سقوط ستاره در چاله: تفاوت میان نسخهها
جز («سقوط ستاره در چاله» را محافظت کرد ([ویرایش=تنها مدیران] (بیپایان) [انتقال=تنها مدیران] (بیپایان))) |
|||
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{نمایش پیام|approved|این پژوهش، در [[:شبکه_نخبگان_و_قرآن%E2%80%8Cکاوی:درباره| پژوهشکده اعجاز قرآن دانشگاه شهید بهشتی]] انجام شده است.}} | |||
{{QFrame|Surah=53|Ayah=1}} | {{QFrame|Surah=53|Ayah=1}} | ||
خط ۶: | خط ۸: | ||
1. مراد از« النجم» قرآن است. از ضحاك و مجاهد و كلبى آوردهاند که: خداوند به قرآن سوگند ياد كرده است، زيرا قرآن همانند ستارگان پراكنده در طول 23 سال بر پيامبر (ص) نازل شده است. قرآن را "نجم" خوانند، زیرا به تدریج و نه یکباره نازل شده است و عرب مفرق را منجم می خواند <ref>طبرسی، 9 / 260</ref>. | 1. مراد از« النجم» قرآن است. از ضحاك و مجاهد و كلبى آوردهاند که: خداوند به قرآن سوگند ياد كرده است، زيرا قرآن همانند ستارگان پراكنده در طول 23 سال بر پيامبر (ص) نازل شده است. قرآن را "نجم" خوانند، زیرا به تدریج و نه یکباره نازل شده است و عرب مفرق را منجم می خواند <ref>طبرسی، 9 / 260</ref>. | ||
2. اشاره به ستاره ثریا است. با استناد به قول ابن عباس و مجاهد كه گفتهاند: منظور از اين ستاره ثريّا است كه خداوند به هنگام سقوط و غايب شدنش در طلوع فجر سوگند ياد كرده است. عرب ثريا را "النجم" میخواند | 2. اشاره به ستاره ثریا است. با استناد به قول ابن عباس و مجاهد كه گفتهاند: منظور از اين ستاره ثريّا است كه خداوند به هنگام سقوط و غايب شدنش در طلوع فجر سوگند ياد كرده است. عرب ثريا را "النجم" میخواند <ref>طبرسی، 9 / 260</ref>. | ||
3. اشاره به شهابهای آسمانی است. با استناد به قول ابن عباس كه میگويد: منظور شهابى است كه به سوی شياطين به هنگام استراق سمع پرتاب میشود | 3. اشاره به شهابهای آسمانی است. با استناد به قول ابن عباس كه میگويد: منظور شهابى است كه به سوی شياطين به هنگام استراق سمع پرتاب میشود<ref>طبرسی، 9 / 260</ref>. | ||
4. مراد جنس ستاره است. نقل کردهاند كه منظور از نجم دستهاى از ستارگان است كه سقوط كرده و از ديدهها پنهان میشود و منظور جنس ستاره است. نیز گفته شده كه خداوند با اشاره نمودن به سقوط و غروب ستاره، طلوع آن را در نظر داشته است؛ زيرا آنچه كه غروب كند، طلوع خواهد كرد | 4. مراد جنس ستاره است. نقل کردهاند كه منظور از نجم دستهاى از ستارگان است كه سقوط كرده و از ديدهها پنهان میشود و منظور جنس ستاره است. نیز گفته شده كه خداوند با اشاره نمودن به سقوط و غروب ستاره، طلوع آن را در نظر داشته است؛ زيرا آنچه كه غروب كند، طلوع خواهد كرد <ref>طبرسی، 9 / 260</ref>. | ||
درباره تكيه بر غروب ستارگان در این آیه، در حالى كه طلوع آنها بيشتر جلب توجه مىكند، آوردهاند که « طلوع» در ريشه لغت« نجم» وجود دارد، چرا كه به گفته« راغب» در« مفردات» اصل« نجم» همان «كوكب طالع» است و از این روست كه از« رویيدن گياه در زمين» و« دندان در دهان» و«آشكار شدن نظريهاى در ذهن» تعبير به «نجم» مىشود. به اين ترتيب، خداوند در این سوگند هم از طلوع ستارگان و هم از غروب آنها ياد كرده است <ref>مکارم شیرازی، 22/ 478</ref>. | درباره تكيه بر غروب ستارگان در این آیه، در حالى كه طلوع آنها بيشتر جلب توجه مىكند، آوردهاند که « طلوع» در ريشه لغت« نجم» وجود دارد، چرا كه به گفته« راغب» در« مفردات» اصل« نجم» همان «كوكب طالع» است و از این روست كه از« رویيدن گياه در زمين» و« دندان در دهان» و«آشكار شدن نظريهاى در ذهن» تعبير به «نجم» مىشود. به اين ترتيب، خداوند در این سوگند هم از طلوع ستارگان و هم از غروب آنها ياد كرده است <ref>مکارم شیرازی، 22/ 478</ref>. | ||
خط ۴۳: | خط ۴۵: | ||
# «اذا» در این آیه از چه نوعی است؟ | # «اذا» در این آیه از چه نوعی است؟ | ||
# مردم زمان پیامبر چه برداشتی از این آیه داشتند؟ | # مردم زمان پیامبر چه برداشتی از این آیه داشتند؟ | ||
# آیا | # آیا سیاهچالهها تنها از نتایج نظری نسبیت عام هستند یا اینکه شواهد عینیی از وجود آنها به دست آمده است؟ | ||
# چه شواهدی از وجود | # چه شواهدی از وجود سیاهچالهها تا کنون یافت شده است؟ | ||
# از لحاظ علمی | # از لحاظ علمی سیاهچالهها با چه ویژگیهایی توصیف میشوند؟ | ||
# آیا تاکنون سقوط | # آیا تاکنون سقوط ستارهای به درون یک سیاهچاله مشاهده شده است؟ این پدیده چه ویژگیهایی داشته و چگونه برای ما قابل شناسایی خواهد بود؟ | ||
=پانویس و منابع= | |||
{{پانویس|2|اندازه=ریز|30em}} | |||
1. ابن فارس، احمد، معجم مقاییس اللغه، دار الجيل، بیروت، 1420 ق / 1999م ابن منظور، محمد، لسان العرب،دار صادر، بیروت، چاپ هشتم | 1. ابن فارس، احمد، معجم مقاییس اللغه، دار الجيل، بیروت، 1420 ق / 1999م ابن منظور، محمد، لسان العرب،دار صادر، بیروت، چاپ هشتم | ||
2. راغب اصفهانی،حسین، مفردات الفاظ القرآن، تحقیق صفوان عدنان داودی، دار القلم، دمشق | 2. راغب اصفهانی،حسین، مفردات الفاظ القرآن، تحقیق صفوان عدنان داودی، دار القلم، دمشق | ||
3.طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیة، قم | 3.طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیة، قم | ||
4.طبرسی، فضل، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، موسسه هدی، 1417ق | 4.طبرسی، فضل، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، موسسه هدی، 1417ق | ||
5.مصطفوی،حسن، التحقيق في کلمات القرآن الکريم، بنگاه ترجمه و نشر كتاب، تهران، 1360 ش | 5.مصطفوی،حسن، التحقيق في کلمات القرآن الکريم، بنگاه ترجمه و نشر كتاب، تهران، 1360 ش | ||
6.مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، تهران،1382 | 6.مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، تهران،1382 | ||
خط ۶۲: | خط ۷۳: | ||
http://en.wikipedia.org/wiki/Black_hole#Event_horizon | http://en.wikipedia.org/wiki/Black_hole#Event_horizon | ||
[[رده: نجم.آیه1]] | |||
[[رده: پیشنهاده]] | [[رده: پیشنهاده]] | ||
[[رده: | [[رده: فیزیک]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۹ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۱۷
بیان ایده
در این آیه شریفه خداوند به یکی دیگر از مظاهر قدرت خود سوگند خورده است: قسم به " النجم" هنگامی که سقوط میکند و پایین میافتد. در مورد « النجم» این سؤال مطرح است که آیا منظور قرآن اشاره به ستاره خاصی است و یا همه ستارگان را شامل میشود؟ اقوال متعددی در این باره در تفاسیر بیان شده است، از جمله:
1. مراد از« النجم» قرآن است. از ضحاك و مجاهد و كلبى آوردهاند که: خداوند به قرآن سوگند ياد كرده است، زيرا قرآن همانند ستارگان پراكنده در طول 23 سال بر پيامبر (ص) نازل شده است. قرآن را "نجم" خوانند، زیرا به تدریج و نه یکباره نازل شده است و عرب مفرق را منجم می خواند [۱].
2. اشاره به ستاره ثریا است. با استناد به قول ابن عباس و مجاهد كه گفتهاند: منظور از اين ستاره ثريّا است كه خداوند به هنگام سقوط و غايب شدنش در طلوع فجر سوگند ياد كرده است. عرب ثريا را "النجم" میخواند [۲].
3. اشاره به شهابهای آسمانی است. با استناد به قول ابن عباس كه میگويد: منظور شهابى است كه به سوی شياطين به هنگام استراق سمع پرتاب میشود[۳].
4. مراد جنس ستاره است. نقل کردهاند كه منظور از نجم دستهاى از ستارگان است كه سقوط كرده و از ديدهها پنهان میشود و منظور جنس ستاره است. نیز گفته شده كه خداوند با اشاره نمودن به سقوط و غروب ستاره، طلوع آن را در نظر داشته است؛ زيرا آنچه كه غروب كند، طلوع خواهد كرد [۴].
درباره تكيه بر غروب ستارگان در این آیه، در حالى كه طلوع آنها بيشتر جلب توجه مىكند، آوردهاند که « طلوع» در ريشه لغت« نجم» وجود دارد، چرا كه به گفته« راغب» در« مفردات» اصل« نجم» همان «كوكب طالع» است و از این روست كه از« رویيدن گياه در زمين» و« دندان در دهان» و«آشكار شدن نظريهاى در ذهن» تعبير به «نجم» مىشود. به اين ترتيب، خداوند در این سوگند هم از طلوع ستارگان و هم از غروب آنها ياد كرده است [۵].
اما برخی از محققان در موضوع اعجاز علمی قرآن ادعا نمودهاند که منظور از «وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى» پدیده گرفتار شدن ستاره در دام گرانش سیاهچاله و سقوط در آن است. از لحاظ علمی سیاهچالهها از پدیدههایی هستند که علم هنوز به بسیاری از اسرار آنها پی نبرده است. از این رو، نمیتوان با قطعیت درباره آنها اظهار نظر نمود. این پدیده اولین بار بر طبق نظریه نسبیت عام اینشتین پیش بینی و تبیین گردید. بنابر نظریه نسبیت عام، سیاهچاله نقطهای از فضا با چگالی بینهایت است که میدان گرانشی فوق العاده بالایی دارد، به طوری که هیچ چیز، حتی نور نمیتواند از میدان گرانشی آن بگریزد. اغلب در تعریف یک سیاهچاله گفتهاند که سرعت گریز آن حتی از سرعت نور نیز بیشتر است. سرعت گریز، حداقل سرعت ممکن برای فرار از میدان گرانشی یک جسم است. به این جهت، سیاهچالهها سیاه و غیر قابل رؤیتند، چرا که همه نوری را که به داخل آنها راه مییابد، به دام میاندازند. در اطراف سیاهچاله مرزی مجازی به نام افق رویداد وجود دارد که هیچ چیزی بعد از عبور از آن نمیتواند به بیرون باز گردد و یا به عبارت دیگر، اجسام پس از عبور از آن بلعیده میشوند[۶]، مواد جذب شده با نزدیک شدن به افق رویداد به دلیل نیروهای شدید گرانشی به شدت داغ شده و پرتوهای ایکس، گاما و امواج رادیویی گسیل میکنند.
بررسی لغوی و تفسیری
کلمات اصلی
- النجم: ازماده ن- ج- م، که بر طلوع، سر بر آوردن و ظهور دلالت میکند [۷] [۸] [۹].
- هوی: از "ه- و- ی" که بر خالی بودن و سقوط کردن و فرود افتادن دلالت میکند [۱۰]. "هوی" به ضم "هاء" به معنی در سراشیبی رفتن و به فتح آن به معنی بر بلندی رفتن است[۱۱]. اصل در این ماده "تمایل به سمت پایین" است [۱۲].
اهداف و روش تحقیق
با توجه به اینکه واژه «هوی» به معنای سقوط کردن و فرو افتادن است و در معنای آن اشارهای به مکان این سقوط نشده است، نمیتوان افتادن در چاله یا چیزی شبیه آن را از این واژه برداشت نمود. بنابراین، قرینهای که نشان دهد منظور آیه بیان پدیده سقوط ستاره در سیاهچاله باشد، وجود ندارد. از این رو با توجه به اینکه سیاهچالهها نیز از جمله پدیدههایی هستند که علم کماکان به تمام جزئیات و ویژگیهای آنها پی نبرده و احتمال تغییر و تحول در دانش بشر نسبت به آنها وجود دارد، ظاهراً باید این آیه را از جمله غوامض قرآنی به شمار آورد.
آیات مرتبط
مصدر« انكدار» به معناى سقوط است، « انكدار» مرغ از هوا، به معناى آمدنش به طرف زمين است. بنابراين، مراد از اين عبارت اينست كه در آن روز ستارگان مىريزند، هم چنان كه آيه« وَ إِذَا الْكَواكِبُ انْتَثَرَتْ» نيز همين معنی را مىرساند. هرچند ممكن است از باب كدورت و تيرگى باشد و مراد اين باشد كه در آن روز ستارگان بىنور مىشوند [۱۳].
" فَإِذَا النُّجُومُ طُمِسَتْ" بیانگر اين است كه در آن روز اثر ستارگان، نور و ساير آثار آن محو مىشود، چون« طمس» به معناى زايل كردن اثر و محو آناست، هم چنان كه در جاى ديگر "طمس" را معنا كرده و فرموده:« وَ إِذَا النُّجُومُ انْكَدَرَتْ» [۱۴].
این تحولات در آستانه قیامت، مربوط به همه ستارگان (النجوم) و به یکباره است، ولی در حال حاضر انکدار و طمس ستاره (النجم) به تدریج و درطول زمان، مانند حیات و مرگ سایر موجودات در این عالم، از نظر علمی ثابت شده است.
سوالات تحقیق
- مراد از «النجم» در این آیه چیست؟ « ال» در این واژه از چه نوع است؟
- منظور از فعل «هَوَى» در این آیه چیست؟
- آیا میتوان گفت که «هَوَى» به معنای سقوط ناگهانی و بدون اختیار است و نمیتوان فرود و پایین آمدن کنترل شده ای همانند غروب کردن را از آن برداشت نمود؟
- آیا میتوان گفت که در معنای «هَوَى» مکان سقوط نیز لحاظ شده است؟
- با توجه به اینکه آیات ابتدایی سوره نجم به وقایع معراج پیامبر اشاره دارد، آیا میتوان گفت که طبق آنچه که در برخی روایات آمده مراد از نجم، پیامبر است و فعل «هَوَى» به فرود آمدن ایشان از آسمان اشاره دارد؟
- با توجه به معنای «هوى» (به ضم هاء) که به قولی به بالا رفتن معنا شده است، آیا اعجازی درآیه وجود خواهد داشت؟
- «اذا» در این آیه از چه نوعی است؟
- مردم زمان پیامبر چه برداشتی از این آیه داشتند؟
- آیا سیاهچالهها تنها از نتایج نظری نسبیت عام هستند یا اینکه شواهد عینیی از وجود آنها به دست آمده است؟
- چه شواهدی از وجود سیاهچالهها تا کنون یافت شده است؟
- از لحاظ علمی سیاهچالهها با چه ویژگیهایی توصیف میشوند؟
- آیا تاکنون سقوط ستارهای به درون یک سیاهچاله مشاهده شده است؟ این پدیده چه ویژگیهایی داشته و چگونه برای ما قابل شناسایی خواهد بود؟
پانویس و منابع
1. ابن فارس، احمد، معجم مقاییس اللغه، دار الجيل، بیروت، 1420 ق / 1999م ابن منظور، محمد، لسان العرب،دار صادر، بیروت، چاپ هشتم
2. راغب اصفهانی،حسین، مفردات الفاظ القرآن، تحقیق صفوان عدنان داودی، دار القلم، دمشق
3.طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیة، قم
4.طبرسی، فضل، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، موسسه هدی، 1417ق
5.مصطفوی،حسن، التحقيق في کلمات القرآن الکريم، بنگاه ترجمه و نشر كتاب، تهران، 1360 ش
6.مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، تهران،1382
7. Alkhalili ,J., Black hole, Wormhole & Time machine, Institute of Physics Publishing Bristol and Philadelphia, 1999
8. http://www.haftaseman.ir/webdb/article.asp?id=572 http://en.wikipedia.org/wiki/Black_hole#Event_horizon