تاریکی های دریا از منظر قرآن و علم: تفاوت میان نسخه‌ها

از شبکه نخبگان و قرآن‌کاوی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{QFrame|Surah=24|Ayah=40}} =چکیده= =مقدمه= =پانویس و منابع= رده: نور.آیه40 رده: مقاله {{...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{نمایش پیام|approved|این پژوهش، در [[:شبکه_نخبگان_و_قرآن%E2%80%8Cکاوی:درباره| پژوهشکده اعجاز قرآن دانشگاه شهید بهشتی]] انجام شده است.}}
{{QFrame|Surah=24|Ayah=40}}
{{QFrame|Surah=24|Ayah=40}}


=چکیده=
=چکیده=
در آیه 40 سوره نور خداوند اعمال کافران را به تاریکی‌های دریای لجی تشیه کرده است. دریای لجی دریایی عمیق است که در اطراف آن کوه و زمینی دیده نمی‌شود و امواج دریا مستمرا در آمد و شد و اضطراب و تلاطم است. بررسی ها و نیز بیان آیه نشان از این دارد که بحث تاریکی دریا امری است که مورد تجربه مردم در زمان گذشته بوده است. نکته قابل توجه عبارت «موج من فوقه موج من فوقه سحاب» است.بیان دو موج در این آیه می‌تواند نشان دهنده تفاوت میان این دو موج باشد. دو احتمال در این مورد وجود دارد یکی اینکه هر دو موج از امواج سطحی باشند و لجی بودن دریا رابیان کند که این امر مورد تجربه مردم در گذشته بوده است و مطلب جدیدی ندارد و احتمال دوم آن است که موج اول با موج دوم تفاوت داشته باشد.ظاهر آیه نشان می‌دهد موج دوم با توجه به واژه «سحاب» در «موج من فوقه سحاب » از امواج سطحی است و موج اول با توجه به واژه« لجی» که منسوب به لجه البحر است بیان آن قسمت وسیعی از دریا است که دارای عمق زیاد و دور از ساحل است و امواج در حال تردد و حرکت هستند. از نظر علمی درآن قسمت که آب‌های دور از ساحل گویند حرکات مولکول‌های آب در مسیرهای دایره‌ای است، و همین حرکات نوسانی موجب می‌شود امواج سطحی نتوانند بر روی هم حرکت نمایند. در این صورت در عبارت «موج من فوقه موج»، موج اول دیگر موج سطحی نیست و می‌تواند اشاره به امواج داخلی در دریا باشد.
=مقدمه=
=مقدمه=
دریا یکی از نعمت‌های بیکران الهی است که اسرار و شگفتی‌های زیادی دارد و انسان همواره به دنبال کشف ناشناخته‌های آن است. در قرآن در مورد دریا زیاد سخن گفته شده و در بسیاری از آن‌ها اشاراتی علمی وجود دارد که با امکانات و اطلاعات کمی که در زمان نزول وجود داشت کسی به فهم دقیقی از آنها نمی‌رسید. یکی از آن موارد اشاره قرآن به وجود تاریکی‌ها در دریا است. یافته‌های علم اقیانوس‌‌شناسی نشان می‌دهد که اعماق دریاها به دلیل عدم نفوذ نور مرئی تاریک است و احتمالا این همان مطلبی است که قرآن 1400 سال پیش در قالب تشبیه کفر کافران به تاریکی‌های بحر لجی بیان نموده است.با توجه به وجود انواع تاریکی‌ها در محیط‌های دریایی ،اشاره قرآن به این تاریکی‌ها درآیه 40 از سوره نور احتمالا بیانگر اعجاز علمی در این آیه است.
می‌دانید انواع مختلفی از امواج در سطح و اعماق دریاها شناخته شده است. به کار رفتن واژه «موج» در عبارت «موج من فوقه موج » (2 مرتبه)، این احتمال را می‌رساند که اشاره به انواع مختلفی از امواج دریایی (امواج سطحی و امواج داخلی) باشد، برخی ادعا کرده‌اند که موج نخست اشاره به امواج داخلی دریا است.از آنجایی که تشخیص این امواج داخلی با چشم در عمق آب و تمایز عوارض سطحی امواج داخلی از امواج سطحی با چشم معمولی در محیط دریا امکان‌پذیر نیست و این امواج بر اساس یافته‌های تئوریک فیزیکی شناخته شده و از طریق عکس‌های ماهواره‌ای مشاهده شده‌اند، احتمالا بیانگر اعجازی دیگر است.
ونیز در عبارت «ظُلُمَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ» ادعا شده است این عبارت به حذف طیف‌های رنگی مختلف نور مرئی در اعماق مختلف و در نتیجه تاریکی ناشی از حذف آنها در اعماق پایینی اشاره دارد.
لازم به ذکر است، پذیرش هر نوع اعجاز علمی در آیات قرآن مشروط به داشتن ویژگی‌هایی است. این ویژگی‌ها عبارتند از:
1- موضوع مورد نظر به صراحت در آیه آمده باشد و به آیه تحمیل نشده باشد. یعنی از ظاهر قرآن بتوان آن را به دست آورد.
2- مردم زمان نزول از آن اطلاعی نداشته باشند و با علم آن زمان و یا تجربه به آن نرسیده باشند.
3- در کتاب‌های دینی سایر ادیان (تورات، انجیل و غیره) به موضوع مورد نظر اشاره نشده باشد.
این مقاله با بررسی علمی و قرآنی، به صحت و سقم اعجازعلمی، آیه 40 سوره نور می‌پردازد.
=قرآن و تاریکی‌های دریا=
أَوْ كَظُلُمَاتٍ فِي بَحْرٍ لُّجِّيٍّ يَغْشَاهُ مَوْجٌ مِّن فَوْقِهِ مَوْجٌ مِّن فَوْقِهِ سَحَابٌ ظُلُمَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ إِذَا أَخْرَجَ يَدَهُ لَمْ يَكَدْ يَرَاهَا وَمَن لَّمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُورًا فَمَا لَهُ مِن نُّورٍ ( نور،24/40)
ترجمه:« يا [كارهايشان] مانندتاريكي‌هايى است كه در دريايى ژرف است كه موجى آن را مى‏‌پوشاند [و] روى آن موجى [ديگر] است [و] بالاى آن ابرى است تاريكي‌هايى است كه بعضى بر روى بعضى قرار گرفته است هر گاه [غرقه] دستش را بيرون آورد به زحمت آن را مى‏‌بيند و خدا به هر كس نورى نداده باشد او را هيچ نورى نخواهد بود.»
سوره نور ، بیست وچهارمین سوره قرآن و سوره‌ای مدنی با 64 آيه است.
در آیه 40 این سوره خداوند اعمال کافران را به تاریکی‌های متراکم و ظلمانی در دریایی عمیق و متلاطم تشبیه کرده است، چنان تاريك که حتی دست خود را نمی‌توانند ببینند.
اين تشبيه بيانگر آن است که اعمال کافران حجاب‌هایی متراکم وظلمانی بر روی دل‌هایشان می‌کشد به طوری که نمی‌گذارد نور معرفت به دل‌های آن‌ها اثر کند<ref>طبرسی، 7/ 274</ref>.
خداوند سه نوع از تاریکی‌ها را مطرح می‌کند: تاریکی دریا، تاریکی امواج، و تاریکی سحاب و برای کافر هم سه نوع تاریکی وجود دارد: تاریکی در اعتقاد، تاریکی در گفتار و تاریکی در عمل<ref>فخر الدین رازی به نقل از حسن،24/400</ref>.
قرآن در آیه قبل اشاره به ظاهر اعمال کافران دارد وآن را به سراب تشبیه کرده که شخص تشنه، آن را آب می‌پندارد و به دنبال آن می‌رود ولی آبی نیست ، توهم و خیال است و رفع تشنگی وعطش نمی‌کند. شخص تشنه، دنباله رو اعمال کافران ( اعم از گفتار و کردار و رفتار) است ولی به حقیقت نمی‌رسد. برای مثال شخص تشنه آزادی و دمکراسی به سراب اعمال کافرانی که دم از آزادی و دمکراسی می‌زنند و مجسمه آزادی دارند می‌دود ولی چیزی از دمکراسی و آزادی نمی‌یابد. در تشبیه آیه 40 نور اشاره به عمق عمل کافران و باطن اعمال آنها شده است. آیه بیان می‌کند باطن اعمالشان، هم تاریک است وهم متلاطم، مانند تاریکی‌های دریای ژرف و متلاطم، اگر کسی در این دریا وارد شود غرق می‌شود. عمق اعمال و افکار کافران تاریک است ودر این شرایط ، شخص غرقه در این افکار و اعمال خودش را هم دیگر نمی‌تواند ببیند، قدرت دید او تغییر یافته است. به عبارت دیگر کسی که در اعماق تاریکی جهل و غرور وشرک و..... قرار گیرد دیگر هویت و شخصیتی برای او باقی نمانده و حقیقت خود را نمی‌بیند. زیرا از نور فاصله گرفته و گرفتار ظلمت شده است. خلاصه پیام این دو آیه را می‌توان چنین گفت که نتیجه اعمال کافران و دنباله‌روی از آنها،از دو حال خارج نیست: تشنگی و ناکامی یا غرق شدن در تاریکی های ظلم و جهل و غرور و شرک و...
در آیه مورد بحث خداوند برای تقریب ذهن مخاطب نسبت به عمق عمل کافران از میان انواع تاریکی‌های موجود در عالم، به تاریکی‌ها در دریای لجی اشاره دارد. « أَوْ<ref>در مورد«اَو»مفسران گفته اند:
-بيانگر تخيير است. (يعنی جمع میان دو چیزی که به هم عطف شده اند، ممکن نیست.) (ابو حیان به نقل از کرمانی8/54؛ابن عاشور ،18/204).
- بيانگر اباحه است(یعنی جمع میان دو چیزی که به هم عطف شده اند، ممکن است):اعما ل کافران را به سراب تشبیه کن و گر خواستی به تاریکی‌ها شبیه کن(قرطبی به نقل اززجاج،13/283)
- بيانگر تنویع پس همانا اگر اعمالشان نیکو باشد مثل سراب است و اگر زشت و قبیح مثل تاریکی‌ها( قمی مشهدی،9/320)
-بیانگر تقسیم است به اعتبار وقت و زمان پس همانا مثل تاریکی ها است در دنیا از جهت خالی بودنش از نور حق و سراب در آخرت از حیث عدم نفعش(نک؛آلوسی،9/375؛ قمی مشهدی،9/320)
</ref>  كَظُلُمَاتٍ فِي بَحْرٍ لُّجِّيٍّ....» آیه عطف به ماقبل است، ودر واقع آیه چنین است: و الذین کفروا اعمالهم کالظلمات، «در این جا تشبیه حالت معقول به محسوس شده است»<ref> ابن عاشور،18/204</ref>.
حرف جر «فی» که به معنای ظرفیت است به این معنا است که مجرور، ظرف برای ما قبلش است. یعنی «بحر لجی» که مجرور به حرف جر« فی» است ظرفی برای تاریکی‌ها است.
از نظر لغوی «ظلمات»،جمعِ ظلمت، برگرفته از ظ- ل-‌م است.ظلمت به معنی تاریکی وعدم نور است<ref>راغب،537</ref><ref> مصطفوی، 7/175</ref><ref> ابن فارس،641</ref>. راغب<ref>537</ref>گوید:« از جهل و شرک و فسق به «ظلمت»و از اضداد آن‌ها (مانند علم و توحید و عدل) به «نور» تعبیر می‌شود» این امور در وجود هر انسانی در نوسان است. در عالم مادی هم نور و تاریکی نسبت عکس با هم دارند. نور سبب رؤیت اجسام است به هر اندازه که از نور کم شود به تاریکی اضافه می‌گردد و رؤیت اجسام سخت‌تر می‌شود. و برعکس آن هم صادق است هر اندازه نور بیشتر باشد رؤیت اجسام برای انسان راحت‌تر است.
در این آیه اولا:تاریکی‌ها با لفظ «ظلمات» و به صورت جمع آمده است یعنی یک ظلمت نیست بلکه چند ظلمت است.ونیز گفته‌اند:«جمع دلالت بر شدت تاریکی دارد»<ref>ابن عاشور،18/204</ref>.
ُظلُمات ٌبَعْضُها فَوْقَ بَعْضٍ- مراد از"ظلمات" ظلمت‌‏هاى روى هم قرار گرفته است،نه چند ظلمت از هم جدا<ref> طباطبایی،15/133</ref>.
ثانیا: نکره است و ممکن است اشاره به تاریکی‌های ناشناخته در یک دریای لجی باشد و یا اشاره به عظمت آن دریا و ثالثا: «ظلمات» اشاره به عدم نور دارد که این امری نسبی است و بسته به میزان کم شدن نور، ظلمت ایجاد می‌شود.دلیل بر این معنا عبارت «ظلمات بعضها فوق بعض» است یعنی تاریکی‌ها بعضی‌شان بالاتر از بعضی دیگر است، که می‌تواند اشاره به تفاوت درجه تاریکی باشد.
در آیه:
{{QFrame|Surah=39|Ayah=6}}
هر یک از قسمت‌های شکم مادر یک مقدار ظلمت ایجاد می‌کند و ظلمات ثلاث ایجاد کننده تاریکی کاملی است که برای رشد جنین است.
لازم به ذکر است که ظلمات در قرآن به صورت مفرد نیامده است<ref>ابن عاشور،18/204</ref>.
واژگان آیه مورد بحث در علم اقیانوس ‌شناسی دارای مفاهیمی تخصصی هستند. برای داشتن یک نتیجه‌گیری دقیق در مورد اعجازهای ادعا شده پیرامون این آیه علاوه بر شناخت مفاهیم لغات و عبارات موجود در آیه از نظر زبان‌ شناسی، می‌بایست شناخت کاملی از مفاهیم فیزیکی از جمله تاریکی و امواج بدست آورد. هر گونه قضاوت پیرامون درستی یا نادرستی اعجازهای ادعا شده بدون آشنایی با شرایط اقیانوس‌ شناختی منطبق با آنچه که درآیه بیان شده است ممکن است موجب نتیجه‌‌گیری‌های نادرست شود.
=توده‌های آبی دریایی و اقیانوسی=
در علم اقیانوس‌شناسی مجموعه سیستم اقیانوس‌ها و دریاهای آزاد جهان را تحت عنوان اقیانوس جهانی <ref>World Ocean</ref> می‌نامند که دربردانده 5 اقیانوس بزرگ آرام، اطلس، هند، منجمد شمالی و منجمد جنوبی و همچنین تمامی دریاهای حاشیه‌ای این اقیانوس‌ها است<ref>Spilhaus 1942</ref>. متوسط عمق آب‌های اقیانوس جهانی شامل اقیانوس‌ها و دریاها 3795 متر، حجم آب‌های آن بیش از 1370 میلیون کیلومتر مکعب و گستره آن بیش از 361 میلیون کیلومترمربع است <ref>Libes 2011</ref>. عمیق‌ترین نقطه شناسایی شده در اقیانوس جهانی گودال ماریانا است که با عمق 40± 10911 متر و طول 2550 کیلومتر و عرض 69 کیلومتر در غرب اقیانوس آرام واقع‌ شده‌است<ref>http://en.wikipedia.org/wiki/Mariana_Trench</ref>.
برای بررسی درستی ادعای نخست که اشاره به تاریکی‌های اعماق ژرف دریا دارد ضرورت دارد که با مرور تاریخ دریانوردی اطلاعاتی پیرامون سوابق تاریخی غواصی بدست آورد.
=تاریخچه غواصی=
=پانویس و منابع=
=پانویس و منابع=


{{پانویس|2|اندازه=ریز|30em}}
[[رده: نور.آیه40]]
[[رده: نور.آیه40]]
[[رده: مقاله]]
[[رده: مقاله]]
{{پانویس|2|اندازه=ریز|30em}}
[[رده: اقلیم‌شناسی]]
[[رده: زمین‌شناسی]]
[[رده: محیط زیست]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۸ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۳۵

این پژوهش، در پژوهشکده اعجاز قرآن دانشگاه شهید بهشتی انجام شده است.
أَوْ كَظُلُمَٰتٍ فِى بَحْرٍ لُّجِّىٍّ يَغْشَىٰهُ مَوْجٌ مِّن فَوْقِهِۦ مَوْجٌ مِّن فَوْقِهِۦ سَحَابٌ ظُلُمَٰتٌۢ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ إِذَآ أَخْرَجَ يَدَهُۥ لَمْ يَكَدْ يَرَىٰهَا وَمَن لَّمْ يَجْعَلِ ٱللَّهُ لَهُۥ نُورًا فَمَا لَهُۥ مِن نُّورٍ
یا همچون ظلماتی در یک دریای عمیق و پهناور که موج آن را پوشانده، و بر فراز آن موج دیگری، و بر فراز آن ابری تاریک است؛ ظلمتهایی است یکی بر فراز دیگری، آن گونه که هر گاه دست خود را خارج کند ممکن نیست آن را ببیند! و کسی که خدا نوری برای او قرار نداده، نوری برای او نیست!
آیه 40 سوره نور

چکیده

در آیه 40 سوره نور خداوند اعمال کافران را به تاریکی‌های دریای لجی تشیه کرده است. دریای لجی دریایی عمیق است که در اطراف آن کوه و زمینی دیده نمی‌شود و امواج دریا مستمرا در آمد و شد و اضطراب و تلاطم است. بررسی ها و نیز بیان آیه نشان از این دارد که بحث تاریکی دریا امری است که مورد تجربه مردم در زمان گذشته بوده است. نکته قابل توجه عبارت «موج من فوقه موج من فوقه سحاب» است.بیان دو موج در این آیه می‌تواند نشان دهنده تفاوت میان این دو موج باشد. دو احتمال در این مورد وجود دارد یکی اینکه هر دو موج از امواج سطحی باشند و لجی بودن دریا رابیان کند که این امر مورد تجربه مردم در گذشته بوده است و مطلب جدیدی ندارد و احتمال دوم آن است که موج اول با موج دوم تفاوت داشته باشد.ظاهر آیه نشان می‌دهد موج دوم با توجه به واژه «سحاب» در «موج من فوقه سحاب » از امواج سطحی است و موج اول با توجه به واژه« لجی» که منسوب به لجه البحر است بیان آن قسمت وسیعی از دریا است که دارای عمق زیاد و دور از ساحل است و امواج در حال تردد و حرکت هستند. از نظر علمی درآن قسمت که آب‌های دور از ساحل گویند حرکات مولکول‌های آب در مسیرهای دایره‌ای است، و همین حرکات نوسانی موجب می‌شود امواج سطحی نتوانند بر روی هم حرکت نمایند. در این صورت در عبارت «موج من فوقه موج»، موج اول دیگر موج سطحی نیست و می‌تواند اشاره به امواج داخلی در دریا باشد.

مقدمه

دریا یکی از نعمت‌های بیکران الهی است که اسرار و شگفتی‌های زیادی دارد و انسان همواره به دنبال کشف ناشناخته‌های آن است. در قرآن در مورد دریا زیاد سخن گفته شده و در بسیاری از آن‌ها اشاراتی علمی وجود دارد که با امکانات و اطلاعات کمی که در زمان نزول وجود داشت کسی به فهم دقیقی از آنها نمی‌رسید. یکی از آن موارد اشاره قرآن به وجود تاریکی‌ها در دریا است. یافته‌های علم اقیانوس‌‌شناسی نشان می‌دهد که اعماق دریاها به دلیل عدم نفوذ نور مرئی تاریک است و احتمالا این همان مطلبی است که قرآن 1400 سال پیش در قالب تشبیه کفر کافران به تاریکی‌های بحر لجی بیان نموده است.با توجه به وجود انواع تاریکی‌ها در محیط‌های دریایی ،اشاره قرآن به این تاریکی‌ها درآیه 40 از سوره نور احتمالا بیانگر اعجاز علمی در این آیه است.

می‌دانید انواع مختلفی از امواج در سطح و اعماق دریاها شناخته شده است. به کار رفتن واژه «موج» در عبارت «موج من فوقه موج » (2 مرتبه)، این احتمال را می‌رساند که اشاره به انواع مختلفی از امواج دریایی (امواج سطحی و امواج داخلی) باشد، برخی ادعا کرده‌اند که موج نخست اشاره به امواج داخلی دریا است.از آنجایی که تشخیص این امواج داخلی با چشم در عمق آب و تمایز عوارض سطحی امواج داخلی از امواج سطحی با چشم معمولی در محیط دریا امکان‌پذیر نیست و این امواج بر اساس یافته‌های تئوریک فیزیکی شناخته شده و از طریق عکس‌های ماهواره‌ای مشاهده شده‌اند، احتمالا بیانگر اعجازی دیگر است.

ونیز در عبارت «ظُلُمَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ» ادعا شده است این عبارت به حذف طیف‌های رنگی مختلف نور مرئی در اعماق مختلف و در نتیجه تاریکی ناشی از حذف آنها در اعماق پایینی اشاره دارد.

لازم به ذکر است، پذیرش هر نوع اعجاز علمی در آیات قرآن مشروط به داشتن ویژگی‌هایی است. این ویژگی‌ها عبارتند از:

1- موضوع مورد نظر به صراحت در آیه آمده باشد و به آیه تحمیل نشده باشد. یعنی از ظاهر قرآن بتوان آن را به دست آورد.

2- مردم زمان نزول از آن اطلاعی نداشته باشند و با علم آن زمان و یا تجربه به آن نرسیده باشند.

3- در کتاب‌های دینی سایر ادیان (تورات، انجیل و غیره) به موضوع مورد نظر اشاره نشده باشد.

این مقاله با بررسی علمی و قرآنی، به صحت و سقم اعجازعلمی، آیه 40 سوره نور می‌پردازد.

قرآن و تاریکی‌های دریا

أَوْ كَظُلُمَاتٍ فِي بَحْرٍ لُّجِّيٍّ يَغْشَاهُ مَوْجٌ مِّن فَوْقِهِ مَوْجٌ مِّن فَوْقِهِ سَحَابٌ ظُلُمَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ إِذَا أَخْرَجَ يَدَهُ لَمْ يَكَدْ يَرَاهَا وَمَن لَّمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُورًا فَمَا لَهُ مِن نُّورٍ ( نور،24/40)

ترجمه:« يا [كارهايشان] مانندتاريكي‌هايى است كه در دريايى ژرف است كه موجى آن را مى‏‌پوشاند [و] روى آن موجى [ديگر] است [و] بالاى آن ابرى است تاريكي‌هايى است كه بعضى بر روى بعضى قرار گرفته است هر گاه [غرقه] دستش را بيرون آورد به زحمت آن را مى‏‌بيند و خدا به هر كس نورى نداده باشد او را هيچ نورى نخواهد بود.»

سوره نور ، بیست وچهارمین سوره قرآن و سوره‌ای مدنی با 64 آيه است.

در آیه 40 این سوره خداوند اعمال کافران را به تاریکی‌های متراکم و ظلمانی در دریایی عمیق و متلاطم تشبیه کرده است، چنان تاريك که حتی دست خود را نمی‌توانند ببینند.

اين تشبيه بيانگر آن است که اعمال کافران حجاب‌هایی متراکم وظلمانی بر روی دل‌هایشان می‌کشد به طوری که نمی‌گذارد نور معرفت به دل‌های آن‌ها اثر کند[۱].

خداوند سه نوع از تاریکی‌ها را مطرح می‌کند: تاریکی دریا، تاریکی امواج، و تاریکی سحاب و برای کافر هم سه نوع تاریکی وجود دارد: تاریکی در اعتقاد، تاریکی در گفتار و تاریکی در عمل[۲].

قرآن در آیه قبل اشاره به ظاهر اعمال کافران دارد وآن را به سراب تشبیه کرده که شخص تشنه، آن را آب می‌پندارد و به دنبال آن می‌رود ولی آبی نیست ، توهم و خیال است و رفع تشنگی وعطش نمی‌کند. شخص تشنه، دنباله رو اعمال کافران ( اعم از گفتار و کردار و رفتار) است ولی به حقیقت نمی‌رسد. برای مثال شخص تشنه آزادی و دمکراسی به سراب اعمال کافرانی که دم از آزادی و دمکراسی می‌زنند و مجسمه آزادی دارند می‌دود ولی چیزی از دمکراسی و آزادی نمی‌یابد. در تشبیه آیه 40 نور اشاره به عمق عمل کافران و باطن اعمال آنها شده است. آیه بیان می‌کند باطن اعمالشان، هم تاریک است وهم متلاطم، مانند تاریکی‌های دریای ژرف و متلاطم، اگر کسی در این دریا وارد شود غرق می‌شود. عمق اعمال و افکار کافران تاریک است ودر این شرایط ، شخص غرقه در این افکار و اعمال خودش را هم دیگر نمی‌تواند ببیند، قدرت دید او تغییر یافته است. به عبارت دیگر کسی که در اعماق تاریکی جهل و غرور وشرک و..... قرار گیرد دیگر هویت و شخصیتی برای او باقی نمانده و حقیقت خود را نمی‌بیند. زیرا از نور فاصله گرفته و گرفتار ظلمت شده است. خلاصه پیام این دو آیه را می‌توان چنین گفت که نتیجه اعمال کافران و دنباله‌روی از آنها،از دو حال خارج نیست: تشنگی و ناکامی یا غرق شدن در تاریکی های ظلم و جهل و غرور و شرک و...

در آیه مورد بحث خداوند برای تقریب ذهن مخاطب نسبت به عمق عمل کافران از میان انواع تاریکی‌های موجود در عالم، به تاریکی‌ها در دریای لجی اشاره دارد. « أَوْ[۳] كَظُلُمَاتٍ فِي بَحْرٍ لُّجِّيٍّ....» آیه عطف به ماقبل است، ودر واقع آیه چنین است: و الذین کفروا اعمالهم کالظلمات، «در این جا تشبیه حالت معقول به محسوس شده است»[۴].

حرف جر «فی» که به معنای ظرفیت است به این معنا است که مجرور، ظرف برای ما قبلش است. یعنی «بحر لجی» که مجرور به حرف جر« فی» است ظرفی برای تاریکی‌ها است. از نظر لغوی «ظلمات»،جمعِ ظلمت، برگرفته از ظ- ل-‌م است.ظلمت به معنی تاریکی وعدم نور است[۵][۶][۷]. راغب[۸]گوید:« از جهل و شرک و فسق به «ظلمت»و از اضداد آن‌ها (مانند علم و توحید و عدل) به «نور» تعبیر می‌شود» این امور در وجود هر انسانی در نوسان است. در عالم مادی هم نور و تاریکی نسبت عکس با هم دارند. نور سبب رؤیت اجسام است به هر اندازه که از نور کم شود به تاریکی اضافه می‌گردد و رؤیت اجسام سخت‌تر می‌شود. و برعکس آن هم صادق است هر اندازه نور بیشتر باشد رؤیت اجسام برای انسان راحت‌تر است.

در این آیه اولا:تاریکی‌ها با لفظ «ظلمات» و به صورت جمع آمده است یعنی یک ظلمت نیست بلکه چند ظلمت است.ونیز گفته‌اند:«جمع دلالت بر شدت تاریکی دارد»[۹].

ُظلُمات ٌبَعْضُها فَوْقَ بَعْضٍ- مراد از"ظلمات" ظلمت‌‏هاى روى هم قرار گرفته است،نه چند ظلمت از هم جدا[۱۰].

ثانیا: نکره است و ممکن است اشاره به تاریکی‌های ناشناخته در یک دریای لجی باشد و یا اشاره به عظمت آن دریا و ثالثا: «ظلمات» اشاره به عدم نور دارد که این امری نسبی است و بسته به میزان کم شدن نور، ظلمت ایجاد می‌شود.دلیل بر این معنا عبارت «ظلمات بعضها فوق بعض» است یعنی تاریکی‌ها بعضی‌شان بالاتر از بعضی دیگر است، که می‌تواند اشاره به تفاوت درجه تاریکی باشد.

در آیه:

خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَٰحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَأَنزَلَ لَكُم مِّنَ ٱلْأَنْعَٰمِ ثَمَٰنِيَةَ أَزْوَٰجٍ يَخْلُقُكُمْ فِى بُطُونِ أُمَّهَٰتِكُمْ خَلْقًا مِّنۢ بَعْدِ خَلْقٍ فِى ظُلُمَٰتٍ ثَلَٰثٍ ذَٰلِكُمُ ٱللَّهُ رَبُّكُمْ لَهُ ٱلْمُلْكُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّىٰ تُصْرَفُونَ
او شما را از یک نفس آفرید، و همسرش را از (باقیمانده گِل) او خلق کرد؛ و برای شما هشت زوج از چهارپایان ایجاد کرد؛ او شما را در شکم مادرانتان آفرینشی بعد از آفرینش دیگر، در میان تاریکیهای سه گانه، می‌بخشد! این است خداوند، پروردگار شما که حکومت (عالم هستی) از آن اوست؛ هیچ معبودی جز او نیست؛ پس چگونه از راه حق منحرف می‌شوید؟!
آیه 6 سوره زمر

هر یک از قسمت‌های شکم مادر یک مقدار ظلمت ایجاد می‌کند و ظلمات ثلاث ایجاد کننده تاریکی کاملی است که برای رشد جنین است.

لازم به ذکر است که ظلمات در قرآن به صورت مفرد نیامده است[۱۱].

واژگان آیه مورد بحث در علم اقیانوس ‌شناسی دارای مفاهیمی تخصصی هستند. برای داشتن یک نتیجه‌گیری دقیق در مورد اعجازهای ادعا شده پیرامون این آیه علاوه بر شناخت مفاهیم لغات و عبارات موجود در آیه از نظر زبان‌ شناسی، می‌بایست شناخت کاملی از مفاهیم فیزیکی از جمله تاریکی و امواج بدست آورد. هر گونه قضاوت پیرامون درستی یا نادرستی اعجازهای ادعا شده بدون آشنایی با شرایط اقیانوس‌ شناختی منطبق با آنچه که درآیه بیان شده است ممکن است موجب نتیجه‌‌گیری‌های نادرست شود.

توده‌های آبی دریایی و اقیانوسی

در علم اقیانوس‌شناسی مجموعه سیستم اقیانوس‌ها و دریاهای آزاد جهان را تحت عنوان اقیانوس جهانی [۱۲] می‌نامند که دربردانده 5 اقیانوس بزرگ آرام، اطلس، هند، منجمد شمالی و منجمد جنوبی و همچنین تمامی دریاهای حاشیه‌ای این اقیانوس‌ها است[۱۳]. متوسط عمق آب‌های اقیانوس جهانی شامل اقیانوس‌ها و دریاها 3795 متر، حجم آب‌های آن بیش از 1370 میلیون کیلومتر مکعب و گستره آن بیش از 361 میلیون کیلومترمربع است [۱۴]. عمیق‌ترین نقطه شناسایی شده در اقیانوس جهانی گودال ماریانا است که با عمق 40± 10911 متر و طول 2550 کیلومتر و عرض 69 کیلومتر در غرب اقیانوس آرام واقع‌ شده‌است[۱۵].

برای بررسی درستی ادعای نخست که اشاره به تاریکی‌های اعماق ژرف دریا دارد ضرورت دارد که با مرور تاریخ دریانوردی اطلاعاتی پیرامون سوابق تاریخی غواصی بدست آورد.

تاریخچه غواصی

پانویس و منابع

  1. طبرسی، 7/ 274
  2. فخر الدین رازی به نقل از حسن،24/400
  3. در مورد«اَو»مفسران گفته اند: -بيانگر تخيير است. (يعنی جمع میان دو چیزی که به هم عطف شده اند، ممکن نیست.) (ابو حیان به نقل از کرمانی8/54؛ابن عاشور ،18/204). - بيانگر اباحه است(یعنی جمع میان دو چیزی که به هم عطف شده اند، ممکن است):اعما ل کافران را به سراب تشبیه کن و گر خواستی به تاریکی‌ها شبیه کن(قرطبی به نقل اززجاج،13/283) - بيانگر تنویع پس همانا اگر اعمالشان نیکو باشد مثل سراب است و اگر زشت و قبیح مثل تاریکی‌ها( قمی مشهدی،9/320) -بیانگر تقسیم است به اعتبار وقت و زمان پس همانا مثل تاریکی ها است در دنیا از جهت خالی بودنش از نور حق و سراب در آخرت از حیث عدم نفعش(نک؛آلوسی،9/375؛ قمی مشهدی،9/320)
  4. ابن عاشور،18/204
  5. راغب،537
  6. مصطفوی، 7/175
  7. ابن فارس،641
  8. 537
  9. ابن عاشور،18/204
  10. طباطبایی،15/133
  11. ابن عاشور،18/204
  12. World Ocean
  13. Spilhaus 1942
  14. Libes 2011
  15. http://en.wikipedia.org/wiki/Mariana_Trench