واکسیناسیون و قرآن کریم: یک پیشنهاد اعجاز علمی: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی « در قرآن کریم در مورد زنبور عسل می خوانیم: ...ثم کلی من کل الثمرات... ...سپس از هم...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
پس مفهوم این فراز قرآنی در راستای این استدلال ها، اینگونه پیشنهاد می شود: | پس مفهوم این فراز قرآنی در راستای این استدلال ها، اینگونه پیشنهاد می شود: | ||
زنبور عسل به امر و تدبیر الهی، از دایره وسیعی از محصولات طبیعی می خورد که برای او واجد نفع است. (شاید. والله اعلم.) | |||
یکی از محصولات طبیعی، میکروارگانیزم ها هستند (انواع باکتری ها و قارچ ها و ...). طبق مطالب بالا یکی از مصادیق عبارت قرآنی "فکلی من کل الثمرات"، علاوه بر محصولات گل ها، می تواند خورده شدن میکروارگانیزم ها در کنار مواد غذایی توسط زنبورها باشد والله اعلم. | یکی از محصولات طبیعی، میکروارگانیزم ها هستند (انواع باکتری ها و قارچ ها و ...). طبق مطالب بالا یکی از مصادیق عبارت قرآنی "فکلی من کل الثمرات"، علاوه بر محصولات گل ها، می تواند خورده شدن میکروارگانیزم ها در کنار مواد غذایی توسط زنبورها باشد والله اعلم. |
نسخهٔ ۱۰ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۱۵
در قرآن کریم در مورد زنبور عسل می خوانیم:
...ثم کلی من کل الثمرات... ...سپس از همه ثمرات بخور... (سوره نحل، آیه ۶۹)
واژه ثمره بر هر نفعی که از هر شیئ بدست آید اطلاق می شود (راغب اصفهانی): "یقال لکل نفع یصدر عن شیء: ثمره"
پس "ثمره" واژه ای عام است و نمی توان معنای آن را از نظر لغوی منحصر در "میوه" دانست.
نظر به دقت و اتقان عبارات قرآنی و اضافه شدن دو واژه عام "کل" و "ثمرات"، ذهن به این معنا رهنمون می شود که شاید مصادیق "کل الثمرات" بسیار عام باشند و حصری هم از نظر معنایی در میوه ها و گرده گلها و امثال آن نداشته باشد.
یکی دیگر از مولفه های معنایی واژه ثمره، "محصول بودن" است (یصدر عن شیء).
پس مفهوم این فراز قرآنی در راستای این استدلال ها، اینگونه پیشنهاد می شود:
زنبور عسل به امر و تدبیر الهی، از دایره وسیعی از محصولات طبیعی می خورد که برای او واجد نفع است. (شاید. والله اعلم.)
یکی از محصولات طبیعی، میکروارگانیزم ها هستند (انواع باکتری ها و قارچ ها و ...). طبق مطالب بالا یکی از مصادیق عبارت قرآنی "فکلی من کل الثمرات"، علاوه بر محصولات گل ها، می تواند خورده شدن میکروارگانیزم ها در کنار مواد غذایی توسط زنبورها باشد والله اعلم.
حال با توجه داشت به واژگان "بطون" و "شفاء" در ادامه این آیه شریفه، می توان این معنا را طرح نمود که شاید این محصولات طبیعی (مثلا میکروارگانیزم ها)، پس از ورود به درون بدن زنبور، موجب صفت شفابخشی هم می شوند.
حال به متن زیر از کانال تبیان توجه فرمایید:
"واکسیناسیون لاروهای زنبورعسل توسط ملکه" در یک کلنی زنبورعسل، ملکه به ندرت لانه را ترک میکند و زنبورهای کارگر برای او غذا میآورند. زنبورهایی که برای یافتن غذا به بیرون میروند، ممکن است در طی فرآیند جمع آوری گرده و شیره گیاهان، مواد بیماریزای مختلفی را نیز با خود به لانه بیاورند. در کندو، زنبورهای کارگر این گرده را به ژل رویال تبدیل میکنند. ژل رویال ماده مخصوصی است که فقط برای غذای ملکه ساخته میشود و اتفاقا دربردارنده انواع باکتریهای موجود در فضای بیرونی نیز خواهد بود. پس از اینکه ملکه این مواد را مصرف کرد، این مواد بیماریزا وارد سیستم گوارش شده و در بخشی از بدن که مشابه کبد در انسان است ذخیره میشود. در این مکان، باکتریهای بیماریزا با نوعی پروتئین به نام ویتلوژنین پیوند برقرار میکنند و به اینصورت از طریق خون به تخمهایی که ملکه میگذارد انتقال مییابند. به این ترتیب سیستم ایمنی این زنبورهای جوان در برابر این عوامل بیماریزا ایمن میشود. در واقع فرآیند انتقال عوامل بیماریزا از طریق غذای ملکه به زنبورهای جوان،کارکردی همانند واکسیناسیون دارد.
پی نوشت: پس محصولات طبیعی میکروارگانیزمی، پس از ورود به بدن زنبورها، سبب ایجاد صفت شفابخشی برای خود زنبوران می شوند که یک فرآیند واکسیناسیونی است و شاید همین امر هم (علاوه بر دیگر معانی مثل شفابخشی خود عسل برای انسان) مورد اشاره آیه شریفه بوده باشد. شاید. والله اعلم.
(توجه کنیم که ضمیر مونث در "کلی" و جمع بودن "بطونها" و ضمیر مفرد "ها" ممکن است واجد مویداتی در این راستا باشد. همچنین معنای عام "جمعیت" برای ناس که با لحاظ ملاحظاتی ممکن است قابل اطلاق بر کلونی زنبوران هم باشد )
این مطالب، صرفا یک پیشنهاد برای پژوهش بیشتر است و صحیح یا غلط بودن این پیشنهاد، تنها پس از تحقیق قابل ادعا خواهد بود.