قرشی، 1377: ج3، ص408) برای اینگونه کاربرد واژه «سماء» استعمال کردهاند که همگی تحت عنوان آسمان معنوی قابل جمع است.
- «السماء» گاه میتواند دربردارنده تمامی آسمانها باشد. همانطور که گفته شد، «سماء» اسم جنس است و وقتی به صورت معرفه با الف و لام به کار میرود، یا افاده عموم کرده و میتواند دربردارنده تمامی آسمانها باشد یا اشاره به آسمان مشخصی دارد که از قرائن و سیاق کلام به دست میآید. در این حالت الف و لام به ترتیب الف و لام جنس یا عهد است که هر کدام معنای متفاوتی برای «سماء» ایجاد مینمایند:
- الف و لام جنس: در این حالت «الف و لام» «السماء» میتواند الف و لام استغراق حقیقی باشد که تمام آسمانها را شامل شود و یا میتواند الف و لام حقیقت باشد و اشاره به ماهیت و حقیقت «سماء» داشته باشد. این حالت معمولا هنگامی است که «السماء» به صورت مطلق و در مقابل «ارض» استعمال شده که در این صورت افاده عموم کرده و میتواند دربردارنده تمامیآسمانها باشد. برخی از مفسران برآنند که در اینگونه آیات «السماء» به علاوه «الارض» معادل و تشکیل دهنده کل هستی و کائنات است (صادقی تهرانی، ج16، ص90؛ طیب، ج9، ص137) و بنابراین باید گفت که «السماء» به تنهایی میتواند به معنای هر آنچه غیر زمین است، باشد.
- الف و لام عهد: در این حالت در غالب موارد الف و لام عهد ذهنی است و منظور از «السماء» با توجه به قرائن موجود در آیه برای مخاطب مشخص میشود. هر سه کاربرد پیشین برای «السماء» -که بیان شد- را میتوان جزء این دسته به شمار آورد.
واژه «السماوات» که جمع «سماء» است، نیز بیشتر به صورت معرفه و در مقابل «ارض» به کار رفته و مراد از آن تمامی آسمانهای موجود است، زیرا به کار بردن الف و لام با کلمات جمع افاده عموم مینماید. (سیوطی، ج1، ص631) حال پس از بیان انواع مصادیق سماء در آیات قرآن این سوال مطرح میشود که «السماء» در آیه مورد نظر ما یعنی آیه 11 سوره طارق، دلالت بر کدام آسمان دارد. در پاسخ باید گفت که از آنجا که سماء در این آیه به صورت مفرد و با الف و لام آمده است، میتوان احتمالات مختلفی از جمله جو زمین، اجرام آسمانی یا فضای حاوی آنها یا تمامی آسمانها را برای آن مطرح نمود. اما آنچه که برای تعیین مصداق مناسب واژه «سماء» باید مورد توجه قرار گیرد، معنایی است که از واژه «رجع» استنباط میشود. به عبارت دیگر باید در میان مصادیق مختلف سماء به دنبال آن سمائی باشیم که به نوعی دارای ویژگی «رجع» است. بدین منظور لازم است که واژه «رجع» را در لغت و تفاسیر بررسی کرده و به تحلیل اقوال گفته شده درباره آن بپردازیم.
معنا و مصادیق «رجع»
واژه «رجع» از ریشه «ر،ج،ع» است که بر بازگرداندن و تکرار دلالت میکند (ابن فارس، ص443) اصل این ماده به معنای بازگشت به مکان، صفت، حالت، عمل یا قول پیشین است (مصطفوی،ج4، ص59). از این ماده، مصدر رجوع به معنای بازگشتن به صورت لازم و مصدر رجع به معنای بازگرداندن به صورت متعدی به کار رفته است. (راغب، ص342؛ ابن منظور، ج8، ص114) اما برخی از مفسران معتقدند که مصدر رجع به هر دو صورت لازم و متعدی در قرآن استعمال شده است. (فخرالدین رازی، ج28، ص125؛ ابن عاشور، ج26، ص233؛ قرشی، 1371: ج3، ص56) البته علاوه بر معنای مصدری واژه رجع، دو معنای باران (فراهیدی، ج1، ص225؛ ابن فارس ؛ راغب، ص342؛ ابن منظور، ج8، ص114؛ طریحی، ج4، ص333) و گیاهان بهاری (فراهیدی، ج1، ص225) نیز برای این واژه مطرح شده است. مشتقات مختلف ماده رجع در آیات قرآن کریم 104 بار به کار رفته است که از این میان، فعل مجرد «رَجَعَ، یَرجِع»، 36 بار به صورت لازم و 12 بار به صورت متعدی استعمال شده است. مصدر «رَجع» نیز سه بار در آیات قرآن به کار رفته که یک بار آن به صورت متعدی و دو بار دیگر ، هم لازم و هم متعدی گفته شده است. در میان مفسران و صاحبنظران اقوال و آراء گوناگونی درباره معنا و مصادیق واژه «رجع» و به طور کلی «ذات الرجع» بودن آسمان مطرح است که هر کدام به یکی از دو معنای بازگشتن یا بازگرداندن در این واژه مربوط میشود. در اینجا به اختصار این آراء را مورد بررسی قرار داده و یافتههای علمی مرتبط با هر یک را بررسی مینماییم:
- بیشتر مفسران واژه «رجع» را به معنای باران دانسته (نک.طوسی، ج10، ص326؛ طبرسی، ج10، ص716؛ نک.طباطبایی، ج20، ص261؛ مکارم، ج26، ص372؛ مقاتل بن سلیمان، ج4، ص660؛ نک. فخرالدین رازی، ج31، ص122) و گفتهاند که خداوند در این آیه به آسمانی که باراندار و یا حامل باران است، سوگند خورده است. البته باید توجه کرد که چنانچه گفته شد، «رجع» در اصل به معنای باز گشتن و برگرداندن است و کلام بزرگانی که رجع را به معنای باران دانسته اند، صراحت دارد که رجع اسمی نیست که برای باران وضع شده باشد بلکه اطلاق آن بر باران بر سبیل مجاز است (فخر الدین رازی، ج31، ص122) و این یا از آن جهت است که باران هر سال در فصل خاص خود باز میگردد و بارشها تکرار میشود و یا از آن روست که باران آبی است که در اثر بخار آب دریاها به آسمان رفته و آسمان دوباره این آب را به زمین برمیگرداند (فخر الدین رازی، ج31، ص122؛ مکارم، ج26، ص372)
- برخی از مفسران این احتمال را نیز مطرح کرده اند که ذات الرجع بودن آسمان به معنای خیر و نعمت رساندن آن است، زیرا به تناوب و به مرور زمان خیر، نعمت و ارزاق مردم را میرساند. (نک.طوسی، ج10، ص326؛ نک.طبرسی، ج10، ص716؛ نک.فخرالدین رازی، ج31، ص122)
- برخی منظور از رجع را خورشید و ماه و ستارگان دانسته اند که متناوباً در آسمان طلوع و غروب مینمایند. (نک.طوسی، ج10، ص326؛ نک.طبرسی، ج10، ص716؛ طباطبایی، ج20، ص260؛ نک.فخرالدین رازی، ج31، ص123) به عبارت دیگر این دسته از مفسران رجع را به غروب و سپس طلوع و بازگشت مجدد اجرام آسمانی نسبت داده و میگویند خداوند به آسمان دارای خورشید و ماه و ستارگان سوگند خورده است. البته همانطور که میدانیم طلوع و غروب ستارگان و رجع آنها در این مسیر، خصوصیتی نیست که بتوان به خود ستارگان نسبت داد، چرا که این مساله در اثر حرکت وضعی زمین به وجود آمده و ناظر زمینی چنین حس میکند که ستارگان طلوع و غروب میکنند و دوباره به جایگاه اولیه شان باز میگردند، درحالیکه در واقعیت چنین اتفاقی نمیافتد. از این رو به نظر میرسد که نمیتوان «ذات الرجع» بودن آسمان را به چنین خصوصیت مجازیی نسبت داد. البته اینکه خورشید و ماه و ستارگان هر یک در مدار خود حرکت کرده و به جایگاه اولیه شان بازگشت میکنند، امری است که از نظر علمی به اثبات رسیده است، از این رو شاید بتوان گفت که ذات الرجع اشاره به این ویژگی اجرام آسمانی است که هر یک در مدار خود حرکتی منظم، حساب شده و متناوب داشته و به جایگاه قبلی خود باز میگردند. برخی مفسران معاصر نیز با توجه به این یافتههای ثابت شده علمی، همین دیدگاه را پذیرفته و رجع را مربوط به حرکت منظم تمامی اجرام آسمانی در مدارهای خود دانسته اند (مکارم، ج26، ص373؛ مترجمان، ج18، ص23؛ حسینی همدانی، ج18، ص86)
- دسته ای از مفسران رجع را به معنای فرشتگان دانسته اند که اعمال بندگان را با خود باز میگردانند (نک.آلوسی، ج15، ص311؛ نک.ابوحیان، ج10، ص452؛ نک.مترجمان، ج18، ص23).
- دیدگاه دیگری نیز درباره ذات الرجع بودن آسمان در تفاسیر مطرح شده است و آن بازگشتن آسمان به حالت اولیه آن یعنی دخان و گاز است (طیب، ج14، ص79؛ طالقانی، ج3، ص335) زیرا آسمان در ابتدای امر به صورت دود و دخان بوده «ثُمَّ اسْتَوى إِلَى السَّماءِ وَ هِيَ دُخانٌ» (فصلت/11) «سپس آهنگِ [آفرينشِ] آسمان كرد، و آن بخارى بود» و در آخر امر هم به همان صورت اولیه باز میگردد، چنانکه خداوند مي فرمايد: «يَوْمَ نَطْوِي السَّماءَ كَطَيِّ السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ كَما بَدَأْنا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعيدُهُ...» (أنبياء/104) روزى كه آسمان را همچون در پيچيدن صفحه نامهها در مىپيچيم. همان گونه كه بار نخست آفرينش را آغاز كرديم، دوباره آن را بازمىگردانيم.
نتیجهگیری
خداوند متعال در آیه 11 سوره طارق، آسمان را دارای خاصیت بازگشتی معرفی مینماید. هرچند به دقت نمیتوان گفت که منظور خداوند از «ذات الرجع» بودن آسمان چیست، اما میتوان نشان داد که در آسمان پدیدههای بازگشتی متعددی اتفاق میافتد که ممکن است هر یک از آنها و یا همگی آنها مورد نظر الهی باشند. به عبارت دیگر باید گفت که از دیدگاه علمی رابطه معناداری میان آسمان و خاصیتهای بازگشتی وجود دارد و چه منظور از آسمان جو زمین باشد و چه کل فضا، میتوان خاصیتهای بازگشتی متعددی را برای آسمان برشمرد. از جمله مهمترین این خاصیتها میتوان به چرخه آب و هوا، چرخه آب، چرخه تشکیل باد، بازگشت امواج رادیویی توسط لایه یونسفر جو، بازتاب تابش خورشید از جو و بازتاب تابش زمین از جو و همچنین چرخه تحول ستارگان و حرکت چرخشی همه اجرام آسمانی اشاره کرد.