آب؛ منشأ حیات از نگاه قرآن و علم

از شبکه نخبگان و قرآن‌کاوی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
أَوَلَمْ يَرَ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓا۟ أَنَّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَٰهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ ٱلْمَآءِ كُلَّ شَىْءٍ حَىٍّ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ
آیا کافران ندیدند که آسمانها و زمین به هم پیوسته بودند، و ما آنها را از یکدیگر باز کردیم؛ و هر چیز زنده‌ای را از آب قرار دادیم؟! آیا ایمان نمی‌آورند؟!
آیه 30 سوره انبیاء

چکیده

موضوع بررسی شده در نگارش حاضر، مسئله پیدایش موجودات زنده از آب است. این موضوع به‌عنوان یکی از اعجازهای علمی قرآن از دو منظر علم نوین زیست‌شناسی و آیات قرآن کریم بررسی خواهد شد. آیه 30 سوره انبياء «... وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلَّ شَيْ‏ءٍ حَيٍ...»‏ ناظر بر این مطلب است که هر چيز زنده‌‏اى از آب پديد آمده است.

مقدمه

مسأله چگونگی پیدایش حیات بر این کره خاکی همواره یکی از دغدغه‌های ذهن بشر بوده است. این سؤال که نخستین موجود زنده چه بوده و از چه ماده‌ای به‌وجود آمده، متخصصان علوم مختلف را بر آن داشته تا برای یافتن نشانه‌های حیات بر روی زمین، تحقیقات وسیعی انجام داده و به طرح احتمالات متعدّد در این زمینه بپردازند.

پژوهشگران علوم قرآنی نیز با تدّبر در آیات، به وجود برخی اشارات درخصوص ماده حیات‌بخش (آب) در قرآن اذعان داشته و انطباق آیات با دست‌آوردهای علمی جدید را از جنبه‌های اعجاز علمی قرآن برشمردند. از این‌رو، با هدف بررسی بعد دیگری از ابعاد اعجاز قرآن به تفحص در بخشی از آیه 30 سوره انبیاء «... وَ جَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كلَ شىْءٍ حَىٍّ ٍ..» پرداخته خواهد ‌‌‌شد.

بررسی لغوی و تفسیری

ماء

واژه «ماء» از ریشه «م-و-ه»، جمع آن میاه[۱] و أمواه[۲] و احتمالاً امواء[۳] است. این واژه به معنای آب[۴]و نوشیدنی است[۵][۶] . این لغت در اصل به معنی «هر مایعی» یعنی غیر جامدی است چه آب مطلق باشد یا مضاف؛ ولی هنگامی که به‌صورت مطلق استفاده ‌‌شود، مقصود آب خالص است[۷] . همچنانکه واژه «ماء» در قرآن کریم 63 بار به‌کار رفته و با توجه به قرائن موجود در آیات به معانی گوناگونی، مانند آب خالص؛ آب چاه؛ آب چشمه و رود؛ آب دریا؛ آب وضو و ... تفسیر شده است.

حیّ

«حیّ» از ریشه «ح-ی-و» است [۸] [۹]. این ریشه، در لغت دو اصل دارد: یکی متضاد مرگ است که «حیاه و حَیَوان» نام دارد و نقیض «مَوت و مَوَتَان» است و دیگری «استحیاء»، یعنی متضاد وقاحت است. «حیّ» به باران اطلاق می‌‌شود؛ زیرا زمین را زنده می‌‌کند[۱۰] . همچنین به معنای «قبیله‌ای از قبایل عرب است[۱۱] [۱۲]. «حیّ» متضاد «میّت» است و بر هر متکلم ناطقی و گیاه تازه‌ای که تکان می‌‌خورد، نیز اطلاق می‌‌شود. «طریق حیّ» به ‌معنای راه آشکار است. جمع آن «أحیاء» است» [۱۳].

لفظ «حیّ» 9مرتبه و جمع آن «أحیاء» پنج مرتبه در قرآن به کار رفته است. «حیّ» در برخی آیات به‌ صفتی از اوصاف خداوندی، مانند آیه «اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ» و در برخی دیگر به زندگان و زنده‌شدن انسان، مانند آیات «... لِيُنْذِرَ مَنْ كانَ حَيًّا» و «... إِذا ما مِتُّ لَسَوْفَ أُخْرَجُ حَيًّا» و در بعضی دیگر، به هر چيز زنده‏اى «... وَ تُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَ تُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ ...» اشاره دارد؛ ولی حائز اهمیت است که صرفاً در آیه سی، سوره انبیاء به پديد‌آمدن چیزهای زنده از آب تصریح دارد. همچنین گفتنی است لفظ «حَیَوان» یک‌بار در قرآن، در ضمن آیه 64 سوره عنکبوت به‌منظور «مبالغه در حیات» مصطفوی، [۱۴] به‌کار رفته است.

وَمَا هَٰذِهِ ٱلْحَيَوٰةُ ٱلدُّنْيَآ إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ وَإِنَّ ٱلدَّارَ ٱلْءَاخِرَةَ لَهِىَ ٱلْحَيَوَانُ لَوْ كَانُوا۟ يَعْلَمُونَ
این زندگی دنیا چیزی جز سرگرمی و بازی نیست؛ و زندگی واقعی سرای آخرت است، اگر می‌دانستند!
آیه 64 سوره عنکبوت

بررسی تفسیری

تعبیر قرآنی «... وَ جَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كلَ شىْءٍ حَىٍّ ٍ..»، جمله مستأنفه[۱۵]، [۱۶] نحوی است؛ یعنی با جمله پیش از خود ارتباطی ندارد. در این آیه، فعل «جعل» ممکن است یک مفعولی و به معنای «خَلَقَ» یا دو مفعولی و به معنای «صَیَّرَ» [۱۷]به‌کار رفته باشد. امّا از سياق آیه واضح است كه «كلمه «جعل» به معناى «خلق» [۱۸] و جمله «كُلَّ شَيْ‏ءٍ حَيٍّ» مفعول آن است»[۱۹] و «کلمه حیّ صفت برای شیء است» [۲۰] [۲۱] [۲۲]، در این صورت معنای آیه چنین است که «ما هر چیزِ زنده‌ای را از آب پدید آوردیم»(ترجمه فولادوند). بنابراین، به ابتدای آفرینش هر موجود زنده‌ای از آب اشاره دارد. همچنین، حرف «من» قبل از «ماء» نیز برای بیان ابتداء و آغاز است[۲۳] و فعل «خلق» به معنای پيدايش و ايجاد چيزى از چيز دیگرى (إيجاد الشي‏ء من الشي‏ء)[۲۴] تأکید بر آغاز آفرینش جانداران از آب دارد. از سوی دیگر، با توجه به اینکه «من» در این آیه برای بیان جنس نیز می‌تواند باشد، همچنین بیانگر آن است که موجودات زنده از جنس آب هستند.

ولی برخی دیگر «جایز دانسته‌اند گفته شود كلَّ شي‏ءٍ حياً، یعنی و جعلنا كلَّ شي‏ءٍ حيّاً من الماء»[۲۵] [۲۶] در توجیه این سخن آورده شده «قرائت «حیاً» به‌دلیل آن است که این کلمه صفت «کلَّ» یا مفعول دوم است»[۲۷]. اگر «حیاً» صفت «کلَّ» باشد، آیه مانند ترجمه فولادوند معنی می‌شود. امّا اگر مفعول دوم باشد، در آن صورت، فعل «جعل» باید به‌معنای «صیّر» و «کلَّ» مفعول اول و «حیاً» مفعول دوم آن باشد. در این حالت معنای آیه چنین است که «ما هر چیزی را از آب، زنده قرار دادیم» [۲۸]. امّا با توجه به اینکه هر چیزی، زنده نیست احتمال می‌رود ‌درنظرگرفتن معنای «صیّر» برای فعل «جعل» صحیح نباشد. همچنانکه ابن‌عاشور[۲۹] نیز معتقد است این فعل یک مفعولی است و مقصود از آن، صیرورت و تحوّل از حالتی به حالت دیگر نیست. علاوه‌ بر آن، قرائت متداول «حیٍّ» است. بنابراین، دو احتمال درباره آیه متصوّر است: اول اینکه اشاره به ابتدای حیات موجودات دارد؛ به‌معنای اینکه هر موجود زنده‌ای را از آب به‌وجود آوردیم؛ دوم اینکه بیانگر آن است که ادامه و استمرار حیات موجودات وابسته به آب است.

برای درک دقیق و روشن شدن موضوع نیاز است که از نظر علمی پدیده حیات و ارتباط آن با آب نیز بررسی گردد.

تعریف حیات از نگاه زیست‌شناختی

با یک نگاه کلی تعریف حیات را می‌توان یکی از عمده چالش‌های فیلسوفان و زیست‌شناسان برشمرد. با پیشرفت علم در راستای کشف منشأ حیات در کره زمین و سایر کرات و تولید شکل‌های اولیه حیات در محیط‌های آزمایشگاهی در سال‌های اخیر عدم انطباق تعاریف فلسفی با شواهد زیست‌شناختی شکل حادتری به‌خود گرفته است. در حال حاضر مقبول‌ترین تعریف در جوامع علمی برای این واژه تعریف سازمان هواوفضای امریکا (ناسا) است:

«موجود زنده، یک سیتم خود پایدار شیمیایی می‌باشد که توانایی طی تکامل داروینی را داشته، جمعیتی از ملکول‌های RNA بوده که توانایی تکثیر و تکامل پروسه‌ای را دارد و یک سیتم خود پایدار نیمه تراوا می‌باشد که توانایی مصرف ماده و انرژی را با بهره‌گیری از پروسه‌های تولیدکننده اجزاء دارا بوده و می‌تواند با محیط تطابق پیدا کند.»[۳۰]

البته ایراداتی عمده‌ای نیز به تعریف ذکر شده، وارد است که از آن جمله می‌توان به ناکارآمدی تعریف در گنجاندن شکل‌های واسط حیات (اعتقاد بر این است که شکل‌های واسط حیات به‌صورت سیستم‌های پروتئینی و نه اسید نوکلئیکی بودند که بر پایه متابولیسم و تکثیر غیر از همانندسازی استوار بودند)، همچنین موجودات زنده‌ای که از روش‌های تولید مثل غیرجنسی بهره‌مند هستند (همانند بیشتر گونه‌های زنبورها) در قالب موجود زنده با توجه به عدم طی فرگشت داروینی در این موجودات برشمرد[۳۱].

اولین نشانه‌های حیات بر روی زمین

دانشمندان، امروز معتقدند كه نخستين موجودات زنده در درياها شکل گرفته‌اند. مطالعات اخیر ظهور اولین نشانه‌های حیات را به حدود 3/5 میلیارد سال پیش، در اوایل دوران آرکئان، نسبت می‌دهند. بر این اساس اشکال اولیه حیات حاوی عناصر ژنتیکی RNA و DNA بودند که در پوسته‌ای از اسید‌های چرب قرار داشتند. در وهله بعدی فرگشت داروینی به ظهور اولین باکتری‌ها که به باکتری‌های سبز-آبی (سیانوباکتری‌ها) موسوم می‌باشند، منجر شده و در نهایت شکل‌های پیشرفته حیات با به‌وجود آمدن باکتری‌های فوتوسنتزکننده و آزادشدن اکسیژن در جو زمین تکامل یافتند.

پیدایش حیات از آب از دیدگاه علم

در ادامه نظریه‌های علمی جدید در راستای چگونگی ایجاد نخستین جوانه‌های زندگی اشاره خواهد شد. در حال حاضر هفت نظریه برای آغاز حیات وجود دارد:

1. بر اساس نظریه پان اسپرمیا (Panspermia) حیات در کره زمین منشأ فرا‌زمینی داشته و در اثر برخورد شهاب سنگ‌های حاوی یک‌سری باکتری‌ها با کره زمین در سطح آن بسط یافته است. بر این اساس باکتری‌های موجود در داخل قطعات یخ شهاب سنگ‌ها می‌‌زیسته‌اند[۳۲] [۳۳] . به عقیده طرفداران این نظریه در ابتدای امر کره ماه نسبت به زمین از شرایط مناسبتری برای پیدایش حیات برخوردار بوده و احتمالا شکل‌های اولیه حیات در کره ماه ایجاد شده و سپس با برخورد قطعات سنگ جدا شده از این کره با زمین امکان زیستن در زمین را نیز پیدا کرده‌اند[۳۴] . در شکل 1 نشان داده شده لکه‌های سفید رنگ در برخی از قطعات شهاب‌سنگ در واقع کلنی‌های باکتریایی هستند.

شکل 1: کلنی‌های باکتریایی به‌صورت لکه‌های سفید رنگ در برخی از قطعات شهاب‌سنگ.


2. بر اساس نظریه آغازگرهای ساده (simple beginnings) در ابتدا شکل‌های ساده‌ای از واکنش‌های شیمیایی در کره زمین شکل گرفتند و با گذشت زمان شکل‌های پیچیده‌ترِ آغازگر حیات شکل گرفتند. اعتقاد بر این است که واکنش‌های اولیه با دخالت مولکول‌های اولیه انجام می‌‌گرفتند. بر اساس آزمایشی که به آزمایش میلر-یوری موسوم است از ترکیب متان، امونیاک، آب و هیدروژن در شرایط جو کاهشی (مطالعات نشان می‌دهند که بر خلاف جو امروزه زمین که جو اکسایشی به شمار می‌آید جو اولیه زمین نوعی جو کاهشی بوده است) امکان تولید آمینو اسیدها میسر می‌باشد. ملکول‌های تولید شده سپس در خلال زنجیره‌های واکنشی به ملکول‌های پیچیده‌تر تبدیل شدند[۳۵].

شکل 2: میلر در کنار دستگاه تولید آمینواسید


3. بر اساس نظریه جهان RNA (RNA world) پیدایش حیات با تشکیل ملکول‌های RNA از ترکیب شیمیایی ملکول‌های آب، سیانید و آلدهید کلید خورده است. یکی از عمده چالش‌های مطرح در زمینه مسئله نحوه پیدایش حیات از مواد شیمیایی بی جان، حضور عملکردهایی همچون حافظه، تولید مثل و متابولیسم در موجودات زنده امروزی می‌باشد. ملکول‌های RNA به‌عنوان ملکول‌های وراثتی با قابلیت ثبت و حفظ ویژگی‌ها، قابلیت دخالت در واکنش‌ها به‌عنوان آنزیم زیستی می‌توانند به‌عنوان نامزدی مناسب برای تشکیل حیات در نظر گرفته شوند از طرفی دارا بودن قابلیت خود تکثیری RNA رخداد فرگشت داروینی را نیز برای این ملکول‌ها محتمل به نظر می‌رساند[۳۶] .

4.بر اساس نظریه آغاز سرد (chilly start) شکل‌های اولیه حیات احتمالاً در زیر یخ‌های قطبی تداوم یافته و تثبیت شدند؛ چرا که تشعشعات خورشیدی می‌‌توانسته ملکول‌های آغازین حیات را در سایر نقاط کره زمین به شدت تخریب نموده و ادامه حیات را غیرممکن سازد[۳۷].

5. بر اساس نظریه چشمه‌های آب داغ (Deep sea vent) شکل‌های اولیه حیات در محل چشمه‌های آب داغ اقیانوسی شکل گرفته‌اند. چشمه‌های آب داغ در واقع به بخش‌هایی از بستر اعماق اقیانوس‌ها اطلاق می‌‌گردد که محل خروج ماگما می‌‌باشند. دمای بالا و حضور انواع مواد معدنی به‌‌عنوان پیش‌ساز شاید می‌‌توانسته شرایط لازم را برای تشکیل ملکول‌های زیستی فراهم آورد[۳۸] . بر اساس اخرین مطالعات یک موجود اولیه برای تظمین واکنش‌های متابولیکی مورد نیاز خود به تعداد حداقل 256 ژن نیاز دارد. حال اینکه تجهیز شکل‌های اولیه حیات به ژنهای فقط متابولیسمی شاید نتواند بقاء این موجودات را در شرایط اولیه زمین تضمین نماید چرا که احتمالا در شرایط اولیه زمین ملکول‌های آلی دراز زنجیر به شدت در معرض خطر تخریب قرار داشتند. به اعتقاد طرفداران نظریه چشمه‌های آب داغ دمای بالای چشمه‌های آب داغ شاید توانسته است بر تثبیت ملکول‌های ایجاد شده موثر باشد.

شکل 3: یک چشمه آب داغ (hydrothermal vent) اقیانوسی

6.بر اساس نظریه انباشت رس (community clay) شاید حضور خاک رس آبدار (یونیزه و دارای بار مثبت الکتریکی) باعث جذب ملکول‌های اولیه زیستی بر روی یک سطح خاص و انباشتگی این ملکول‌ها شده و این عمل به‌نوبه خود توانسته در سرعت بخشیدن به ایجاد موجودات زنده مؤثر باشد[۳۹] .

شکل 4: شکل شماتیک از خاک رس یونیزه شده

7.براساس نظریه اخگر الکتریکی (electric spark) رعد و برق‌های ایجاد شده در سطح کره زمین انرژی لازم را برای ترکیب ملکول‌های آب، متان و آمونیاک را فراهم نموده و از ترکیب ملکول‌ها، اسید‌های آمینه که پیکره اصلی حیات را تشکیل می‌‌دهند، تولید شده‌اند[۴۰] .

نتیجه‌گیری

بررسی آيه 30 سوره انبياء «... وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلَّ شَيْ‏ءٍ حَيٍ...»‏ و آیه 45 سوره نور، به‌عنوان آیه مرتبط «وَ اللَّهُ خَلَقَ كُلَّ دَابَّةٍ مِنْ ماءٍ ...» نشان دهنده آن است که:

  • پيدايش نخستين موجود زنده از آب است که طبق نظريه‌‏هاى علمى جديد نیز گفته می‌شود نخستين جوانه حيات در درياها ظاهر شده است.
  • آب به‌عنوان ماده اصلى بدن موجودات زنده، قسمت عمده ساختمان آن‌ها را تشكيل می‌دهد و ادامه حيات، وابسته به آن است.

بنابراین مقصود آیه اين است كه منشأ خلقت موجودات زنده از آب است. همچنانکه از منظر علمی با اندکی دقت در نظریه‌های ذکر شده می‌توان به حضور آب به‌عنوان یک عامل کلیدی در پیدایش حیات تأکید داشت؛ زیرا آب به‌عنوان ملکول دخیل در تشکیل ملکول‌های زیستی اولیه، عامل اساسی در تشکیل حیات و جلوگیری از نابودی شکل‌های اولیه حیات است.


پانویس منابع

  1. فراهیدی، ج4/ص101
  2. راغب‌اصفهانی، 784
  3. فیومی، 586
  4. قرشی، ج6/ص322
  5. ابن‌منظور، ج13/ص543
  6. طریحی، ج2/ص362
  7. مصطفوی، ج11/ص221
  8. فراهیدی، ج3/ص317
  9. ابن‌منظور، ج14/ص211
  10. ابن‌فارس، 290
  11. فراهیدی، ج3/ص317
  12. فیومی،160
  13. ابن‌منظور،ج14/ص211
  14. ج2/ص336
  15. صافى، ج17/ص 24
  16. جمله مستأنفه بر دو نوع است: 1. مستأنفه نحوي: جمله‌اي است كه در آغاز كلام واقع شده و به آن ابتدائيه نيز گفته مي‌شود يا در اثناء كلام ولي بي‌ارتباط با جمله پيش از خود است. 2. مستأنفه بياني: جمله‌اي است كه در پاسخ سؤال مقدّر آورده مي‌شود. جمله مستأنفه نحوی با ما قبل خود ارتباطی ندارد؛ ولی جمله مستأنفه بیانی نه تنها با ماقبل خود ارتباط دارد؛ بلکه بیان‌کننده جواب پرسش مقدّری است.
  17. زمخشری، ج3/ص 113
  18. قرطبى، ج‏11/ص284
  19. طباطبایی، ج14/ص279
  20. نجفى‌خمينى، ج12/ص219
  21. نحاس، ج3/ص49
  22. دعاس، ج2/ص285
  23. ابن‌عاشور، ج17/ص42
  24. راغب‌اصفهانی، 296
  25. فراء، ج2/ص 201
  26. نحاس، ج3/ص49
  27. بيضاوى، ج4/ص50
  28. امین،ج8/245
  29. ج17/ص42
  30. راچفوس، هورت، 1387ش، تکامل شیمیایی و منشاء حیات، هامبورگ: اشپرینگر.
  31. کلیلند، کارل، کیبا کریستوفر، 1382ش، «تعریف حیات»، مجله منشاء زندگی و تکامل بیوسفر، ش32.
  32. هویل، فرد، 1364ش، جهان هوشند
  33. بینش جدید خلقت و تکامل، لندن: جوزف.
  34. هنری، مایکل، 1384ش، «حالت ملکول آب در سیستم‌های زنده»، مجله بیولوژی ملکولی سلول، ش517.
  35. میلر، استنلی، 1332ش، «سنتز آمینواسیدها تحت شرایط اولیه کره زمین»، مجله طبیعت، ش117.
  36. گیلبرت، والتر، 1365ش، «منشاء حیات؛ جهان RNA»، مجله علم، ش319.
  37. راچفوس، هورت، 1387ش شیمیایی و منشاء حیات، هامبورگ: اشپرینگر.، تکامل
  38. همان
  39. ایمای، آی-ایچی و همکاران، 1381ش، «طویل شل‌شدن الگوپپتیدها در شرایط چشمه‌های آب داغ شبیه‌‌سازی شده»، مجله علم، ش283.
  40. همان


1. فولادوند، محمدمهدى، 1415ق، ترجمه قرآن، چ1، تهران: دار القرآن‌الكريم (دفتر مطالعات تاريخ و معارف اسلامى).

2. ‏ امين، سيده‌نصرت، 1361ش، مخزن العرفان در تفسير قرآن، تهران: نهضت زنان مسلمان.

3. ابن‌عاشور، محمد‌بن‌طاهر، التحرير و التنوير.

4. ابن‌فارس، احمد، بی‌تا: معجم المقاییس فی اللغه، بیروت: دار الفکر.

5. ابن‌منظور، محمدبن‌مكرم، 1414ق، لسان العرب، چ3، بيروت: دار صادر.

6. بيضاوى، عبدالله‌بن‌عمر، 1418ق، أنوار التنزيل و أسرار التأويل، چ1، بيروت: دار احياء التراث العربى.

7. درويش، محيى‌الدين، 1415ق، اعراب القرآن و بيانه، چ4، سوريه: دار الارشاد.

8. دعاس، حميدان، قاسم، 1425ق، اعراب القرآن الكريم، چ1، دمشق: دارالمنير و دارالفارابى.

9. راغب‌اصفهانى، حسين‌بن‌محمد، 1412ق، المفردات في غريب القرآن، چ1، بيروت: دارالعلم، دمشق: الدار الشاميه.

10. رضائى‌اصفهانى، محمدعلى، 1381، پژوهشى در اعجاز علمى قرآن، چ3، رشت: كتاب مبين.

11. زمخشرى، محمود، 1407ق، الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل، چ1، بيروت: دار الكتاب العربي.

12. سيوطى، جلال‌الدين، 1404ق، الدر المنثور فى تفسير المأثور، قم: كتابخانه آية الله مرعشى نجفى.

13. شارو، الکسی، گوردون ریچارد، 1391ش، «حیات قبل از زمین»، سامانه آرکایو، arXiv:1304.3381v1.

14. صافى، محمودبن‌عبدالرحيم، 1418ق، الجدول فى اعراب القرآن، چ4، بيروت: دار الرشيد، دمشق: مؤسسة الإيمان.

15. طباطبايى، سيدمحمدحسين، 1417ق، الميزان فى تفسير القرآن، چ5، قم: جامعه مدرسين حوزه علميه قم.

16. طبرسى، فضل‌بن‌حسن، 1372ش، مجمع البيان فى تفسير القرآن، چ3، تهران: ناصرخسرو.

17. طريحى، فخرالدين، 1375ش، مجمع البحرين، چ3، تهران: كتاب‌فروشى مرتضوى.

18. عروسى‌حويزى، عبدعلى‌بن‌جمعه، 1415ق، تفسير نور الثقلين، چ4، قم: اسماعيليان.

19. علامه مجلسى، بی‌تا، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، تهران: اسلاميه.

20. فخرالدين‌رازى، ابوعبدالله محمد‌بن‌عمر، 1420ق، مفاتيح الغيب، چ3، بيروت: دار احياء التراث العربى.

21. فراء، ابوزكريا يحيى‌بن‌زياد، بى‌تا، معانى القرآن، چ1، مصر: دارالمصريه.

22. فراهيدى، خليل‌بن‌احمد،1410ق، كتاب العين، چ2، قم: هجرت.

23. فيومى، احمدبن‌محمد، بی‌تا، مصباح المنير.

24. قرشى، سيدعلى‌اكبر، 1371ش، قاموس قرآن، چ6، تهران: دار الكتب الإسلامية.

25. قرطبى، محمدبن‌احمد، 1364ش، الجامع لأحكام القرآن، چ1، تهران: ناصر خسرو.

26. قمى، على‌بن‌ابراهيم، 1367ش، تفسير قمى، چ4، قم: دار الكتاب.

27. کلینی، الکافی، اسلامیه.

28. مصطفوى، حسن، 1360ش، التحقيق في كلمات القرآن الكريم، تهران: نشر كتاب.

29. معرفت، محمد‌هادی، 1378، علوم قرآنی، قم: تمهید.

30. مكارم‌شيرازى، ناصر، 1374ش، تفسير نمونه، چ1، تهران: دار الكتب الإسلامية.

31. نجفى‌خمينى، محمدجواد، 1398ق، تفسير آسان، چ1، تهران: اسلاميه.

32. نحاس، ابوجعفر احمدبن‌محمد، 1421ق، اعراب القرآن، چ1، بيروت: دار الكتب العلمية.