نیروی گرانش: تفاوت میان نسخه‌ها

از شبکه نخبگان و قرآن‌کاوی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{نمایش پیام|approved|این پژوهش، در [[:شبکه_نخبگان_و_قرآن%E2%80%8Cکاوی:درباره| پژوهشکده اعجاز قرآن دانشگاه شهید بهشتی]] انجام شده است.}}
{{QFrame|Surah=13|Ayah=2}}
{{QFrame|Surah=13|Ayah=2}}


خط ۴۹: خط ۵۰:
* غیر: این کلمه گاهی تنها به معنای نفی است و گاهی به معنای «الاّ» است و وجوه دیگری نیز دارد <REF>همو،ص 618</REF>.  
* غیر: این کلمه گاهی تنها به معنای نفی است و گاهی به معنای «الاّ» است و وجوه دیگری نیز دارد <REF>همو،ص 618</REF>.  
* عمد: جمع عمود، و عمود چوبی است که خیمه و چادر برآن تکیه دارد <REF>همو،ص 585</REF>.  
* عمد: جمع عمود، و عمود چوبی است که خیمه و چادر برآن تکیه دارد <REF>همو،ص 585</REF>.  
* ترون: ببینید، جمع مذکر مخاطب از ریشه ر أ ی به معنی دیدن، دانستن، نگاه کردن. وقتی رأی به دو مفعول متعدی شود، به معنی علم است. اگر با "الی" متعدی شود، نگاه کردنی است که موجب عبرت باشد<REF>قرشی،3/34</REF>. "رؤیت" در آیات بر چند نوع است: دیدن به وسیله چشم<REF>{{QFrame|Surah=39|Ayah=60}}</REF>، دیدن به وهم و خیال <REF>{{QFrame|Surah=8|Ayah=50}}</REF>، دیدن با تفکر<REF>{{QFrame|Surah=8|Ayah=48}}</REF>، دیدن با عقل<REF>{{QFrame|Surah=53|Ayah=11}}</REF><REF>راغب،ص374</REF>.  
* ترون: ببینید، جمع مذکر مخاطب از ریشه ر أ ی به معنی دیدن، دانستن، نگاه کردن. وقتی رأی به دو مفعول متعدی شود، به معنی علم است. اگر با "الی" متعدی شود، نگاه کردنی است که موجب عبرت باشد<REF>قرشی،3/34</REF>. "رؤیت" در آیات بر چند نوع است: دیدن به وسیله چشم<REF>{{SmallQFrame|Surah=39|Ayah=60}}</REF>، دیدن به وهم و خیال <REF>{{SmallQFrame|Surah=8|Ayah=50}}</REF>، دیدن با تفکر<REF>{{SmallQFrame|Surah=8|Ayah=48}}</REF>، دیدن با عقل<REF>{{SmallQFrame|Surah=53|Ayah=11}}</REF><REF>راغب،ص374</REF>.  
*
*



نسخهٔ کنونی تا ‏۱۹ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۴۷

این پژوهش، در پژوهشکده اعجاز قرآن دانشگاه شهید بهشتی انجام شده است.
ٱللَّهُ ٱلَّذِى رَفَعَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا ثُمَّ ٱسْتَوَىٰ عَلَى ٱلْعَرْشِ وَسَخَّرَ ٱلشَّمْسَ وَٱلْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِى لِأَجَلٍ مُّسَمًّى يُدَبِّرُ ٱلْأَمْرَ يُفَصِّلُ ٱلْءَايَٰتِ لَعَلَّكُم بِلِقَآءِ رَبِّكُمْ تُوقِنُونَ
خدا همان کسی است که آسمانها را، بدون ستونهایی که برای شما دیدنی باشد، برافراشت، سپس بر عرش استیلا یافت (و زمام تدبیر جهان را در کف قدرت گرفت)؛ و خورشید و ماه را مسخّر ساخت، که هر کدام تا زمان معینی حرکت دارند! کارها را او تدبیر می‌کند؛ آیات را (برای شما) تشریح می‌نماید؛ شاید به لقای پروردگارتان یقین پیدا کنید!
آیه 2 سوره رعد

بیان ایده

در این آیه خداوند به این نکته که آسمان‌ها را بدون ستون یا با ستون‌های نامرئی برافراشته است، اشاره می‌کند. براى عبارت« بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها» دو تفسير ارائه شده است:

1- همان‌گونه كه مى‏‌بينيد آسمان، بى‌‏ستون است (گويى آیه در اصل چنين بوده: ترونها بغير عمد).

2- «ترونها»، صفت براى «عمد» است كه در این صورت معني آن چنين می‌شود: "آسمان‌ها را بدون ستونى كه ببینید، برافراشته"، كه لازمه آن وجود ستونى براى آسمان است، اما ستونى نامرئى [۱]. بدین ترتیب آیه بیان می‌دارد که در حقيقت، ستون وجود دارد، لكن شما آن را نمى‏‌بينيد. بر این اساس برخی از محققان در موضوع اعجاز علمی قرآن ادعا کرده‌اند که این ستون‌های نامرئی اشاره به نيروى گرانش دارد كه سراسر كائنات را به يكديگر ربط مى‏‌دهد و همچون ستونى استوار و مستحكم، كرات عظيم آسمانى را در مدارهاى مخصوص خود حفظ می‌نماید.

البته باید توجه داشت که واژه «سماوات» که در این آیه از برافراشتن آن سخن به میان آمده، در قرآن معاني متعددي دارد (مثل: جهت بالا، جو زمين، كرات آسماني و آسمان‌های معنوی). در اينجا در صورتی تفسير آيه به نيروي جاذبه صحيح است كه بتوان «سماوات» را به معنای «كرات آسماني» در نظر گرفت [۲].

بحث علمی

بر طبق قانون جاذبه عمومي كليه اجسام همديگر را طبق رابطه زیر جذب مي‌كنند و اين كشش متناسب با جرم دو جسم و عکس مجذور فاصله آن دو است. به عبارت دیگر، هر چه جرم يك جسم بيشتر باشد، نيروي جاذبه آن نيز بیشتر و هرچه فاصله دو جسم بیشتر باشد، نیروی جاذبه بین آن دو کمتر خواهد بود. G ثابت جهانی است.

این نیرو باعث گردش زمین به دور خورشید، نگه داشتن اجسام بر روی زمین و نگه داشتن اجزای کهکشان یعنی ستاره‌ها، ذرات غبار و گاز در کنار یکدیگر می‌گردد.

ذره مبادله کننده نیروی گرانش گراویتون نام دارد. اگرچه این ذره به طور مستقیم مشاهده نشده است اما بعضی از ویژگی‌های آن با توجه به ماهیت نیروی گرانش تعیین شده است. به عنوان مثال جرم آن صفر اسپین آن دو و بار آن صفر است.

چهار نیروی اساسی طبیعت

اینشتین دو اعتراض به قانون جهانی نیوتن وارد نمود:

اثر این نیرو به صورت آنی ظاهر می‌شود اما همان طور که می‌دانیم بالاترین سرعت، سرعت نور است.

برای محاسبه شتاب جسم تحت تاثیر نیروی گرانش جرم خود ماده حذف می‌گردد، آیا این اتفاق تصادفی است؟

نیوتن تنها بیان کرده بود گرانش یک عاملی است که باعث کنش و اثر روی اجسام دیگر در فاصله خالی می‌شود.

اینشتن نیروی گرانش را به صورت هندسی توجیه نمود. نسبیت عام بیان می‌کند که ماده چگونگی انحنای فضا زمان را مشخص می‌کند و وجود ماده فضا زمان را خم می‌کند (شکل زیر سمت راست).

برای مثال مسیر نور رسیده از یک ستاره دور دست با عبور از کنار جسم سنگین خم خواهد شد (شکل بالا سمت چپ).

رابطه ریاضی نیروی گرانش مانند نیروی کولن برای بارهای الکتریکی است. این شباهت باعث شد برای اولین بار اینشتین شروع به تلاش برای وحدت نیروها کند. امروزه سه نیروی دیگر در انرژی‌های بالا با یک دیگر یکسان می‌شوند که از آن به وحدت نیروها نام می‌برند. اما همچنان وحدت نیروی گرانش با دیگر نیروها امکان پذیر نبوده است.

در قبل از زمان پلانک 43-10 ثانیه پس از انفجار مه‌بانگ، زمانی که زمان و مکان در جهان شروع شد چهار نیروی بنیادین با هم یکسان بودند. اما بعد از این لحظه نیروی گرانش از سه نیروی دیگر جدا شد (شکل بالا).

نیروی گرانش باعث شد موادی که بعد از مه‌بانگ ساخته شدند، کنار یکدیگر قرار بگیرند و کهکشان‌ها و ستاره‌ها و ... را تشکیل دهند.

بررسی لغوی و تفسیری

کلمات اصلی

  • رفع: بالا برد، این بالا بردن در آیات به دو گونه است: بالا بردن ظاهری و بالا بردن معنوی که اشاره به فضیلت و شرافت و عظمت است [۳].
  • رفع در موارد مختلفی به کارمی‌رود: برداشتن و بلند کردن اجسام از محل قرارگرفتنشان، در ساختن و بنا کردن و در جاه و منزلت و.. [۴].
  • غیر: این کلمه گاهی تنها به معنای نفی است و گاهی به معنای «الاّ» است و وجوه دیگری نیز دارد [۵].
  • عمد: جمع عمود، و عمود چوبی است که خیمه و چادر برآن تکیه دارد [۶].
  • ترون: ببینید، جمع مذکر مخاطب از ریشه ر أ ی به معنی دیدن، دانستن، نگاه کردن. وقتی رأی به دو مفعول متعدی شود، به معنی علم است. اگر با "الی" متعدی شود، نگاه کردنی است که موجب عبرت باشد[۷]. "رؤیت" در آیات بر چند نوع است: دیدن به وسیله چشم[۸]، دیدن به وهم و خیال [۹]، دیدن با تفکر[۱۰]، دیدن با عقل[۱۱][۱۲].

اهداف و روش تحقیق

با توجه به آنچه که گفته شد، اگر هریک از دو تفسیر ارائه شده برای عبارت «بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا» را در نظر بگیریم، آیه به نوعی اشاره به پدیده جاذبه خواهد داشت. چراکه اگر مراد از این عبارت این باشد که آسمان‌ها بدون ستون و تکیه گاه برافراشته شده‌اند، مفهوم آیه چنین خواهد بود که هرچند شما بر طبق تجربیات روزمره توقع دارید که خداوند برای برافراشتن آسمان نیاز به پایه و ستون داشته باشد، اما اینگونه نیست و خداوند آسمان‌ها را بر خلاف انتظار شما، بدون ستون بنا کرده است. به عبارت دیگر آنچه که آسمان‌ها را نگه داشته، چیزی غیر از ستون‌هایی است که شما با آن سر و کار داشته و تصورمی‌کنید. در این صورت باید گفت که آنچه که موجب برافراشته ماندن آسمان‌هاست، همان نیروی جاذبه است، هرچند که در آیه به صراحت بدان اشاره نشده است. اما اگر معنای آیه این باشد که خداوند آسمان‌ها را با ستون‌هایی نامرئی برافراشته، می‌توان گفت که منظور از این ستون‌های نامرئی همان نیروی جاذبه است که خداوند تعبیری در حد فکر و اندیشه مردم عصر نزول قرآن برای آن به کار برده است. نکته جالب اینجاست که این دو تفسیر به صورت زیبایی قابل جمعند که خود نشان از فصاحت و بلاغت اعجاز آمیز قرآن دارد. زیرا عبارت «بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا» به گونه‌ای آورده شده که هم تصور ستون داشتن [به معنای متداول] آسمان‌ها نفی شود و هم اینکه اشاره‌ای باشد به آنچه که همچون ستونی نامرئی آسمان‌ها را نگه داشته است.

بدین ترتیب با توجه به اینکه در زمان نزول قرآن، هیئت بطلمیوسی بر محافل علمی جهان حکومت می‌کرد و عقیده عمومی بر آن بود که آسمان‌ها به صورت کراتی تو در تو همانند طبقات پیاز روی هم قرار دارند و طبعاً هیچ‌کدام معلق و بی‌ستون نبوده و هر کدام بر دیگری تکیه دارند، باید گفت که این آیه می‌تواند از مصادیق اعجاز علمی قرآن به شمار رود.

آیات مرتبط

خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا وَأَلْقَىٰ فِى ٱلْأَرْضِ رَوَٰسِىَ أَن تَمِيدَ بِكُمْ وَبَثَّ فِيهَا مِن كُلِّ دَآبَّةٍ وَأَنزَلْنَا مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءً فَأَنۢبَتْنَا فِيهَا مِن كُلِّ زَوْجٍ كَرِيمٍ
(او) آسمانها را بدون ستونی که آن را ببینید آفرید، و در زمین کوه‌هایی افکند تا شما را نلرزاند (و جایگاه شما آرام باشد) و از هر گونه جنبنده‌ای روی آن منتشر ساخت؛ و از آسمان آبی نازل کردیم و بوسیله آن در روی زمین انواع گوناگونی از جفتهای گیاهان پر ارزش رویاندیم.
آیه 10 سوره لقمان
إِنَّ ٱللَّهَ يُمْسِكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضَ أَن تَزُولَا وَلَئِن زَالَتَآ إِنْ أَمْسَكَهُمَا مِنْ أَحَدٍ مِّنۢ بَعْدِهِۦٓ إِنَّهُۥ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا
خداوند آسمانها و زمین را نگاه می‌دارد تا از نظام خود منحرف نشوند؛ و هرگاه منحرف گردند، کسی جز او نمی‌تواند آنها را نگاه دارد، او بردبار و غفور است!
آیه 41 سوره فاطر
أَلَمْ نَجْعَلِ ٱلْأَرْضَ كِفَاتًا
آیا زمین را مرکز اجتماع انسانها قرار ندادیم،
آیه 25 سوره مرسلات
مَّن كَانَ يُرِيدُ ٱلْعَاجِلَةَ عَجَّلْنَا لَهُۥ فِيهَا مَا نَشَآءُ لِمَن نُّرِيدُ ثُمَّ جَعَلْنَا لَهُۥ جَهَنَّمَ يَصْلَىٰهَا مَذْمُومًا مَّدْحُورًا
آن کس که (تنها) زندگی زودگذر (دنیا) را می‌طلبد، آن مقدار از آن را که بخواهیم -و به هر کس اراده کنیم- می‌دهیم؛ سپس دوزخ را برای او قرار خواهیم داد، که در آتش سوزانش می‌سوزد در حالی که نکوهیده و رانده (درگاه خدا) است.
آیه 18 سوره اسراء

روایات مرتبط

از امير مؤمنان على ع در اين زمينه نقل شده که فرمود: «هذه النجوم التي فى السماء مدائن مثل المدائن الذى فى الارض مربوطة كل مدينة الى عمود من نور»، اين ستارگانى كه در آسمانند، شهرهايى هستند همچون شهرهاى روى زمين كه هر شهرى با شهر ديگر (هر ستاره‏اى با ستاره ديگر) با ستونى از نور مربوط است [۱۳].

سوالات تحقیق

  1. منظور از «السَّمَاوَاتِ» در این آیه چیست؟ آیامی‌توان گفت که اشاره به خورشید و ماه در ادامه آیه، قرینه‌ای است که نشان می‌دهد مراد از «السَّمَاوَاتِ» کرات آسمانی است؟
  2. آیا می‌توان از تعبیر «ستونهای نامرئی» نیروی جاذبه را استنباط نمود؟
  3. چرا واژه «عَمَد» به صورت جمع آمده است؟ آیا می‌توان گفت به این دلیل است که به نیروهای متعددی اشاره دارد که در برافراشته شدن آسمان‌ها مؤثرند؟ یا اینکه به دلیل جمع آمدن واژه «السَّمَاوَاتِ»، «عَمَد» نیز به صورت جمع به کار رفته است؟
  4. با توجه به اینکه در آیه 10 سوره لقمان عبارت «خَلَقَ السَّمَاوَاتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا» به کار رفته، آیا می‌توان گفت که مراد از «خلق» و «رفع» آسمانها یک چیز است یا اینکه این دو واژه به دو پدیده متفاوت اشاره دارند؟
  5. آیامی‌توان گفت که آیه 41 سوره فاطر اشاره به نیروی جاذبه دارد؟ منظور از «امساک» و «زوال» در این آیه چیست؟
  6. آیامی‌توان از آیات دیگری از قرآن نیروی جاذبه را استنباط نمود؟
  7. نیروی گرانش چیست و به چه عواملی بستگی دارد؟
  8. در زمان نزول قرآن درباره آسمان و کرات آسمانی چه تصوری حاکم بود؟
  9. نیروی جاذبه در عصر نزول تا چه حد شناخته شده بود؟

پانویس و منابع

  1. مکارم شیرازی،10/110
  2. رضایی اصفهانی،154
  3. قرشی، 3/ 110
  4. راغب اصفهانی،ص 360 -361
  5. همو،ص 618
  6. همو،ص 585
  7. قرشی،3/34
  8. وَيَوْمَ ٱلْقِيَٰمَةِ تَرَى ٱلَّذِينَ كَذَبُوا۟ عَلَى ٱللَّهِ وُجُوهُهُم مُّسْوَدَّةٌ أَلَيْسَ فِى جَهَنَّمَ مَثْوًى لِّلْمُتَكَبِّرِينَ آیه 60 سوره زمر
  9. وَلَوْ تَرَىٰٓ إِذْ يَتَوَفَّى ٱلَّذِينَ كَفَرُوا۟ ٱلْمَلَٰٓئِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَأَدْبَٰرَهُمْ وَذُوقُوا۟ عَذَابَ ٱلْحَرِيقِ آیه 50 سوره انفال
  10. وَإِذْ زَيَّنَ لَهُمُ ٱلشَّيْطَٰنُ أَعْمَٰلَهُمْ وَقَالَ لَا غَالِبَ لَكُمُ ٱلْيَوْمَ مِنَ ٱلنَّاسِ وَإِنِّى جَارٌ لَّكُمْ فَلَمَّا تَرَآءَتِ ٱلْفِئَتَانِ نَكَصَ عَلَىٰ عَقِبَيْهِ وَقَالَ إِنِّى بَرِىٓءٌ مِّنكُمْ إِنِّىٓ أَرَىٰ مَا لَا تَرَوْنَ إِنِّىٓ أَخَافُ ٱللَّهَ وَٱللَّهُ شَدِيدُ ٱلْعِقَابِ آیه 48 سوره انفال
  11. مَا كَذَبَ ٱلْفُؤَادُ مَا رَأَىٰٓ آیه 11 سوره نجم
  12. راغب،ص374
  13. قمی، 2/ 574


1. قرآن کریم ترجمه فولادوند

2. راغب اصفهانی،حسین، مفردات الفاظ القرآن، تحقیق صفوان عدنان داودی، دار القلم، دمشق

3. رضایی اصفهانی، محمد علی، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، جلد اول: علوم کیهان شناسی و ریاضیات، انتشارات کتاب مبین،1380

4. طبرسی، مجمع البیان لعلوم القرآن، موسسه هدی 1417

5. قرشی، علی اکبر، قاموس قرآن، دار الکتب الاسلامیه

6. قمی، عباس، سفینه البحار، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس، مشهد، 1416ق

7. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دار الکتب الاسلامیه، تهران،1374ش

8. منابع علمی (درسنامه‌های دانشگاه‌های معتبر)

9. http://hyperphysics.phy-astr.gsu.edu/hbase/forces/fforcon.html#c1

10. http://www.astronomy.ohio-state.edu/~pogge/Ast162/Unit5/gr.html

11. http://abyss.uoregon.edu/~js/21st_century_science/lectures/lec07.html

12. http://www.umich.edu/~gs265/galaxy.htm