بعد روحانی انسان
بیان ایده
از این آیه استنباط میشود که انسان دارای دو بعد جسمانی و روحانی است که امروزه علم طب نیز بدان رسیده و اقرار دارد. به این معنا که بعد جسمانی انسان که متشکل از سلولها و نسوج بدن است، به مرور زمان با سلولهای جدید جایگزین میشود و در واقع دائماً در حال تغییر است. در حالی که بُعد ثابت و غیر قابل تغییر آدمی همان روح یا بُعد غیر جسمانی اوست.
از مهمترين مباحثی كه در آفرينش انسان مطرح میشود، ابعاد وجودی انسان است. چرا كه انسان شناسی با رهيافت دينی، بدون توجه به اين مهم بیمعنی خواهد بود و از طرفی، نگاه اندیشمندان اسلامی نیز نسبت به آفرينش انسان بيشتر ناظر به همين بحث است.
افزون بر اين، آفرينش انسان در بينش قرآن زمانی كامل و نهايی است كه افزون بر بُعد جسمانی، واجد بُعد روحانی خويش نیز شده باشد؛ آنجا كه قرآن ميفرمايد: "فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِين".
در حقيقت آیه شریفه به اين نکته اشاره دارد كه انسان دارای آفرينش جسمانی و روحانی است، به عبارت ديگر، او موجودی مركب و دو بُعدی است.
مطهري برآنست که در مركب بودن شخصيت انسان ترديدی وجود ندارد و همه به نحوی بر اين امر صحه گذاشته و دو بعدی بودن وجود انسان را قبول دارند. او میگويد:
«اين مطلب را كه انسان يك شخصيت مركب دارد، اديان و فلسفهها تأييد كردهاند، علماء و روانشناسها تأييد كردهاند و یک مطلبي است كه قابل بحث نيست. يعني قابل ترديد نيست كه انسان يك شخصيت مركب است، يك موجود مركب است».
وی در راستای اثبات آفرينش انسان به عنوان موجود مركب و واجد بُعد جسمانی و روحانی، به آیه مورد بحث ما نیز استناد کرده است [۱].
تصور روانشناسان از انسان (بدن، فکر، روح و روان)
هم چنين در ذيل آيه
كه در ضمن آن اعتراض ملائكه نسبت به سجده بر آدم به عنوان موجود شر محض و خون ريز مطرح شده و بيانگر بُعد جسماني اوست، براي تبيين بُعد روحانی انسان، میآورد:
«خداوند ملائكه را [پس از توصيف انسان به خونريزي] تخطئه نكرد و نگفت كه دروغ ميگویيد. بلكه فرمود" وراي آنچه شما ميدانيد، من چيزها ميدانم". شما يك طرف سكه را خواندهايد. شما عارف به حقيقت موجودی كه من میخواهم بيافرينم نيستيد و حد شما كمتر از آنست كه او را بشناسيد، او برتر و بالاتر است» [۲].
به هرصورت، در جهان امروز اصل مسئله دو بعدی بودن انسان مورد قبول بسیاری از دانشمندان است.
بررسی لغوی و تفسیری
کلمات اصلی
- سَوَّيْتُهُ: تسویه یک چیز به معنی آن را معتدل و برابر نمودن است [۳]
- نفخ: از ن- ف- خ به معنی دميدن [۴]
اهداف و روش تحقیق
با توجه به آیه 29 سوره حجر، روح منسوب به خدا در انسان دمیده شده است. اما آيا انسان جسدی بود كه در آن روح دميده شد و زنده گرديد و يا مراد از نفخ روح، اعطاء تفكّر و اختيار به او بود كه با آن، لياقت یافت خليفة الهى گردد؟ روشن است كه نفخ روح، دميدن معنوى و نفخ ویژهای است. از این رو، قرآن مجيد پس از اشاره به ساخته شدن جسم، پیوستن روح را به آن بیان میکند.
انسانها از زمانهای گذشته علاقه خود را به شناخت ویژگیهای روحی افراد نشان دادهاند و همیشه در پی کشف ناشناختهها بودهاند[۵]. تاکنون مطالعات بسیاری در شناخت ویژگیهای روحی و روانی انسان و تجزیه و تحلیل رفتارهای او صورت گرفته است. امروزه پزشکان با شناخت ویژگیهای روحی افراد قادر به درمان بسیاری از بیماریهای روحی و روانی هستند [۶]، ولی تاکنون کسی به ماهیت روح انسان پی نبرده است. به هر صورت برای اظهار نظر دقیقتر علمی درباره اعجاز این آیه شریفه لازم است به سؤالات مطرح شده در دو حوزه قرآنی و علمی پاسخ گفت.
آیات مرتبط
سوالات تحقیق
- با توجه به آیه 29 سوره حجر، آيا وجود انسان به صورت جسدى بوده که با دميده شدن روح منسوب به خدا در آن زنده گرديده و يا مراد از نفخ روح اعطاء تفكّر و اختيار به انسان است؟
- با توجه به آیه "وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَ ما أُوتيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلاَّ قَليلاً"[۷]، آیا سخن گفتن از روح که از امر پروردگار محسوب شده، ممکن است و علم بشر چه مقدار از ناشناختههای روح را دریافته است؟
- آیا مراد از نفخه روح همان هستی بخشی به انسان است؟
- با توجه به این آیه شریفه: "اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حينَ مَوْتِها وَ الَّتي لَمْ تَمُتْ في مَنامِها فَيُمْسِكُ الَّتي قَضى عَلَيْهَا الْمَوْتَ وَ يُرْسِلُ الْأُخْرى إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى..."[۸]، آیا خواب دیدن انسان به علت مفارقت روح است ؟ ارتباط او با روح جدا شده از جسم چگونه است؟
- آیا ترکیب اضافی "روحی" (روح من) که مانند تعبیر" ماه خدا" که برای تعظیم شأن ماه رمضان است، تنها در بیان عظمت و مقام انسان در مقابل ملائکه وسایر مخلوقات است یا نمایانگر برتری او به سبب قدرت ویژه اختیار و عقل انسان است؟
- آیا عبارت "احسن تقویم" در سوره طین که برای خلقت انسان یاد شده، به علت ویژگی خاص "نَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي" است؟
- آیا با توجه به آیات فوق میتوان گفت که مراحل خلقت اولیه انسان الف) کونیت (وجود یافتن) ب) تسویه (به صورت انسان در آمدن) ج) صاحب روح شدن است؟
- آیا در کتب ادیان دیگر نیز مسائل مرتبط به روح آمده است؟
- آیا سؤال از جنس روح پرسش از یک امر فراتر از علم بشری است؟
- آیا سایر مخلوقات مانند حیوانات و گیاهان دارای روح هستند؟ اگر چنین است، جنس و ماهیت روح آنها با انسان چه تفاوتی دارد؟
- با قیاس جامعی در تفاوت معنایی تعبیر روح در علوم دینی، روانشناسی، پزشکی و... چگونه میتوان به درک صحیحتری از حقیقت روح رسید؟
- آیا جایگاه روح همان مرکز احساسات و قلب میباشد یا مرکز فرماندهی مغز است یا مکانی جسمانی نمیتوان برای آن در نظر گرفت؟
- چه ارتباطاتی میان سیستم لیمبیک[۹]مغز، رفتار های روانی انسان و روح وجود دارد؟
پانویس و منابع
- ↑ مطهری، گفتارهای معنوی،ص 33
- ↑ مطهری، آشنايی با قرآن، 2/106-107
- ↑ راغب اصفهانی،ص 440
- ↑ همو،ص 816
- ↑ Bremmer, 1987
- ↑ Glover, 2007
- ↑ هَلْ أَتَىٰكَ حَدِيثُ ٱلْجُنُودِآیا داستان لشکرها به تو رسیده است،آیه 17 سوره بروج
- ↑ ٱللَّهُ يَتَوَفَّى ٱلْأَنفُسَ حِينَ مَوْتِهَا وَٱلَّتِى لَمْ تَمُتْ فِى مَنَامِهَا فَيُمْسِكُ ٱلَّتِى قَضَىٰ عَلَيْهَا ٱلْمَوْتَ وَيُرْسِلُ ٱلْأُخْرَىٰٓ إِلَىٰٓ أَجَلٍ مُّسَمًّى إِنَّ فِى ذَٰلِكَ لَءَايَٰتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَخداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض میکند، و ارواحی را که نمردهاند نیز به هنگام خواب میگیرد؛ سپس ارواح کسانی که فرمان مرگشان را صادر کرده نگه میدارد و ارواح دیگری را (که باید زنده بمانند) بازمیگرداند تا سرآمدی معیّن؛ در این امر نشانههای روشنی است برای کسانی که اندیشه میکنند!آیه 42 سوره زمر
- ↑ limbic
1. قرآن کریم ترجمه فولاد وند
2. راغب اصفهانی،حسین، مفردات الفاظ القرآن، تحقیق صفوان عدنان داودی، دار القلم، دمشق
3. مطهری، مرتضی، آشنايي با قرآن، صدرا، چاپ سوم، تهران، 1364ش
4. مطهری، مرتضی، گفتارهاي معنوي، صدرا، تهران
5. Bremmer, J.N., The early Greek concept of the soul, Princeton University Press, 1987
6. Glover, E., Psycho-Analysis, Read books, 2007